پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
همه چیز درباره اپلیکیشن ایرانی بازار
از همان پارکینگ مشخص است بازار فضای متفاوتی با سایر ساکنان مجتمع فناوری شریف در خیابان حبیبالهی دارد، ماشین سادهای که در پارکینگ پارک شده هیچ سنخیتی با چند خودرو شاسیبلند ته سالن خالی ندارد ولی بازار تنها ساکن ساختمان است که لوگویش را بالای محل پارکش نصب کرده تا پرچم ساده و پرافتخاری از هویت صاحبانش باشد. حسام آرماندهی در صبح سرد زمستانی در را بیشتر با حالتی غافلگیرشده به روی ما باز میکند و با خنده توضیح میدهد اگر میخواهید از تیم بازار عکس بگیرید تیمی در کار نیست: «به هر حال فصل امتحانات است و شما وقتی یک استارتآپ دارید باید بین آدم کارمند و آدم کارآمد یکی را انتخاب کنید!»
همینطور که منتظریم چای دم بکشد درباره ساختمان میپرسیم و میگوید قیمت یا تسهیلات تفاوتی با ساختمانهای دیگر ندارد، هرچند قرار است این پروژه با امکانات رفاهی دیگر تکمیل شود: «فکر کنم ما اولین شرکتی بودیم که به این ساختمان آمدیم، چون قراردادمان در دفتر قبلی تمام شده بود و نمیتوانستیم صبر کنیم که حتما ساختمان کاملا راهاندازی شود. شاید مهمترین فایدهاش برای ما این است که تحت نام دانشگاه شریف درگیری کمتری با نهادهای نظارتی متعدد حوزه تجارت داریم که خودش حسن بزرگی است.
.
گریختن از اکوسیستمهای بسته
همه باور ندارند کافه بازار از فرصتهایش به درستی استفاده میکند و توانش همپای بازار هدفش که گوشیهای هوشمند ایرانی میباشد، رشد کرده است. مهمترین دلیلش این است که اگر واقعا این فرآیند عرضه برخط نرمافزاری تا این حد به صرفه است چرا به سراغ سایر سیستمهای عامل و مشتریان آنها نرفتهاند؟ مثلا iOS متعلق به شرکت اپل. پاسخ آرماندهی به این جریان کم و بیش به شناختش از مشتری ایرانی بازمیگردد: «شکل تجارت ما مبتنی بر مبالغ اندک از مشتریانی انبوه است و توان خرید مشتری در این میان برای ما چندان ترجیحی ندارد. کاربران iOS برخلاف اندروید در ایران عموما جمعی محدود ولی متمول هستند که با الگوی تجاری ما سازگاری ندارند. نمیتوان ملاحظات فنی حول این سیستمعامل را هم البته از نظر دور داشت. همین بازار اندروید به سرعت در حال بزرگ شدن است و هنوز نیاز به تنوع دادن به تجارتمان را احساس نمیکنیم.»
همکاری با تولیدکنندگان گوشی
قدمزنان که از طبقه خلوت بالایی به پایین میرویم، دفتر طبقه پایین به تدریج از کارکنان خندانتری پر میشود که هنوز غبار اضطراب امتحان را بر چهره دارند. به اتفاق امیر لطیفی گپ زدن را ادامه میدهیم و بالاخره پرسش همیشگی مطرح میشود که چرا نباید یک فروشگاه نرمافزاری مانند بازار با تولیدکنندگان گوشی مثلا آن چندتایی که هنوز در ایران دفتر نمایندگی دارند یا حتی تولیدکنندگان ایرانی همکاری کند؟
در مورد تولیدکنندگان ایرانی که بازاریها دلخوشی چندانی به آنها ندارند، حسام ماجرایی را تعریف میکند که چطور یکی از آنها بدون اجازه اپلیکیشن بازار را روی گوشیهایش قرار داده و چون نرمافزار آپدیت نمیشده کلی مشکل ایجاده کرده و قضیه حتی تا پای شکایت هم پیش رفته ولی بحث را اینطور جمعبندی میکند: «هنوز تولیدکننده بالغ ایرانی نداریم ولی درباره نامهای تجاری بینالمللی حاضر در ایران پیشنهاداتی وجود داشته که به علت بسته بودن فضای موجود به نتیجه نرسیده است. هرکسی با ما کار کرده باشد میداند که علاقهای به بسته کار کردن نداریم و معتقدیم فرصتهایی که در فضای آزاد برایمان مطرح است جذابتر از آن است که فقط فروشگاه یک برند شویم. شاید آنها فقط در کوتاهمدت موفقتر باشند.»
.
ترافیک لذت بخش
الگوی تجاری کافه بازار از آن رو برای بسیاری از کارآفرینان ایرانی بیگانه است که ماده خام شرکت را نه تنها کالاهای ملموس تشکیل نمیدهد بلکه حتی سرویس یا نرمافزار هم در حقیقت جان مایه فعالیت شرکت نیست. شمار بالای بازدیدکنندگان سایت و به ویژه نرمافزار بازار که اغلب با هدف اولیه دریافت نرمافزارهای تحریم شده به سایت مراجعه میکنند،مزیت رقابتی این شرکت را تشکیل میدهند و بهرهگیری از این ترافیک هم نیازمند الگوهای تجاری بهینهای است.
خود مدیرعامل جوان شرکت در اینباره هنوز پاسخ مبهمی دارد :«یکی از دلایلی که دیگران نتوانستند برخلاف موج اولیه سایتهای دانلود اندرویدی در این بازار فعالیت کنند، فقدان تکنیکهای بهرهگیری از ترافیک بود. صرف اینکه شما در محیط سایت و اپلیکیشن تبلیغ بگذارید راهگشا نیست و فعلا مهمترین استفادهای که ما از بستر موجود بردیم امکان فروش گسترده و قانونی اپلیکیشنهای ایرانی است. نه فقط ما که حتی غولهایی مثل فیسبوک هم در هدایت تجاری ترافیکهای انبوه در حال آزمون و خطا هستند.»
.
نرمافزار ایرانی
به گفته حسام آرماندهی از همان ابتدای تاسیس کافه بازار، این دیدگاه وجود داشته که در کنار یک سیستمعامل متنباز – چه ملی چه غیرملی- میتواند به سبب محدودیت موجود و یک بازار بکر، فروشگاهی برای نرمافزارهای ایرانی وجود داشته باشد:«خیلیها اعتقاد داشتند که نمیتوان از فروش نرمافزار به کاربر نهایی و انبوه در ایران دخل و خرج کرد ولی ما این فرصت و خلاء را در بازار دیدیم و از هنگامی که فروشگاه نرمافزاریمان را برای اپلیکیشنهای ایرانی راه انداختیم این الگو دائما در حال توسعه بوده است. به تازگی شمار نرمافزارهای ایرانی ما از مرز یک هزار گذشت که حدود ۲۰۰ مورد آنها پولی و بقیه رایگان هستند.»
.
نه تولیدی نه تضمینی
روی تخته عمومی به سنت همیشگی استارتآپها پر از شوخیهای بچهها با یکدیگر است که نشان میدهد کافه بازار در انتقال فضای دانشجویی به حلقه حدودا ۲۰نفرهشان موفق عمل کرده است. با این وجود شاید انتظار فضای مهندسیتری در شرکت داشته باشید، به ویژه که خود کافه بازار چند نرمافزار کلیدی هم از جمله برای یک فروشگاه اینترنتی و یک اپراتور نوشته است.
آقای مدیرعامل با قاطعیت، تولیدی بودن خودشان را رد میکند: «ما یک موسسه تولیدی نرمافزاری نیستیم و ساختارمان هم بر اساس نظام عرضه است نه توسعه نرمافزاری، همین چند نرمافزاری هم که نوشتیم برایمان بیشتر از آنکه جذابیت تجاری داشته باشد، اهمیت راهبردی داشت. توسعه نرمافزار نیاز به تمرکز و تعمقی دارد که شرکتی مثل ما ذاتا آن را دارا نیست و دنبالش هم نیست.»
تحریم عامل شکلگیری
عکاسی رو به اتمام است و باید برویم، برای همین آخرین سوال را با نیمنگاهی به تند بودنش در آسانسور میپرسم؛ اگر فردا گوگل مارکتش را برای کاربران ایرانی باز کرد چه؟ همه این کارها یک شبه از میان نمیرود؟ پاسخش مشخص است، بارها در ذهن حسام آرماندهی مرور شده است :«ما بر اساس تحریم شکل گرفتیم ولی حالا دیگر با تکیه بر آن فعالیت نمیکنیم. ما مزیتهایی بومی داریم که زبان، تجربه، زیرساخت فنی و گامهای مالی در صدر آن است. به هر حال آنها حتی اگر هم بخواهند در ایران فعالیت کنند باید از این مزیتها استفاده کنند و بعید میدانم بخواهند چرخ را از نو اختراع کنند. برای ما اتفاق خاصی نمیافتد.» عکسg
.
شنا کردن در آبهای آزاد
آمارهای کافه بازار کاملا به نفع اظهارات آرماندهی کار میکنند. نیروی انسانی شرکت به مرز ۲۰ نفر رسیده، سایت به نسبت پارسال همین موقع حدود یک هزار اپلیکیشن فرامرزی و ۴۰۰ برنامه فارسی جدید دارد و تعداد دستگاههایی که از اپلیکیشن بازار استفاده میکنند نسبت به فصل مشابه پارسال چهار برابر شده است. همین نرخ رشد در آمارهای کلیدی دیگر همچون شمار نظرات ثبت شده کاربران به صورت آنلاین و کاربران خود اپلیکیشن دیده میشود که بیانگر رشد و تثبیت قابل ملاحظه شمار کاربران بازار است ولی این پایگاه کاربران کجاست؟ شاید زیرساخت فروش نرمافزارهای ایرانی.
مشخص است که این شرکت جوان در حال حاضر در یک بازار کم و بیش بکر شنا میکند و خود آرماندهی هم به این واقعیت معترف است: «مشابه این زنجیره عرضه نرمافزاری عملا در ایران وجود ندارد، ما از هر نرمافزار حدود ۳۰ درصد هزینه عرضه روی سایت را میگیریم و باقی کاملا متعلق به خود توسعهدهنده است. به این ترتیب نه فرد یا افراد طراح نرمافزار گرفتار جزئیات فروش میشوند و نه ما در تولید نرمافزار دخیل هستیم. همه راضی هستند!».
بازار ایرانی از کجا آمد؟
قضیه سه سال پیش از سبد کوچکی شروع شد که این روزها روی همه گوشیهای اندرویدی جا خوش کرده است. گوگل بازار اپلیکیشنهایش را به روی همه ایرانیها بسته بود و کاربران باید با هزار زحمت آن را دور میزدند یا از سرورهای متفرقه فایل را دریافت میکردند. پروژههایی مانند فارسیتل و اندروید فارسی چسبیده به دانشگاه شریف کلید خورده بود ولی مشخص بود بدون اتصال به زنجیره عرضه محکوم به شکست است. در همین حوالی بود که یک دانشآموخته تجارت درسش را نیمهکاره در سوئد رها کرد و به ایران آمد تا در کنار وبگستر شریف روی پروژهای فعالیت کند که برای بسیاری بیشتر از یک سرگرمی فناورانه نبود؛ سایت دانلودی برای کاربران اندروید.
سه سال بعد مشخص بود حسام آرماندهی مدیرعامل مجموعه، یحیی تابش عضو افسانهای هیات علمی دانشگاه شریف و صندوق سرمایهگذاری حامی سایت وقتشان را تلف نکردهاند. فقط اپلیکیشن بازار در روز بیش از ۳۰۰ هزار بازدیدکننده داشت، خود تیم فنی تجربه تولید و عرضه چند نرمافزار راهبردی را در پروندهاش ثبت کرده و شرکت دو دفتر را در مجتمع شماره دو فناوری شریف در اختیار گرفته بود. حضور جمع کوچک ولی فعالی از دانشجویان در پشت سایت، موتور توسعه آن را تشکیل میداد. بازی عوض شده بود و ستاره تجاری این شرکت نوخاسته دانشبنیان طلوع میکرد چون آنها یک برگ برنده داشتند، در عمل تنها بستر داخلی عرضه اپلیکیشنهای فارسی به حساب میآمدند. یک هزار اپلیکیشن فارسی در سبد بازار بود که هر روز به تعداد آنها افزوده میشد.
منبع: ماهنامه پیوست، شماره دوم