راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

بازسازی رؤیای پول / پایان توهم مرزبندی با رمزارزها؟

همان طوری که رمزارزها مفهوم تمرکززدایی و نقل‌وانتقال ارزش بدون نیاز به اعتماد را به اثبات رسانده‌اند، «پول» هم می‌تواند مفهوم خود را از جغرافیا جدا کند. با این جداسازی، شاید در آینده‌ای نه‌چندان دور، مفاهیمی مانند انحصار در پول و یا تحریم به‌طورکلی از بین برود

امیرحسین مردانی، مدیرعامل و هم‌بنیان‌گذار بیت‌پین / برای ایرانی‌های نسل من، واژه «تحریم» تقریباً یکی از مهم‌ترین مفاهیم در دایره واژگان آن‌ها است. واژه‌ای که خواسته یا ناخواسته، تمامی مشکلات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بر سر آن خراب می‌شود. این مسئله باعث شده به‌صورت خودکار، کشورهایی مانند ایران، مرزهایی پررنگ‌تر از سایر کشورهای دنیا داشته و تعامل با آن‌ها سخت‌تر باشد.

با آغاز همه‌گیری ویروس کووید -۱۹، فناوری‌های کنفرانس از راه دور مانند اسکایپ و زوم و ظهور پدیده «دورکاری»، این باور را ایجاد کرد که مسئله «فاصله» و «جغرافیا» آن‌قدرها شاید مهم نباشد. کرونا ما را به رؤیای واقعی اینترنت، یعنی دنیای بدون جغرافیا نزدیک کرد و نشان داد که حتی در کشورهای درحال‌توسعه، در صورت اجبار بدون نیاز به وجود مکان می‌شود به فعالیت ادامه داد و حتی می‌شود بهره‌وری را هم بالا برد.

شرکت‌های مخابراتی، سال‌ها قدرت مرزبندی میان کاربران و کسانی که نیازمند به ارتباطات بین‌المللی را در اختیار خود داشتند. اما پروتکل‌های تبادل داده اینترنتی، با ظهور فناوری‌های برای انتقال صدا و تصویر، این مرزها را از بین برده و امروزه با ایجاد فناوری‌های ارتباطی گسترده، با هزینه بسیار پایین کاربران می‌توانند با همدیگر در ارتباط باشند.

اینترنت مرزهای میان آدم‌ها و کسب‌وکارها را از بین برد و تبادل اطلاعات و کارکردن از راه دور را میسر ساخت. اما این مرز در زمینه نقل‌وانتقال ارزش و اتصال اقتصادها و سیاست‌ها در کشورهای مختلف همچنان باقی است. این «مرزها» هستند که هزینه تبادل ارزش را مشخص می‌کنند و این «مرزها» هستند که می‌توانند یک کشور را از انتقال ارزش منع کنند.


رمزارزها و مرزبندی پول


بیت‌کوین و به دنبال آن سایر رمزارزها، توانسته‌اند واسط میان انتقال ارزش را حذف کرده و رؤیای نقل‌وانتقال ارزش در قالب پول دیجیتال بدون نیاز به بانک‌ها و سایر واسطه‌ها را واقعی سازند. رمزارزها توانسته‌اند هزینه انتقال ارزش را کاهش بدهند و توانمندی ایجاد تراکنش مالی دیگر به جغرافیای کشورها وابسته نیست.

این قابلیت نه‌تنها انقلابی در حوزه مالی، بلکه انقلابی در حوزه سیاسی است. نقل‌وانتقال پول پاشنه آشیل اقتصاد هر کشوری است که می‌تواند به سیاست آن نیز آسیب بزند. مهم‌ترین تحریم‌هایی که ایالات متحده آمریکا بر کشورهای دیگر از جمله ایران اعمال می‌کند، تحریم‌های پولی و کانال‌های بانکی است. با وجود رمزارزها در دنیای فعلی، از نظر تئوری تحریم کانال‌های بانکی بی‌اثر خواهد بود. به‌نوعی، انتقال پول میان کشورها می‌تواند با ارزهای دیجیتال و یا حتی سیستم‌های مشابه سوئیفت در بستر بلاکچین انجام شود. به دنبال آن، با حضور رمزارزها و فناوری بلاکچین، مفهومی به نام «مرزهای بانکی» نخواهیم داشت. اما چرا در آستانه سال ۲۰۲۱ با وجود این فناوری‌ها، هنوز مرزبندی‌ها وجود دارد؟


مقاومت بانک‌ها و مسئله احراز هویت


این سؤال مطرح می‌شود که با وجود فناوری بلاکچین و رمزارزها، چرا بانک‌ها مانند غول‌های مخابراتی، به سمت سیستم‌های باز نرفتند؟ چرا همان‌طور که شرکت‌های مخابراتی پروتکل‌های اینترنتی را پذیرفتند، بانک‌ها پروتکل‌های رمزارزی را نمی‌پذیرند؟

پاسخ ساده است؛ به این خاطر که وجود بانک‌ها و قدرت‌ها در تمام دنیا به یکدیگر گره‌ خورده است و ازآنجایی‌که کشورها از نظر سیاسی هنوز مرزبندی دارند، قدرت به جغرافیا وابسته می‌ماند. حال چرا اتفاقی که برای شرکت‌های مخابراتی افتاد برای بانک‌ها رخ نمی‌دهد؟ پاسخ بازهم ساده است: بانک‌ها با فاصله بسیار زیادتری نسبت به شرکت‌های مخابراتی از انحصار قدرت سود می‌برند!

بنابراین، هر آن چیزی که به این مرزبندی کمک کند، موردعلاقه بانک‌ها و حاکمیت‌ها خواهد بود. دو مثال فرایند احراز هویت (KYC) و لوایح مبارزه با پول‌شویی و تامین مالی تروریسم را در نظر بگیرید. این قوانین عمدتاً به این خاطر وضع شده‌اند که دنبال‌کردن رَد پول توسط بانک‌ها انجام شود و انحصار قدرت باقی بماند.

یک سؤال می‌تواند این باشد: آیا نیاز داریم که رد پول‌های غیرقانونی و مصرف‌های تروریستی را بزنیم؟ پاسخ مثبت است؛ اما مسئله اصلی این است: آیا زدن رد پول‌های غیرقانونی صرفاً توسط بانک‌ها می‌تواند انجام پذیرد؟ پاسخ اینجا منفی است.

در حال حاضر، فناوری‌هایی مانند اثبات دانش صفر (Zero Knowledge Proof) در رمزنگاری و راه‌حل‌های مبتنی بر بلاکچین برای ردیابی تراکنش‌های پرخطر رمزارزی، این مسئله را حل کرده و بانک‌ها و مراکز سیاسی تنها راه‌حل برای جلوگیری از تراکنش‌های غیرقانونی پول نیستند.


 حفاظت از آمریکا، به بهای نابودی همه!


دلیل این مقاومت بانک‌ها و قدرت‌های سیاسی، صرف پول‌های غیرقانونی، تروریستی یا خریدوفروش مواد مخدر نیست؛ واقعیت پروژه‌ای به نام «حفاظت از آمریکا به هر قیمتی» است.

بخش عمده‌ای از تراکنش‌های بین‌المللی دنیا با دلار آمریکا صورت می‌گیرد. بانک‌ها مسئول این تراکنش هستند و دفتر مرکزی قسمت مهمی از این بانک‌ها در نیویورک است؛ بنابراین، بخش بزرگی از هزینه‌های تراکنشی که مردم جهان برای مبادلات اقتصادی خود می‌پردازند، صرف نگهداشت قدرت توسط این بانک‌ها و حفظ ارزش دلار آمریکا می‌شود؛ بنابراین، سود بزرگی که در این بازی نهفته، دلیل مهمی برای رگولاتورها، بانک‌ها و بازیگران سیاسی مختلف جهت حفظ آن است.

 مشخصاً این مرزبندی پول دلیل اقتصادی و بنیادین ندارد و توهم مرزبندی توسط صاحبان قدرت برای ادامه انحصار پول و توانایی در اعمال محدودیت و تحریم بر سایر دنیا است. ازاین‌رو، به نظر می‌رسد این مقاومت برای توهم مرزبندی پول و ادامه انحصار پول همچنان ادامه داشته باشد.


آیا پایان توهم مرزبندی پول نزدیک است؟


می‌توان با چند دلیل به پایان توهم مرزبندی پول امیدوار بود. اولین موضوع، حضور ارزهای دیجیتال بانک‌های مرکزی در چین و کشورهای مختلف است. این ارزها می‌توانند به‌عنوان ابزاری قدرتمند برای دورزدن دلار آمریکا در مراودات بین‌المللی باشند.

دومین موضوع، افزایش استفاده از بیت‌کوین و سایر ارزهای دیجیتال در دوران پاندمی کرونا به‌عنوان ابزار پرداخت در کشورهای درحال‌توسعه مانند ایران، نیجریه، ونزوئلا و سایر کشورهای دنیا است که منجر به کاهش کنترل جریان پولی توسط بانک‌ها و علی‌الخصوص بانک‌های آمریکایی می‌شود. همچنین مسئله دیگر افزایش قیمت طلا در دوران پاندمی کرونا هم‌زمان با چاپ دلار در آمریکا است که کم‌رنگ شدن نقش ایالات متحده در رهبری مالی دنیا را نشان می‌دهد.

حضور فناوری‌های نوین مانند فناوری مالی غیرمتمرکز (DeFi) که منجر به ایجاد انقلابی در فضای مالی شده است؛ نشان از این دارد که مرزبندی کنونی در حوزه پول و مالی احتمالاً باقی نخواهد ماند.

در آخر باید گفت، پول یک نوع «اطلاعات» است؛ با این تفاوت که این اطلاعات برای اینکه به‌خوبی ردوبدل شود، به سطح بالایی از «اعتماد» نیاز دارد. همان طوری که رمزارزها مفهوم تمرکززدایی و نقل‌وانتقال ارزش بدون نیاز به اعتماد را به اثبات رسانده‌اند، «پول» هم می‌تواند مفهوم خود را از جغرافیا جدا کند. با این جداسازی، شاید در آینده‌ای نه‌چندان دور، مفاهیمی مانند انحصار در پول و یا تحریم به‌طورکلی از بین برود.

1 دیدگاه
  1. نیما می‌گوید

    امیدوارم که هر چه سریع تر این اتفاق بیفته

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.