راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

کرونا بهانه‌ای برای تغییر سریع در اکوسیستم‌ها؛ به‌خصوص اکوسیستم دیجیتالی

در واقع می‌توان نیاز را به‌عنوان اولین محرک برای شروع تغییر دانست، ولی آیا این نیاز به‌طور مستمر در حال تبدیل‌شدن از گونه‌ای به ‌گونه‌ای دیگر است؟ یا در دوره‌هایی پویایی آن به حداقل یا حداکثر می‌رسد؟

سعید گل‌محمدی، کارشناس امور بانکی / آیا می‌توان این‌گونه دانست که روزمرگی‌ها و تطبیق با شرایط دوره‌ای که انسان در آن زندگی می‌کند، باعث عدم نیاز به تغییر در روند زندگی او خواهد شد؟ آیا انسان‌ها قانع به شرایط محیطی خود هستند و تا نیازی نبینند تغییری نمی‌کنند؟ به قولی شاید اگر در زمان‌های دور انسان‌ها شهرنشین نمی‌شدند؛ اصلاً چیزی به نام انقلاب صنعتی به وجود نمی‌آمد، آن‌ها که داشتند زندگی خودشان را می‌کردند، در روستاها و قبایل کوچک به کشاورزی و شکار مشغول بودند و نیازی به آن دگردیسی بزرگ نداشتند.

در واقع می‌توان نیاز را به‌عنوان اولین محرک برای شروع تغییر دانست، ولی آیا این نیاز به‌طور مستمر در حال تبدیل‌شدن از گونه‌ای به ‌گونه‌ای دیگر است؟ یا در دوره‌هایی پویایی آن به حداقل یا حداکثر می‌رسد؟ آیا می‌توان گفت صنعت هوایی بنا به نیاز آن زمان شکل گرفت و برادران رایت در دوره‌ای زندگی می‌کردند که اوج نیاز به این تغییر وجود داشت؟ وگرنه انسان را چه به پرواز؟ مگر بدون پرواز نمی‌شد زندگی کرد؟ یا زندگی مردم به خاطر نبود صنعت پرواز دچار مشکلات عدیده می‌شد (در دوران برادران رایت به نظر می‌شد)؟ در خصوص اتفاقات و بلایا چه؟ آیا این رویدادها باعث تشدید یا تقلیل نیازها خواهند بود؟

به نظر، انسان تنها موجود خردمندی است که به هر پدیده جدیدی می‌تواند نگاهی 360 درجه داشته باشد و آینده همراه آن را، با تقریب نسبتاً خوبی پیش‌بینی کند و همچنین در خصوص مضرات احتمالی آن‌ هم پیش‌بینی‌های لازم را انجام دهد.

در موضوع همیشه پرچالش وجود یا عدم وجود فرازمینی‌ها، با اینکه هنوز هیچ مدرک و ادله‌ای در دست نیست، اما یکی از دغدغه‌های اصلی دانشمندان این است که اگر این فرضیه درست باشد و واقعاً موجودات فرازمینی وجود داشته باشند و به زمین سفر کنند، آیا برای نسل بشر خطر محسوب می‌شوند؟ آیا می‌توان آنها را دشمن شماره یک حیات زمینی دانست؟ چراکه نه؟ پس‌ نیاز به آمادگی برای مقابله با آنها از هر زمان دیگر پررنگ‌تر شد.

این نوع طرز فکر و پیش‌بینی‌ها فقط مختص موجودی هوشمند است که می‌تواند آینده را تصور و برای مواجهه با آن نیازی مناسب ایجاد کند. چه‌بسا که این نیازها فارغ از اینکه به کار بیابند یا نیایند، باعث به وجود آمدن تغییر در زندگی ما خواهند شد. بنابراین آیا می‌توان گفت که رفتار کنونی ما مثلاً نوع لباس‌پوشیدن عصر حاضر ما انسان‌ها وابسته به این اتفاقات یا بلایاست؟ آیا بیماری‌های فراگیر گذشته یا سبک زندگی تأثیری در نوع لباس‌پوشیدن کنونی ما ندارند؟ مثلاً شلوار گویا به ‌واسطه راحتی در اسب‌سواری مرسوم شده و شلوار جین برای کارگران تولید می‌شده تا عمر بیشتری داشته باشد.

ولی آیا دیگر نیازی به نوع جدیدی از شلوار نداریم و تحول این پوشش تمام شد؟ یا فعلاً نداریم؟ اگر جواب این سؤال این باشد که نیازی به مدل جدید نداریم، بدان معناست که همین شلوار کنونی فعلاً کافی است و نیاز ما را پوشش می‌دهد، ولی همه می‌دانیم اگر روز و روزگاری ثابت شود که مثلاً مدل شلوارهای کنونی باعث بروز مشکلات جدی در سلامتی خواهد شد، شاید مدل کنونی به مدلی شبیه دامن تغییر کند و آیندگان تصاویر با شلوار ما را به‌عنوان پوشش غیرمتعارف و بعضاً خنده‌دار به هم نشان خواهند داد.

در خصوص فناوری هم می‌توان این‌گونه فکر کرد، به‌طور مثال، با توجه به پیشرفت فناوری تاکنون می‌توانستیم خودروهای پرنده داشته باشیم. به نظر می‌رسد، با پیشرفتی که در این صنعت داشتیم، کار مشکلی نباشد، ولی گویا انسان به همین خودروی کنونی بسنده کرده و همین خودرو فعلاً تا حد بسیار زیادی نیاز او را پوشش می‌دهد و دلیلی برای تغییر نیست.

حال این سؤال مطرح می‌شود که آیا شرایط پیش‌آمده به ‌واسطه کرونا می‌تواند تغییراتی در زندگی ما برای آیندگان به وجود آورد؟ آیا خیرین بزرگوار ما ممکن است دیگر مدرسه نسازند و پول خود را صرف گسترش آموزش مجازی کنند؟ آیا ممکن است دیگر رستوران‌های آنچنانی نداشته باشیم و رستوران‌داران پولی که قرار بوده صرف ساخت محیطی شود که ممکن است خالی بماند را صرف ایجاد یک کترینگ مجهز و بهتر کنند؟ آیا دیگر در تاکسی‌ها فقط سه نفر مسافر سوار خواهند شد؟

آیا ممکن است شرکت‌ها و نهادها از این ‌پس به‌دنبال ساختمان‌های بزرگ و گران در مرکز شهرها نباشند و کارها را از طریق دورکاری پیگیری کنند و شهرها نفسی تازه کنند؟ آیا مافیای کنکور به‌راحتی برچیده خواهد شد و دانشگاه‌ها عمدتاً مجازی خواهند شد؟ آیا خردسالان ما که در دوران کرونایی در حال رشد و یادگیری هستند، به‌صورت ناخواسته و در ضمیر خود یاد می‌گیرند که با اکراه به نرده پله و دستگیره درب و… دست بزنند؟ آیا دیگر برای باز کردن درب‌ها و استفاده از آسانسور و…، دیگر نیازی به لمس این وسایل نداریم؟ آیا دیگر دست‌دادن، بوسیدن و بغل‌کردن به ضدارزش تبدیل می‌شود؟ (شاید دلیل تغییر در مصافحه به‌صورت سنتی که همان در آغوش کشیدن است از قدیم و تبدیل آن به دست‌دادن ساده در زمان حال، به دلایل مشابه باشد).

آیا استفاده از دستگاه‌های خودپرداز منسوخ خواهد شد؟ آیا دیگر شعب بانک‌ها برچیده خواهند شد و بانکداری بدون شعبه رونق خواهد گرفت؟ (تصور کنید تمام نیاز ملکی یک بانک در یک طبقه از یک آپارتمان خلاصه خواهد شد). آیا برای امور اداری و مالی دیگر نیازی به مراجعه حضوری در بانک‌ها و اداره‌جات نخواهد بود؟ آیا ویروس کرونا با تمام منحوس‌بودن خود شتاب‌دهنده‌ای بی‌نظیر در تحول دیجیتال است؟

و هزاران آیا و شاید دیگر که ممکن است کم‌وبیش نیازهای جدیدی را ایجاد کنند و تغییراتی را برای ما و آیندگان به‌دنبال داشته باشند و ما همه آنها را مدیون کووید 19 هستیم.

منبع ماهنامه عصر تراکنش شماره ۳۷
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.