پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
تأمین مالی لندتکها
تأمین مالی سوخت اصلی لندتکهاست. تا زمانی که مشکل تأمین این سوخت برطرف نشود، نمیتوان به زیستبوم لندتک امیدوار بود
امیر حقرنجبر، مدیرعامل لندو / در اقتصاد تورمی ایران وامگرفتن یکی از بهترین روشهای مدیریت هزینههای زندگی است. در شرایط کنونی نیز مثل همیشه تقاضای وام از عرضه آن بیشتر است. بانکها عموماً به علت دریافت وثایق و ضمانتهای معتبر در ارائه تسهیلات بسیار سختگیر هستند.
مؤسسات اعتباری در ایران عموماً با مدلهای بدون ضمانت (UNSECURED Loans) موافق نیستند و همین امر باعث شده عموم افراد جامعه از دریافت تسهیلات محروم بمانند. طبق مصاحبهای که وزیر رفاه در دیماه سال گذشته انجام داد، فقط 40 درصد از مردم ایران موفق به دریافت وام از سیستم بانکی شدهاند؛ البته این عدد در کشوری همچون آمریکا نزدیک به 92 درصد است.
با این حال نسبت تسهیلات به سپرده در بانکها حتی بدتر از قبل شده، بهطوری که از 99.7 درصد در سال 1391 به 78.5 درصد در آذرماه سال 1398 رسیده است. این در حالی است که بهطور متوسط بانکها میتوانند حداقل 90 درصد از منابع خود را تسهیلات پرداخت کنند. یکی از مأموریتهای اصلی فینتکها بهبود شرایط مالی افراد جامعه است.
در این بین لندتکها با تسهیل دریافت وام و اعتبار به بهبود شرایط زندگی کمک جدی میکنند، اما در ایران لندتکها با یک چالش اساسی مواجه هستند؛ تأمین مالی! در این مقاله قصد دارم بهعنوان یک فعال در این حوزه بر اساس تجربیات واقعی نگاه عمیقتری به این مشکل اساسی لندتکها داشته باشم.
روشهای تأمین منابع مالی
در نظام مالی حاکم بر کشور، لندتکها برای تأمین مالی جهت ارائه تسهیلات با سه گزینه اصلی مواجه هستند؛ بانکها، لیزینگها و عموم مردم. در ادامه هر کدام از این روشها را بر اساس مزیتها و امکانپذیری مورد بحث قرار میدهیم.
تأمین مالی توسط بانکها
بانکها را شاید بتوان از سه منظر بهترین گزینه تأمین مالی لندتکها دانست. نرخ تأمین مالی از طریق بانکها به علت محدودیتهای نرخ بهره بانک مرکزی عموماً نسبت به روشهای دیگر بهصرفهتر است. از طرفی دیگر بانکها در بین دیگر روشها مناسبترین روش از نظر قانونگذار برای تأمین مالی هستند؛ چراکه معمولاً نظارت قانونگذار بر بانکها نسبت به دیگر مؤسسات بیشتر و راحتتر است.
بانکها همچنین (بر خلاف لیزینگها) تقریباً در تمام مدلهای وامدهی آزادی عمل دارند. یکی از نمونههای موفق در دنیا همکاری کلارنا و افرم؛ دو استارتآپ لندتکی با بانکهاست که هر دو در باشگاه یونیکورنها قرار گرفتهاند.
اما چالش اصلی تأمین مالی لندتکها از طریق بانکها نرخ بهره و قانونگذار نیست؛ بلکه خود بانکها هستند! بانکها سالهاست برای ارائه تسهیلات از وثایق و ارائه ضامن بهعنوان تنها روش مدیریت ریسک استفاده میکنند. این واقعیت که حداقل برای وامهای خرد میتوان به جای وثایق و تضامین از روشهای مدرن اعتبارسنجی و رتبهبندی اعتباری استفاده کرد، هنوز در بانکها قابل قبول نیست.
نرخ نکول بانکها نسبت به لندتکها نشان میدهد در عمل نتیجه مدیریت ریسک از طریق فناوری و روشهای هوشمند با اختلاف بسیاری از روشهای سنتی بهتر بوده است. نرخ نکول وامها عموماً عددی بالاتر از 10 الی 15 درصد است. این عدد برای لندتکها تا به امروز کمتر از دو درصد بوده!
تأمین مالی توسط لیزینگها
لیزینگها برای تأمین مالی نسبت به بانکها از جذابیت کمتری برخوردارند. لیزینگها نسبت به بانکها نرخ بهره بالاتری دریافت میکنند که این باعث افزایش هزینه تمامشده برای مشتری میشود و از جذابیت وام میکاهد. لیزینگها بر خلاف بانکها در استفاده از عقود نیز با محدودیتهایی مواجه هستند. بهعنوان مثال لیزینگها امکان ارائه تسهیلات برای امور خدماتی (همچون بیمه، بلیت هواپیما و…) را ندارند.
با این وجود در شرایط فعلی چالش همکاری لندتکها و لیزینگ نسبت به همکاری با بانکها کمتر است. لیزینگها نسبت به بانکها از چابکی بیشتری در فرایندها برخوردارند و عموماً برای وامهای خرد صرفاً با ضمانت چک تسهیلات ارائه میدهند. در حال حاضر لندتکها در حال همکاری با لیزینگها هستند. هرچند سرعت رشد این همکاری خیلی سریع نیست، اما امیدواری بیشتری نسبت به تأمین مالی از طریق بانکها وجود دارد.
تأمین مالی از طریق سرمایهگذاران حقیقی
تأمین مالی از طریق افراد حقیقی مدلی است که بسیاری از لندتکهای دنیا همچون لندینگکلاب از این روش استفاده میکنند. استارتآپهای این حوزه عموماً به نام P2P Lending شناخته میشوند. در این روش هر سرمایهگذار حقیقی میتواند تأمین مالی یک یا چند وام را انجام دهد. مهمترین مزیت این روش قابلیت مقیاسپذیری آن است؛ چراکه به علت ریسکپذیری سرمایهگذاران حقیقی نسبت به نهادهای مالی مشارکت عموم در این روش بسیار بالاست.
بالا بودن هزینه تأمین مالی نسبت به دو روش قبلی یکی از ایرادات این روش است. با این وجود، شاید این عیب را بتوان نسبت به قابلیت مقیاسپذیری آن نادیده گرفت. اما مهمترین مانع تأمین مالی از طریق عموم مردم چالشهای قانونی آن است که عملاً استفاده از این روش را در ایران غیرممکن کرده است.
از نظر قانونگذار تأمین مالی از عموم مردم برای استفاده از تسهیلات، مصداق سپردهپذیری است و طبق قانون سپردهپذیری تنها در اختیار بانکهاست. امید است در آینده با تصویب آییننامه تسهیلاتیاری توسط بانک مرکزی، لندتکها در ایران نیز همچون بسیاری از نقاط جهان بتوانند از این طریق رشد کنند.
سخن آخر
تأمین مالی سوخت اصلی لندتکهاست. تا زمانی که مشکل تأمین این سوخت برطرف نشود، نمیتوان به زیستبوم لندتک امیدوار بود. برای حل این مشکل حداقل یکی از سه روش باید متحول شود، یا بانکها با تغییر رویکرد خود از وثایق به سمت روشهای نوین اعتبارسنجی، امکان تأمین مالی لندتکها را بهمرور فراهم کنند، یا سرعت همکاری لیزینگها چندینبرابر شود یا قانونگذار مسیر تأمین مالی از طریق عموم مردم را تسهیل کند.