راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

روش‌های موجود تامین مالی در کشور آینده خوبی ندارد؛ چاره چیست؟ / گزارش برنامه زنده اینستاگرام راه پرداخت با حمیدرضا مختاریان

از دوم اردیبهشت ماه بود که قرار شد به مناسب شروع 10 سالگی راه پرداخت هر روز دو برنامه زنده اینستاگرامی داشته باشیم؛ یکی ساعت دو بعدازظهر و دیگری ساعت 8 شب. بعد از یک هفته این برنامه‌های اینستاگرامی فقط در ساعت 8 شب شروع می‌شد و با شروع ماه رمضان، ساعت شروع برنامه با یک ساعت تاخیر، راس 9 شب آغاز می‌شود.

جمعه نوزدهم اردیبهشت مهمان لایو راه پرداخت حمیدرضا مختاریان مدیرعامل شرکت داده‌ورزی سداد بود. در این برنامه رضا قربانی با مختاریان درباره فناوری‌های آینده و نوآوری در بانکداری صحبت کردند. موضوع اصلی آینده بود؛ آینده تحول دیجیتال و همینطور آینده کسب‌وکارهای مالی در کشور؛ ولی در کنارش بحث گذشته و تجربیاتی که مختاریان از حضورش در شرکت‌های مختلف توسن، آتیه داده‌پرداز و داده‌ورزی سداد داشت هم مطرح شد و به سوالاتی که افراد در حین لایو در کامنت‌ها می‌پرسیدند هم پاسخ داد.

اگر بخواهیم مختاریان را به گفته خودش و در سه خط معرفی کنیم باید بگوییم که متولد 57 است و دانشگاه صنعتی امیرکبیر مهندسی کامپیوتر نرم‌افزار خوانده و علاقه‌مند به تکنولوژی است و همیشه به عنوان مدیر فناوری ایفای نقش می‌کرده و دو سالی می‌شود که مدیرعاملی داده‌ورزی سداد را بر عهده دارد. به گفته مختاریان، قرار گرفتنش در این سمت تفکرش را نسبت به تکنولوژی خیلی تغییر داده است.


شانس با من یار بود


قبل از اینکه در این برنامه بحث آینده باز بشود، گذری به گذشته و تجربیات مختلف مختاریان از همکاری‌اش با شرکت‌های مختلف زده شد. عقیده مختاریان این است که از شانسش بوده که توانسته در شرکت‌های خوبی و با مدیران خوبی کار کند. البته اعتقادش درباره شانس خیلی متکی بودن به قضا و قدر نیست و منظورش از شانس این است که فرد تلاش کند تا در هر زمانی بتواند بهترین نسخه خودش را ارائه کند تا بتواند فرصت‌های بسیاری به دست آورد.

مختاریان شروع همکاری خودش در آتیه را اینطور تعریف کرد: «در جلسه با مدیرعامل شرکت، آقای جلیلوند، صحبت بر سر ارسال پیامک‌های بانکی و کلماتی مانند MO بود که آنجا وقتی من پرسیدم MO مخفف چیست کسی جواب درست را نمی‌دانست و وقتی من گفتم که MO مخفف Mobile Originated است، خیلی خوششان آمد و همین موضوع باعث شد تا چندسالی در خدمت آقای جلیلوند باشم. این اتفاق را مدیون یکی از استادهایم آقای عبدالله‌زاده هستم که همیشه می‌گفتند هیچ وقت نسبت به کلمات و واژگان و عبارت‌های مخفف‌شده و اصطلاحات بی‌تفاوت نباشیم و حتی اگر بلد نبودیم هم حتما بپرسیم.»

مختاریان جزو اولین افرادی بود که در توسن جذب شد و کارش را در ساختمان توسن در کوچه البرز شروع کرد. البته اگر کسی مختاریان آن زمان را می‌دید مسلما متوجه تفاوت‌های ظاهری‌اش با مختاریان کنونی می‌شد. خود مختاریان هم می‌گوید که آن زمان به نوعی «گیک» بودم و منظورش از این کلمه این است که دوست داشت در هر چیزی خیلی عمیق شود و تا ته موضوعی را درنمی‌آورد بیخیال نمی‌شد.

مختاریان توسن را مجموعه قوی می‌داند که افراد بزرگی دارد و درس مهمی که توانسته از حضورش در توسن یاد بگیرد را اینطور بیان می‌کند: «درس مهمی که از توسن یاد گرفتم این است که تعداد مهم نیست و کیفیت خیلی مهمتر از کمیت است. همیشه تعداد زیاد لزوما حل‌کننده مشکلات نیست و هم‌سویی و هم‌افزایی و هم‌دلی به رشد اولیه توسن بیشتر توانست کمک کند و فضا برای اشتباه کردن فراهم بود و این موضوع به یادگیری من خیلی کمک کرد.»

اولین تجربه مختاریان از برخورد با شرکت سداد هم جالب است و می‌گوید که بعد از اولین برخورد هیچ‌وقت فکرش را هم نمی‌کرد بتواند در سداد کار کند. اولین تجربه مختاریان از سداد به سال‌های 81، 82 برمی‌گردد که داستان را اینطور تعریف می‌کند: «با دکتر فاطمی یک روز در سال‌های 81، 82 به شرکت سداد رفتیم و با آقای ژان صیاد درباره امنیت ایمیل صبحت کردیم. اما اتفاق بدی که افتاد این بود که دیسیپلین زیادی در فضای سداد و بانک ملی حاکم بود و در جایی که همه با کت و شلوار بودند من با تی‌شرت و شلوار جین و موی بلند رفته بودم و همین موضوع هم باعث شد ما نتوانیم با هم کار کنیم. به همین دلیل من فکر نمی‌کردم هیچ وقت بتوانم در سداد کار کنم.»

با اینکه تجربه اول تجربه خوشایندی نبوده اما حالا و بعد گذشت سال‌ها نظر مختاریان تغییر کرده و می‌گوید که سداد جای خیلی خوبی برای من بود. او سمت‌های مختلفی در سداد داشت و به همین خاطر هم تجربیات زیادی توانست به دست بیاورد. مهمترین ویژگی سداد به گفته مدیرعاملش این است که فرصت رسیدن به مشتری در سداد خیلی زیاد است. باتوجه به پتانسیل بانک ملی و مشتریان زیادی که داشت، سداد فرصت خوبی برای کار کردن بود و هست و اگر می‌توانستند کار خوبی در سداد انجام دهند، به دلیل دسترسی زیادش به مشتریان، باعث می‌شود این کار به خوبی دیده شود.


دولت مانند تکواندو است؛ یا باید به آن بچسبی یا از آن فاصله بگیری


درست است که جایی مانند بانک ملی به مشتریان زیادی دسترسی دارد ولی شاید تفکر غالبی که نسبت به نهادها و شرکت‌های دولتی وجود دارد این باشد که تا جایی ممکن از آنها فاصله بگیریم. خیلی‌ها می‌گویند که بدنه دولت از کارشناس خالی است و کسانی که فضای گیک دارند دیگر به سمت فضای دولتی نمی‌روند و گارد بسته‌ای به این نهادها دارند.

مختاریان هم با تشبیه دولت به ورزش تکواندو توضیح داد که دولت جایی است که یا باید خیلی به آن بچسبید یا از آن فاصله بگیرید و بینا‌بین بودن میان نزدیک شدن و فاصله گرفتن از آن، آزاردهنده خواهد بود. البته باید گفت که باتوجه به اقتصاد دولتی که ما داریم، راهی جز نزدیک شدن به دولت وجود ندارد. حتی مختاریان هم بر این باور است که شرکت‌هایی که ادعای خصوصی بودن دارند باز هم باید در آخر به دولت وصل شوند و لازمه کار کردن در این فضا این است که تا حد زیادی به دولت نزدیک شویم.

البته مختاریان منکر مشکلات و کمبودهایی که در این فضا وجود دارد نمی‌شود و مشکلات موجود را اینطور توضیح می‌دهد: «قبول دارم که بدنه دولت از لحاظ کارشناسی مشکلات جدی دارد و با این حجم از تحولاتی که در دنیا و در حوزه فناوری شاهدیم، آن چیزی که در دولت می‌بینیم و انتظاراتی که برای پشتیبانی از فضای جدید داریم، ضعیف و قدیمی و نخ نما است. وقتی وارد ساختمان‌های دولتی می‌شویم می‌فهمیم اینجا جای کاری که می‌خواهیم انجام دهیم نیست و هنوز هم با اتاق‌های بزرگ و دفتر و منشی و اتاق‌های در بسته روبه‌رو می‌شویم. چیزی که باعث می‌شود ما نتوانیم درست تصمیم بگیریم این است که ما از مردم و از کسانی که برایشان تصمیم می‌گیریم دوریم و به همین خاطر تصمیماتی که می‌گیریم مرتبا تغییر می‌کند. برای مثال موضوع تسهیلات کرونا را ببینید. دو صفحه درباره این تسهیلات نوشته‌اند اما ابهامات زیادی دارد و برداشت‌های بسیاری از آن شده است و تصمیم قاطعی نبوده و هرکسی برداشت خودش را از آن داشته است. نمونه دیگر، وزارت آموزش و پرورش درخصوص اپلیکیشن شاد است. ظاهر تصمیم این است که همه را مشارکت دادند ولی باطن تصمیم چیز دیگری است.»

راه‌حلی که مختاریان در این خصوص ارائه می‌دهد به هیچ‌وجه دوری از دولت نیست بلکه معتقد است راه درست این است که نوبتی یک سری افراد بیایند و برای دولت کار کنند. دولت نه حقوق خوبی می‌دهد و نه مزایای چشمگیری دارد و دیگر مثل قبل نیست به همین خاطر مهمان برنامه می‌گوید که خودمان باید خمس و زکات زندگی‌مان را بدهیم و برای دولت کار کنیم.


چرا تجربه کاربری و تفکر کاربری پررنگ شد؟


در ادامه موضوع UX مطرح شد. رضا قربانی از کتابی با عنوان User friendly گفت که موضوعش درباره فهم نیاز انسان‌ها توسط ماشین‌ها است. باتوجه به اینکه چند سالی است که در بانکداری ما درباره تجربه کاربری صحبت می‌شود، مختاریان مهم بودن این مفهوم را اینطور توضیح می‌دهد: «مهم بودنش به این است که ما همه انسانیم و ما انسان‌ها باید از این ماشین‌ها استفاده کنیم نه اینکه ماشین‌ها از ما استفاده کنند. اینکه گفتی ماشین‌ها باید انسان‌ها را بفهمند من را یاد «کپچا» انداخت. کپچا می‌خواهد بفهمد که ما ماشین نیستیم و از نگاه دیگر این طور به نظر می‌رسد که ماشین‌ها به دنبال همدیگر هستند و می‌خواهند همدیگر را پیدا کنند. هدف این نیست که ما در خدمت ماشین باشیم بلکه ماشین باید در خدمت انسان باشد. من یاد فیلم ماتریکس می‌افتم که نشان می‌دهد اگر ما در خدمت ماشین‌ها قرار بگیریم چه بلایی بر سر ما می‌آید. البته همین حالا هم این اتفاق می‌افتد و این احساس وجود دارد که تکنولوژی باعث نشده ما زندگی بهتری داشته باشیم.»

دلیل پررنگ شدن تجربه کاربری و تفکر کاربری و همه اینها به این خاطر است که دنیا به این نتیجه رسید علی‌رغم پیشرفت تکنولوژی، زندگی افراد بهتر نشده و خیلی وقت‌ها دلیلش این است که ما نحوه استفاده از تکنولوژی را به جای اینکه انسان‌محور قرار دهیم، مبتنی بر خیلی چیزهای دیگر قرار دادیم و اگر ما انسان‌محور طراحی کنیم، باید تغییرات زیادی روی سیستم‌ها، ابزارها و نرم‌افزارهایمان بدهیم که البته مختاریان معتقد است این موضوع در دنیا و در کشور خودمان دارد جا می‌افتد و به نظرش با این رویکرد، شیرینی استفاده از فناوری روز‌به‌روز بیشتر می‌شود.

اپلیکیشن بام هم موضوع دیگری بود که در لایو رضا قربانی با حمیدرضا مختاریان مطرح شد. بام اتفاق عجیبی بود که شاید کمتر کسی از بانک ملی انتظار ارائه‌اش را داشت و مختاریان هم آن را یک کار اعتقادی می‌داند که استارتش از سال 93 زده شد و داستانش از این قرار است: «سال 93 که ما در بانک ملی در خدمت دکتر فاطمی مناقصه اینترنت بانک جدید بانک ملی را شروع کردیم و آن موقع اسمش طرح «بانک من» بود، شرکت سداد برنده شد. من مشاور بانک ملی بودم و آخر سال 93 دکتر فاطمی به من گفتند که مدیر پروژ «بانک من» در سداد بشوم. در اسفند ماه 93 من به سداد آمدم و همان ابتدا تقاضای هرچیزی که کردم در اختیارم قرار نگرفت. نیروهای خوبی در سداد وجود داشت و دوره اختصاصی جاوا برگزار کردیم و در عرض مدت کوتاهی تیم جاواکار خوبی به دست آوردیم. اما تجربه کاری بحث مهمتری است و توانست بام را بام کند. چون این زیرساختی بود که باعث شد بحث شخصی‌سازی و پاسخ‌گویی به نیاز مشتری اتفاق بیفتد و این موضوع در تیم ما ریشه گرفت. ما هرکاری می‌کنیم سعی می‌کنیم از مشتری نهایی فیدبکش را بگیریم. ارتباط ما با کال سنتر در حدی است که مشکلات مطرح شده مرتبا به تیم توسعه‌دهنده منتقل می‌شود. ما به این اعتقاد داریم که مشتری می‌فهمد. نسخه جدید همراه بام، 26 اسفند سال گذشته منتشر شد. امتیاز همراه بام قبلی 3/7 یا 3/8 بود و می‌دانید که در اپلیکیشن‌های موبایلی رشد این امتیاز کار سختی است. جالب است بدانید که از 26 اسفند تا امروز در نهایت به امتیاز 4/4 رسیدیم. این به من و همه دوستانمان انرژی مضاعف برای کار کردن می‌دهد. مهمترین انرژی ما فیدبک‌هایی است که از مردم می‌گیریم.»

سوالات بسیاری توسط افراد در این برنامه زنده اینستاگرامی پرسیده می‌شد و بخشی از مصاحبه هم به پاسخ دادن به این سوالات گذشت. اولین سوالی که قربانی از مدیرعامل داده‌ورزی سداد پرسید درباره موضوع رفتنش از این شرکت بود و از مختاریان خواست که بودن هیچ محافظه‌کاری به این سوال جواب بدهد.

مختاریان هم با گفتن این جمله که این «این محیط‌ها آدم را محافظه‌کار بار می‌آورد» گفت: «من فعلا مدیرعامل سداد هستم و تا لحظه آخر هم کارم را انجام می‌ده تا موقعی که جایگزین جدید معرفی شود. به حرف و حدیث‌ها هم دامن نزنیم. هر آمدنی را رفتنی است و قرار نیست تا آخر در سداد بمانم. مهم این است که حرفه‌ای بیاییم و حرفه‌ای خارج شویم و زحمات دیگران ببینیم. مهم تفکری است که در سداد حاکم است و امیدوارم همچنان حاکم باقی بماند.»

سوال دیگری که در کامنت‌ها مطرح شده بود، موضوع کمیسیون بانکداری دیجیتال نظام صنفی است که آیا خروجی داشته یا نه؟ به گفته مختاریان گویا چند کارگروه تشکیل شده که خروجی خوبی هم داشته است. یکی از کارگروه‌ها هم متولی شرکت سداد و کارگروه مبانی بانکداری دیجیتال است و مستندات خوبی هم درست شده، برای مثال ارائه تعریف مشترکی از بانکداری دیجیتال بین بازیگران اصلی صنعت که گویا قرار است منتشر شود.

سوال دیگر مربوط به شرکت خدمات انفورماتیک است که پرسیده شده آیا امکان دارد وابستگی داده‌ورزی به این شرکت کمتر شود که مختاریان هم در پاسخ گفت که سرویس‌های بام همگی از شرکت خدمات انفورماتیک گرفته شده و اگر بام سرویس خوبی ارائه می‌دهد یعنی خدمات انفورماتیک هم سرویس‌های خوبی ارائه می‌دهد. مختاریان خدمات انفورماتیک را شرکت محترم و معتبری می‌داند و مشکل را از جایی می‌داند که هر محصول و شرکتی در جای خودش نباشد. در این مملکت جا برای هر سازمان و محصول و شرکتی وجود دارد و هرچقدر هم اینها رشد و توسعه پیدا کنند جا را برای دیگری تنگ نمی‌کنند.

اما مختاریان می‌گوید مشکل زمانی به وجود می‌آید که همه باهم بخواهند به یک نقطه و یک بازار حمله کنند و توضیح می‌دهد: «من این مثال را برای فین‌تک‌های پرداختی هم زدم. همه می‌خواهند مشکل پرداختی ممکلت را حل کنند در صورتی که من چندین بار گفتم که این مملکت مشکل پرداختی ندارد. وقتی فرصت در جاهای دیگر هست بهتر است در زمینه‌های دیگر کار کنیم. به نظرم در کشور رقابت‌های کاذب شکل می‌گیرد و می‌شود خیلی از این رقابت‌ها را حذف کرد.»


چرا هیچ‌چیزی به ما بر نمی‌خورد


کاربرد فناوری بیکن و زمان ورودش به کشور هم موضوع دیگری بود که مطرح شد. با اینکه مختاریان برداشت دقیقی از زمان ورود این فناوری به کشور ندارد اما بر این باور است که هر فناوری برای مملکت ما بالاخره کاربردی خواهد داشت. در ادامه پاسخ به این سوال، مدیرعامل داده‌ورزی از تغییر طرز فکرش از فناوری‌محور بودن به مسئله‌محور شدن گفت و اینکه اعتقاد دارد اگر بتوانیم مسئله خوبی مطرح کنیم می‌توانیم فناوری‌ها را به کار بگیریم. مسائلی مثل اینکه چرا پیشرفت نمی‌کنیم و بیشتر در جا می‌زنیم؟ چرا اپلیکیشن فناوری در ممکلت ما هنوز پایین است و اینهمه درباره کلان داده صحبت می‌کنیم ولی تصمیمات ما مبتنی بر کلان داده نیست؟

او در این باره چین را مثال زد که یک اتفاق شاید ساده از نظر ما، باعث شد تا از سال 2017 به بعد، این کشور به میزان قابل توجهی در هوش مصنوعی سرمایه‌گذاری کند و گفت: «چینی‌ها یک بازی سنتی به اسم «گو» دارند که یک بازی تخته‌ای و پیچیده است. تا مدت‌ها پیش‌بینی می‌شد که هنوز امکان اینکه یک ماشین بتواند آن را خوب بازی کند و با انسان رقابت کند وجود ندارد. در سال 2019 قهرمان این بازی که یک فرد چینی است به صورت آنلاین این بازی را با یک ماشین انجام داد و بازیکن چینی بازی را به این برنامه هوش مصنوعی باخت. این اتفاق برای چینی‌ها یک شکست بزرگ بود. این شکست برای اینها به یک انرژی تبدیل شد تا هوش مصنوعی را جدی بگیرند و سال 2018 و 2019 سرمایه‌گذاری در چین در استفاده از هوش مصنوعی از همه جای دنیا بیشتر شد. مسئله اینجاست که یک اتفاق می‌تواند برای آنها بر خورنده باشد ولی چیزی به ما بر نمی‌خورد. سال 1957 روس‌ها ماهواره‌شان را به فضا فرستادند و این موضوع برای آمریکایی‌ها خیلی گران تمام شد و تصمیم گرفتند برنامه فضایی جدی داشته باشند و طی 10 سال توانستند از روسیه جلو بزنند. من دنبال اینم تا بتوانم چیزی که می‌تواند روی ما تاثیر بگذارد و به ما بربخورد را پیدا کنم ولی متاسفانه هنوز نتوانستم پیدا کنم. ضدضربه بودن باعث می‌شود پیشرفت نکنیم.»


دیگر تحول بدون دیجیتال معنی ندارد


دیدیگاه مختاریان درباره تحول دیجیتال این است که در این ترکیب بخش «دیجیتال»‌اش اضافه است و هر تحولی که اضافه می‌شود، دیجیتالی خواهد بود پس سوال بهتر این است که آیا می‌خواهیم تحولی ایجاد کنیم یا نه؟ آماده‌اش هستیم یا نه و این تحول می‌خواهد در کجا باشد؟

در این خصوص مختاریان گفت: «یک نظرسنجی شده بود که مهمترین عامل پیشرفت برنامه‌های تحول دیجیتال در سازمان شما چیست یا کیست؟ گزینه‌هایی هم که داشت یکی مدیرعامل، مدیر ارشد عملیات و ویروس کرونا بود. گزینه درست هم ویروس کرونا بود. بانک‌ها در برابر تغییر مقاومت بسیاری کردند. یک زمانی غیرممکن به نظر می‌رسید که بانک‌ها از لاک خودشان بیرون بیایند و به سازمان‌ها API ارائه کنند. ولی تغییراتی که بعد از 2008 در دنیا اتفاق افتاد انگار یک باره تغییرات بزرگی در رویکرد بانک‌ها ایجاد کرد. الان هم داستان کرونا همین است و خیلی از سرویس‌هایی که قبل از کرونا احتیاج به بازرسی و بررسی داشت الان به راحتی تایید و تصویب می‌شود. به نظرم برای کسانی که می‌خواهند در این حوزه کار کنند، فرصت خوبی است و می‌توانند از این تهدید به عنوان فرصت استفاده کنند.»

در کشور ما یکی از رویکردهایی که تحول باید داشته باشد، رویکرد مشتری است که خیلی‌وقت‌ها مغفول بوده است. مهمترین کاری که بانک‌های ما نکردند بخش‌بندی مشتریان است تا لااقل یک شناخت خوبی از بخش‌بندی مشتریانشان داشته باشند. بخش ارتباط با مشتری یا CRM که در ادبیات جدید مدیریت ارتقای تجربه مشتری یا CIM گفته می‌شود و به گفته مختاریان به عنوان یک پروژه جدید در بانک ملی اجرا می‌شود، یک جنبه تحول دیجیتالی دارد که اول باید مشتری را بشناسیم.

تجربه سفر به آمریکا جزو ماجراهایی است که شنیدنش خالی از لطف نیست اما قبل از اینکه مختاریان بخواهد این موضوع را باز کند، اشاره‌ای به اپلیکیشن‌های «هوپ» و «بله» کرد. هوپ یک اپلیکیشن جدید بانک ملی است و هدفش کودکان و نوجوانان است که با نگاه مسئولیت اجتماعی توسعه داده شده و اسمش هم مخف «هوش پولی» است. یکی از مشکلات ما این است که آموزش‌های پولی و مالی مناسبی به کودکانمان داده نمی‌شود و خیلی از مشکلاتی که با آنها روبه‌رو می‌شویم از ندانستن حساب و کتاب‌های مالی است. هدف سداد در هوپ، ایجاد پلتفرمی است که هم در آن سرگرمی و بازی و قصه باشد و هم در کنار اینها یاد بگیرند که با پول و ابزارهای مالی چطور کار کنند.

درباره «بله» هم می‌توان گفت که در برخی حوزه‌ها توانسته موفق عمل کند. به گفته مختاریان بله از روز اول قرار بوده یک پلتفرم دسترسی به ابزارهای مالی و تسهیل‌کننده ارتباط مالی باشد. قسمتی که اجازه این کار را می‌دهد بات پلتفرم است. این بات پلتفرم در بله قابلیت‌های فنی زیادی دارد ولی احتیاج است که تیم‌های دیگر هم از این پلتفرم استفاده کنند و مشکلاتشان را حل کنند. مختاریان معتقد است که اگر این اتفاق رخ بدهد می‌تواند تاثیر خوبی در رشد این پیام‌رسان داشته باشد.


رقابت چین با دیگر نقاط جهان بر استفاده از هوش مصنوعی


بالاتر هم به این موضوع اشاره کردیم که استفاده چین از هوش مصنوعی خیلی بیشتر از آمریکا است؛ با اینکه همچنان آمریکا بیشترین دانش را درباره هوش مصنوعی تولید می‌کند. با ایکنه یکی از نقاط قوت و مثبت آمریکا دانشگاه‌هایش هستند و همین دانشگاه‌ها است که بحث دانش و تکنولوژی را پیش می‌برند، اما چرا کشورهای دیگر بهتر و بیشتر از این تکنولوژی استفاده می‌کنند؟

جوابی که مختاریان برای این سوال دارد، دست‌وپاگیری قوانین و مقررات است و برای توضیح بیشتر می‌گوید: «در کشورهای اروپایی به قدری قوانین و مقررات برای استفاده از داده درست کردند که خیلی وقت‌ها دسترسی به داده کار محال و غیرممکنی است. در کشورهایی مثل ما و چین، چنین بحث‌هایی خیلی شکل نگرفته و به همین خاطر بهترین فضا برای استفاده از الگوریتم‌های هوش مصنوعی شکل گرفته است.»

درنهایت به بحث آینده کسب‌وکارهای مالی رسیدیم. البته منظور فقط استارت‌آپ‌ها نیستند. ما از بسیاری از مصداق‌های مالی و سرمایه‌گذاری دوریم. افراد آموزش‌ندیده‌ای هستیم که علی‌رغم اینکه طی سال‌ها بسیار تلاش شد تا وارد بورس شویم کسی اقدامی نکرد و حالا یک شبه همه می‌خواهند وارد بورس و پولدار بشوند. حالا به عنوان آخرین سوال از مختاریان پرسیدیم که در چنین فضایی، آینده کسب‌وکارهای مالی چه خواهد بود؟

او هم در پاسخ گفت: «من یاد گرفتم که سعی کنم گوش بدهم و ببینیم مردم چه می‌گویند و چه می‌خواهند و چه انتظاری از مسائل مالی دارند. دو موضوع است که خیلی به گوشم می‌خورد. یکی بحث وام است. ما هنوز در بحث تامین مالی خرد مشکل داریم و دولت هم توان چندانی در حل این مشکل ندارد. در حوزه تامین مالی خرد و تامین مالی بنگاه‌های کوچک و متوسط هم خیلی‌ها یا ایده دارند یا کارگاه دارند یا می‌خواهند توسعه و تولید داشته باشند که به راحتی نمی‌توانند به تامین مالی دسترسی داشته باشند. به بورس اقبال زیادی شده ولی همه شرکت‌ها که نمی‌توانند از طریق بورس این تامین مالی را انجام دهند. ما احتیاج داریم در سطوح مختلف و با روش‌های مختلف، این تامین مالی ارائه شود.»

مورد دومی که مختاریان به آن اشاره می‌کند، بورس است که خیلی‌ها درباره چگونگی ورود به بورس پرس‌وجو می‌کنند. سبد درست کردن و مدیریت ریسک جزو موضوعاتی است که باید به مردم آموزش داده شود تا همه پولشان را در یک‌جا سرمایه‌گذاری نکنند و به‌نوعی تمام تخم‌مرغ‌هایشان را درون یک سبد قرار ندهند. آموزش خوب و مناسب مسائل پایه‌ای می‌تواند تاثیرگذاری زیادی داشته باشد.

مختاریان آمریکا را مثال زد که برای تامین مالی جاهایی مانند لندینگ کلاب و سوفی و برای سبدسازی هم پرسونال کپیتال و مینت به وجود آمده است. در کشور ما این حوزه‌ها جای کار زیادی دارد. در مورد بحث فین‌تک هم چین می‌تواند الگوی خوبی برای توسعه فین‌تک باشد و علی‌پی و وی‌چت‌پی هم نمونه‌های خوبی برای یادگیری هستند.

به گفته مختاریان یکی از مشکلات کشور ما تامین مالی از طریق اوراق خزانه است که باید در این خصوص مذاکرات زیادی با شرکت‌های تامین سرمایه انجام شود. او در ادامه می‌گوید: «ما همیشه فکر می‌کنیم اگر بخواهیم تامین سرمایه بزرگی انجام دهیم باید با جاهای بزرگی مذاکره کنیم در صورتی که اینطور نیست و می‌توانیم با تعداد جاهای بیشتر و در عوض با سایز و اندازه کوچکتر هم وارد مذاکره شد. دولت باید به سمت روش‌های تامین مالی جدید برای خودش برود چون روش‌های موجود تامین مالی آینده خوبی ندارد.»

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.