پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
اینجا که ایستادهایم / این روزها تغییرات پشت سر هم رخ میدهند و گویی کسی برای هدایت تغییرات؛ خصوصا در زمینه فناوری برنامه مشخصی ندارد
آینده استارتآپ، تب ماینینگ، ولثتک و فساد و فناوری مسائلی است که در آینده نهچندان دور خیلی بیشتر از امروز در زندگی ما تاثیرگذار خواهد بود. در واقع کمتر از دو سال دیگر تا قرن پانزدهم باقی مانده و سوال اصلی این است که آیا ما برای قرن پانزدهم آماده هستیم؟ آیا به خود نگاه کردهایم که در مناسبات تکنولوژیک کجا ایستادهایم و به کدام سو عزیمت داریم؟
ماهنامه عصر تراکنش / این روزها انگار روی دور تند افتادهایم؛ تغییرات پشت سر هم رخ میدهند و گویی کسی برای هدایت تغییرات؛ خصوصا در زمینه فناوری برنامه مشخصی ندارد. فناوری فارغ از اینکه ما برنامهای داشته باشیم یا نه، راه خودش را میرود.
در این شماره از ماهنامه عصر تراکنش برای اولینبار ایده «پایان استارتآپ» را مطرح کردهایم. همه این سالها مخاطبان ما در راه پرداخت و عصر تراکنش ما را بهعنوان رسانهای شناختهاند که در ارتباط با نوآوری و فناوری فعالیت میکند؛ ما هم در تعریف خودمان میگوییم رسانهای هستیم که درباره نوآوری، فناوری، طراحی، ایدهها و کسبوکارها محتوا تولید میکنیم. به عبارتی ما رسانهای هستیم که در مورد کسبوکارهایی تولید محتوا میکنیم که در مرز نوآوری، فناوری، ایدهها و تفکر طراحی فعالیت میکند.
با این توضیح پس چرا ماهنامه عصر تراکنش که نسخه چاپی وبسایت راه پرداخت است، باید از پایان استارتآپها بگوید؟ چه اتفاقی افتاده که ما به این نتیجه رسیدهایم که دوران استارتآپها در ایران به پایان رسیده است؟ قطعا ما معتقد نیستیم که ایده استارتآپ به پایان رسیده است. آنچه ما از استارتآپها در این سالها دیدهایم، شبیه نوزاد و جنینی بود که مرده به دنیا آمده است. بنابراین ما از این میگوییم که ایده استارتآپ به نتیجه نرسیده و اصرار به ادامه روشهای قبلی ما را از هدف دورتر میکند.
از شهریورماه 1390 که اولین استارتآپ ویکند در ایران برگزار شد، هشت سالی میگذرد. در این هشت سال اتفاقات زیادی افتاد. شاهد بودیم که سرمایهگذاری خطرپذیر وارد ایران شد، شتابدهندهها رشد کردند، برخی ایرانیهای مقیم خارج به کشور بازگشتند، امیدهایی خلق و امیدهایی ناامید شد؛ ولی در نهایت بعد از اینکه استارتآپهای زیادی خلق و استارتآپهای بسیاری از بین رفتند، امروز با حجم زیادی از استارتآپها و کامیونیتی استارتآپی مواجهیم که هنوز نتوانستهاند با بدنه جامعه ارتباط برقرار کنند. در جاهای گوناگون از تجربه شکست استارتآپهایی که حتی اسمشان هم به گوشمان نخورده است، مطالبی میبینیم و در این میان به اشتباه استارتآپ تبدیل به هر نوع فعالیتی شده که ترکیبی از چند جوان بیست و چند ساله و یک ایده خام آن را شکل دادهاند.
اگر امروز استفاده از موبایل و اپلیکیشنهای موبایلی در کشورمان گسترش یافته، نباید این توسعه را به پای کامیونیتی استارتآپی بگذاریم. این کامیونیتی استارتآپی نبود که این فناوری را گسترش داد. فعالیتهایی که در شرکتهای مخابراتی و شرکتهای فناوری؛ چه در زمینه نرمافزار و چه سختافزار انجام شده، ارتباطی به فضای استارتآپی ندارد؛ همزمان با توسعه فناوری در دنیا و در یک مسیر منطقی مبتنی بر واردات، ابزارها پا به ایران گذاشتند و کسبوکارهایی هم در زمینه تامین نیازهای کاربران این ابزارها خلق شدند. این ربطی به کامیونیتی استارتآپی ایران ندارد.
توسعه اپلیکیشنهای موبایل مانند کافهبازار را هم نباید به پای توسعه استارتآپها بگذاریم. هرگز نمیتوانیم توسعه کسبوکاری مانند دیجیکالا را هم محصول رشد و گسترش فضای استارتآپی در ایران بدانیم. دیجیکالا از سالها قبل از این موج ایجاد شده و همزمان با اوجگرفتن فضای استارتآپی در ایران بالید و به نماد دوران تازه تبدیل شد. در این سالها خیلیها تلاش کردند استارتآپی شبیه دیجیکالا بسازند و مسیری را بروند که این کسبوکار رفته است.
حالا ما در عصر تراکنش از پایان یک دوران میگوییم و ایدهای که اینجا مطرح میکنیم، ممکن است اشتباه درک شود. آنچه اینجا میگوییم برای ثبت در تاریخ است و شاید گوش شنوایی هم این حرفها را جدی نگیرد. امیدواریم زمان ثابت کند که ما اشتباه میکردیم.
تب ماینینگ
ماینینگ این روزها طرفداران زیادی دارد و حالا با فرارسیدن فصل گرم سال و افزایش مصرف برق تاثیر بیشتری بر زندگی معمولی ما خواهد گذاشت. ماینینگ در ایران چند سالی است که مطرح شده؛ از همان زمان که رویداد روز بیتکوین در تهران برگزار شد و حتی پیش از آن افراد زیادی سمت ماینینگ رفتند و برخی سود خوبی هم به دست آوردند.
از آنجایی که ماینینگ این امکان را به افراد میداد که به بیتکوین و ابزارهای پرداختی دسترسی داشته باشند که در هر جای دنیا قابل معامله هستند، برای افراد ارزش زیادی پیدا کرد. اما در این سالها در ایران برای کریپتوکارنسیها و ماینینگ قانونگذاری مناسبی انجام نشد. گاهی اوقات برخی مسئولان گفتند که در ایران ماینینگ میتواند به یک صنعت تبدیل شود. همین الان هم که شما دارید این متن را میخوانید، عدهای در مجلس و هیات دولت درباره ایجاد مجوز برای ماینینگ تلاش میکنند.
بر خلاف تصور خیلیها، ماینینگ موضوع سادهای از منظر حقوقی نیست و نمیتوان آن را مانند بسیاری از کسبوکارهای تجارت الکترونیکی دانست. ماینینگ خلق ارزشی است که ابعاد ناشناخته زیادی دارد و تا زمانی که نتوانیم این ابعاد ناشناخته را کشف و کنترل کنیم، باید در فضای «گلخانهای» آن را مدیریت کنیم. این به معنای برخورد با ماینینگ نیست؛ اتفاقی که همین الان در نقاطی از کشور در حال رخدادن است و برخی با ماینینگ مانند جرم و تخلف برخورد میکنند.
حرف ما این است که ساختارهای سنتی فعلی نمیتواند پاسخگوی فعالیت متفاوتی مانند ماینینگ باشد. اکنون این ماجرا باعث شده کسانی که در زمینه ماینینگ فعالیت میکنند، به برق نسبتا مجانی دسترسی داشته باشند. موضوع ماینینگ در ابعاد اقتصاد کلان کشور قابل توجه است. اینکه ما کشوری هستیم که مشکلات متعددی دارد و نتوانستهایم این مشکلات را حل کنیم، نمیتواند توجیهی باشد برای بهصرفهبودن ماینینگ. این استدلال که ما در حال حاضر داریم برق ایران را به کشورهایی مانند عراق صادر میکنیم و در چند سال گذشته نتوانستهایم پول برق را از عراق بگیریم، برای توجیه ماینینگ درست نیست. ماینینگ را نمیتوان بدون توجه به ابعاد متعدد آن قانونی دانست و برخورد با آن هم بدترین کار ممکن است. ماینینگ پدیدهای است که بدون مطالعه نباید درباره ممنوعیت یا قانونیبودن آن صحبت کرد. راه سوم ایجاد محیطهای گلخانهای است.
اتفاقی که اکنون در ایران در حال رخدادن است، به این میماند که مسئولان دولتی موضوع را به حال خود رها کردهاند تا ببینند چه اتفاقی میافتد؛ همچون موضوع کریپتوکارنسیها که به امان خدا رها شده است. بانک مرکزی سال گذشته پیشنویسی را درباره کریپتوکارنسیها منتشر کرد که اشکالات زیادی داشت، در نهایت هم تغییراتی در آن ایجاد نشد و در حال حاضر به حال خود رها شده است؛ این در حالی است که در همین مدت تغییرات زیادی در دنیای کریپتوکارنسیها رخ داده است. از آخرین رخدادهای این عرصه هم ورود کمپانی فیسبوک با حمایت کسبوکارهای ویزا، مسترکارت، پیپال و استرایپ است که احتمالا نقطهعطفی در تاریخ کریپتوکارنسی باشد. در تمام این مدت وضعیت در ایران چگونه بوده است؟ بلاتکلیفی!
در کنار تمام مسائل و چالشهایی که داریم، نباید از تنبلی مدیران دولتی گذشت که باعث میشوند در سطح جامعه با مشکلات جدیتری روبهرو شویم. به همین دلایل است که راه پرداخت با همکاری دانشگاه امیرکبیر و شرکت نبضافزار رویداد کوچکی را با نام «ماینینگ، خوب، بد، زشت» در تیرماه برگزار میکند که هدف اين رویداد بررسی ابعاد مختلف ماینینگ است. گزارش کامل این رویداد را میتوانید در شماره 24 عصر تراکنش و در وبسایت راه پرداخت بخوانید.
کتاب ولثتک منتشر شد
در این سالها تمرکز ما در راه پرداخت روی موضوع فناوریهای مالی بوده که گستره آن شامل بانکداری، پرداخت، بورس و بیمه است. در این میان بیش از همه از فناوریهای پرداخت و بانکداری گفتهایم، ولی ما خودمان را محدود به این فناوریها نکردهایم و در حال حاضر مدتی است در زمینه بورس و بیمه فعالیت بیشتری انجام دادهایم.
با توجه به رشد بورس در سال گذشته و اینکه مردم بیش از گذشته به این بازار روی آوردهاند، توجه ما به بورس بیش از گذشته شده است و اکنون روندی که در دنیا بهعنوان ولثتک شناخته میشود را دنبال میکنیم. در این مدت فعالیت ما در راه پرداخت و عصر تراکنش شامل گفتوگو با خبرگان فعال در بازار سرمایه و برگزاری نشستهایی برای انتشار در عصر تراکنش بوده است؛ حالا اولین کتاب در زمینه فناوری در بورس را که نام آن «کتاب ولثتک» است را منتشر کردیم؛ این کتاب ادامه «کتاب فینتک» است. برای انتشار این کتاب کارگزاری فارابی و شرکت سوشیانت پشتیبان ما بودند که همین جا از حمایتهای صمیمانه مدیران این کسبوکارها تشکر میکنیم. سومین کتاب از این سری با عنوان «کتاب اینشورتک» هم که ادامه این دو کتاب است را با حمایت یکی از شرکتهای بیمهای کشور در هفتههای آینده منتشر خواهیم کرد و در اختیار علاقهمندان این حوزه قرار میدهیم.
فساد و فناوری
و در پایان از فساد میگوییم. یکی از مواردی که در سالهای اخیر به اذعان بسیاری از کارشناسان مشکلات زیادی را برای ما ایجاد کرده فساد است. سردار محمدرضا مقیمی، رئیس پلیس امنیت اقتصادی ناجا در هشتمین همایش سیاستهای پولی و چالشهای بانکداری و تولید به این نکته اشاره کرد که گرچه تاثیر منفی قاچاق را نمیتوان نادیده گرفت، ولی تاثیر آن نسبت به سایر جرمهای اقتصادی مانند اخلال در نظام اقتصادی کمتر است. در حال حاضر اخلال در نظام اقتصادی یکی از مهمترین نقاط حادثهخیز شده است.
فساد در سالهای گذشته مشکلات زیادی را برای نظام اقتصادی ما ایجاد کرده و احتمالا افراد زیادی نباشند که معتقدند ما در ایران به هیچوجه فساد نداریم. البته قصدمان این نیست که مردم را از فساد موجود بترسانیم. بعضی از این فسادها بهدلیل ساختارها و قوانین ناکاملی است که در کشور وجود دارد؛ قوانینی که مجلس شورای اسلامی تصویب کرده، گاهی اوقات زمینه رشد و نمو فساد را فراهم کرده است. برخی اوقات قوه مجریه هم به وظایف خود بهخوبی عمل نکرده و از آن سو قوه قضائیه هم شاید انتظاری که در زمینه برخورد با فساد وجود داشته را نتوانسته برآورده کند.
مردم در این شرایط مطالبه دارند و خواهان این هستند که با فساد برخورد شود. در کشوری که اقتصاد نفتی دارد، فساد به معنای غارت بیتالمال است و کسی حق سوءاستفاده از بیتالمال را ندارد. نکتهای که برای ما در عصر تراکنش و راه پرداخت مهم است این است که فناوری میتواند زمینه کاهش فساد را فراهم کند؛ هرچند تصور ما این است که ممکن است گسترش فناوری زمینه رشد فسادها را ایجاد کند، ولی این مربوط به زمانی است که ما نتوانیم از فناوری به شکل مناسب استفاده کنیم یا فناوری بهصورت خودبهخودی و کنترلنشده رشد کرده باشد.
فناوری در زمینه کاهش فساد میتواند کمک زیادی کند؛ مثال آن هم مزاحمتهای تلفنی در سالهای دور است. 20 سال پیش را یادمان بیاید که در کشور مسالهای به نام مزاحمتهای تلفنی داشتیم. آن زمان چون مردم نمیتوانستند شمارهای که به آنها زنگ زده بود را ببینند، به این مزاحمتها دچار میشدند. از زمانی که شمارهها روی تلفنها مشخص شد، دیگر تقریبا موضوعی به نام مزاحمتهای تلفنی حذف شد. بنابراین تغییرات در فناوری و ایجاد شفافیت باعث شد که زمینه ایجاد فساد در کشور از بین برود. اگر به قدرت فناوری ایمان داشته باشیم، میتوانیم مطمئن باشیم که در سالهای آینده وضعیت بهتری داشته باشیم.
شفافیت و تعامل مناسب با کسبوکارهای فناوری در سطح جهان این موقعیت را به ما خواهد داد که زمینههای رشد فساد را بخشکانیم. متاسفانه در شبکههای اجتماعی که در خارج از ایران شکل گرفتهاند، بهدلیل ارتباط نامناسب دولت با این کسبوکارها فضایی ایجاد شده که مخالفان نظام و انقلاب و کسانی که دروغپراکنی میکنند یا علیه مردم فعالیت میکنند، بهراحتی از این شبکهها استفاده میکنند؛ ولی مردم عادی بهسختی قادر به حضور در این فضاها هستند.
شاید زمان آن رسیده که ما جور دیگری به فناوری نگاه کنیم و رابطه فناوری و فساد را جدیتر بگیریم و مطمئن باشیم که فناوری با همه مشکلاتی که ایجاد میکند، زمینه ایجاد فساد را از بین میبرد.