راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

نداشتن بانک مرکزی در پاناما چه کمکی به اقتصاد این کشور کرده است؟

دولتمردان پاناما موفقیت اقتصادی این کشور را در نداشتن بانک مرکزی و ایجاد اقتصادی مبتنی بر بازار آزاد می‌دانند که باعث شده جایگاه این کشور در آمریکای لاتین و آمریکای مرکزی غیرقابل انکار باشد، اما چطور نداشتن بانک مرکزی برای یک کشور این موفقیت را به ارمغان آورده است؟

به‌طور کلی گفته می‌شود بانک‌های مرکزی پنج مسئولیت کلی بر عهده دارند که در ادامه هر کدام از این مسئولیت‌ها و اتفاقی که در پاناما افتاده است را بیان می‌کنیم.

یک، کنترل نقدینگی: بانک مرکزی هر کشوری این قدرت را دارد که نقدیندگی کشور را کاهش یا افزایش دهد که این کار تاثیر مستقیمی روی نرخ سود وام‌های بانک‌های تجاری می‌گذارد و باعث می‌شود بانک‌ها نتوانند به آن نرخ سودی که مدنظرشان است، دست پیدا کنند. در صورتی که مدیریت نقدینگی در پاناما توسط بازار آزاد انجام می‌شود؛ بانک‌های تجاری پاناما در زمان نیاز به نقدینگی با فروش اموال‌شان در خارج از پاناما این نقدینگی را تامین و در زمان افزایش نقدینگی، با سرمایه‌گذاری در کسب‌وکارهای خارجی این اضافات را خارج می‌کنند و با توجه به اینکه پول رسمی این کشور دلار آمریکاست، ورود و خروج بین‌المللی پول در این کشور کار سختی نیست.

دو، وام به بانک‌ها: همیشه بانک‌های تجاری به بانک‌های مرکزی به‌عنوان ناجی نگاه می‌کنند که در زمان‌های کاهش گردش نقدینگی، بانک مرکزی آن کشور با قرض دادن مبالغ هنگفت به بانک‌ها آن را از خطر ورشکستگی دور می‌کند. در پاناما نگاه این است که همان بهتر که بانک‌هایی که عرضه مدیریت دارایی‌ها و پول‌های مردم و سرمایه‌گذاران را ندارند، زودتر ورشکست شوند و مردم را معطل خودشان نکنند؛ در عوض بانک‌هایی که به‌خوبی می‌دانند با این سرمایه‌ها چگونه کار کنند، مجال بیشتری برای فعالیت خواهند داشت. همین موضوع هم باعث شده است که سرمایه‌ها در پاناما به‌طور طبیعی در حوزه‌ها و صنایع گوناگون توزیع شود.

سه، نظارت و قانونگذاری: همیشه بخشی از سرمایه بانک‌ها و برنامه‌هایشان برای رسیدن به سود مطلوب در جریان قانون‌گذاری‌های بانک‌های مرکزی از بین می‌رود؛ در صورتی که در پاناما نهادی متشکل از خود بانک‌ها بر فعالیت آنها نظارت می‌کند و با حفظ منافع بانک‌ها قانون‌گذاری می‌کند. در چنین بازاری که سیستم بانکی باید به شکل خودکار خودش را اصلاح و نظارت کند، بانک‌ها نه بیشتر از آنچه نیاز دارند نقدینگی جذب می‌کنند و نه بیشتر از آنکه باید دفع. این ثبات در شبکه بانکی یکی از مهم‌ترین دلایل تورم یک‌درصدی ۱۵ سال گذشته پاناماست.

چهار، مدیریت سامانه‌های متمرکز: در اغلب کشورهای جهان بانک‌های مرکزی به‌عنوان واسط متمرکز در سیستم‌های پرداخت یا بانکداری عمل می‌کنند که می‌توان آن را یک نقش زاید دانست؛ چراکه با توجه به تعاملات زیاد بین‌المللی بانک‌های پانامایی و بانک‌های غیرپانامایی مستقر در این کشور، تمام بانک‌های حاضر در این کشور مجبور هستند خودشان را با استانداردهای روز کشورهای مختلف دنیا و سامانه‌های بین‌المللی سازگار کنند.

پنج، تحقق اهداف سیاسی از طریق سیاست‌های پولی و برنامه‌ریزی اقتصادی: با توجه به اینکه مدیران اغلب بانک‌های مرکزی توسط دولت‌ها یا جریان‌های سیاسی انتخاب می‌شوند، اغلب اقدامات بانک‌های مرکزی در راستای تحقق اهداف سیاستمداران است تا تحقق اهداف اقتصادی. در صورتی که با نداشتن بانک مرکزی در پاناما، بانک‌ها از اعمال قدرت بانک مرکزی در راستای تحقق اهداف سیاسی در امان هستند و به آن کاری می‌پردازند که باید بپردازند.

1 دیدگاه
  1. امیرعلی می‌گوید

    با سلام و تشکر فراوان از خانم حاجی
    منتظر ترجمه مقالات بلند تر و مفصل تر از تجربیات و مسائل آمریکای لاتین از ایشان هستیم.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.