راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

تحول نوآوری صنعت مالی؛ از بانکداری سنتی تا عصر هوش مصنوعی

محمد میکائیلی، مدیر تیم تحلیل سبدگردان گروه آگاه / تا چند دهه پیش، صنعت مالی فضایی کاملا فیزیکی داشت؛ شعبه‌های شلوغ بانک‌ها، فرم‌های کاغذی، تماس‌های تلفنی برای ثبت سفارش و تابلوهای قیمت در تالار بورس. انجام ساده‌ترین عملیات مالی، مستلزم حضور فیزیکی، امضا و طی کردن فرایندهای زمان‌بر بود، اما امروز همان خدمات درون گوشی‌های هوشمند ارائه می‌شوند. این تحولات، روایت گذار جهان از بانکداری سنتی به عصر فین‌تک و هوش مصنوعی و بازتعریف بنیادین رابطه انسان با پول، سرمایه و نهادهای مالی است.

در اوایل قرن بیستم، بانکداری به‌طور کامل شعبه‌محور بود. حساب‌ها به‌صورت دستی ثبت می‌شدند و ابزارهایی مانند چک و حواله، ستون اصلی پرداخت را تشکیل می‌دادند. در بازار سرمایه نیز سهام روی گواهی‌های کاغذی نگهداری می‌شد و نقل‌وانتقال فیزیکی این اوراق، هسته اصلی فرایند تسویه و پایاپای بود. این ساختار تا زمانی که حجم معاملات محدود بود، کارایی داشت اما با رشد اقتصاد و گسترش بازارها، ناکارآمدی آن آشکار شد.

دهه ۱۹۶۰ یکی از نقاط بحرانی این مدل سنتی بود. افزایش شدید حجم معاملات در بازارهای بزرگی مانند آمریکا باعث شد زیرساخت‌های دستی از ثبت و تسویه عقب بمانند. در مقاطعی حتی بورس‌ها ناچار به تعطیلی موقت شدند، چرا که سیستم‌های موجود توان پردازش حجم سفارش‌ها را نداشتند. همین بحران‌ها، راه را برای ورود فناوری به صنعت مالی باز کرد. دهه ۱۹۷۰ با راه‌اندازی نزدک به‌عنوان یک سامانه الکترونیکی نمایش قیمت، نقطه عطفی در تاریخ بازارهای مالی رقم زد و ارسال سفارش‌ها به‌تدریج الکترونیکی شد.


دیجیتالی‌شدن زیرساخت‌ها و تغییر تجربه مشتری


در دهه‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، سامانه‌های کلیرینگ و تسویه الکترونیک در بانک‌های مرکزی و بازارهای اوراق توسعه یافتند. زمان تسویه از چند هفته، به چند روز کاری کاهش پیدا کرد و بعدها استانداردهایی مانند T+2 و T+1 شکل گرفت. با این حال، در این مرحله فناوری بیشتر در «پشت صحنه» عمل می‌کرد. تمرکز اصلی بر افزایش سرعت، کاهش خطا و بهبود کارایی عملیاتی بود و مشتری نهایی لزوما تجربه متفاوتی نسبت به گذشته نداشت.

این وضعیت با گسترش اینترنت در دهه ۱۹۹۰ تغییر کرد. معاملات آنلاین متولد شدند و سرمایه‌گذاران حقیقی توانستند بدون حضور فیزیکی در کارگزاری، مستقیما سفارش خرید و فروش ثبت کنند و تابلوی قیمت را به‌صورت لحظه‌ای ببینند. معرفی صندوق‌های قابل معامله در بورس (ETF) نیز امکان تنوع‌سازی ارزان و سریع سبدهای دارایی را فراهم کرد و ابزارهای سرمایه‌گذاری را در دسترس طیف گسترده‌تری از مردم قرار داد. هم‌زمان، بانکداری الکترونیک و اینترنت‌بانک‌ها وابستگی به شعب فیزیکی را کاهش دادند؛ انتقال وجه، پرداخت قبوض و استعلام موجودی به‌تدریج دیجیتالی شد. فناوری از یک ابزار پشتیبان، به بخشی از تجربه روزمره مشتری تبدیل گردید. بدین ترتیب، فناوری از پشت صحنه خارج شد و تجربه مشتری را دگرگون کرد.


بحران ۲۰۰۸ و تولد فین‌تک مدرن


بحران مالی ۲۰۰۸، نقطه عطف دیگری در مسیر تحول فناوری‌های مالی بود. از یک سو، نیاز به مدیریت ریسک پیشرفته‌تر باعث شد استفاده از مدل‌های کمی، استرس‌تست و پایش لحظه‌ای ریسک شدت بگیرد. از سوی دیگر، بی‌اعتمادی به بانک‌های سنتی و هم‌زمانی این بحران با رشد گوشی‌های هوشمند و اینترنت پرسرعت، زمینه را برای ظهور فین‌تک‌ها فراهم کرد. بازیگران جدیدی وارد بازار شدند که با تکیه بر فناوری، خدمات مالی ساده‌تر، ارزان‌تر و در دسترس‌تری ارائه می‌دادند.

در این دوره، صندوق‌های سرمایه‌گذاری و سپس ETFها نقش مهمی در دموکراتیزه شدن سرمایه‌گذاری ایفا کردند. پلتفرم‌های آنلاین و اپلیکیشن‌ها امکان ورود و خروج از این ابزارها را با مبالغ اندک و رابط کاربری ساده فراهم کردند. روبو ادوایزرها به‌تدریج شکل گرفتند و با استفاده از داده‌های رفتاری و مالی، سبدهای پیشنهادی ارائه دادند و حتی به‌صورت خودکار پرتفوی را بازتنظیم کردند. معاملات الگوریتمی و فرکانس بالا نیز توسعه یافتند و به بخش جدایی‌ناپذیر بازارهای مالی تبدیل شدند. گوشی هوشمند عملا به شعبه‌ای تبدیل شد که همیشه همراه مشتری است؛ از پرداخت‌های خرد گرفته تا مدیریت ثروت و سرمایه‌گذاری.


از دیجیتالی‌سازی تا هوشمندسازی صنعت مالی


دهه اخیر، یعنی بازه ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۵، را می‌توان دهه گذار از «دیجیتالی‌سازی» به «هوشمندسازی» نامید. در این دوره، داده و هوش مصنوعی به قلب صنعت مالی راه یافتند. تحلیل مالی که زمانی به اکسل و صورت‌های مالی محدود بود، به سمت استفاده از داده‌های غیرسنتی مانند داده‌های تراکنش، رفتار کاربران و حتی تصاویر ماهواره‌ای حرکت کرد. با ظهور مدل‌های زبانی بزرگ، نقش تحلیلگر نیز تغییر یافت و تمرکز از جمع‌آوری اطلاعات به تفسیر و تصمیم‌سازی استراتژیک منتقل شد؛ هرچند چالش‌هایی مانند شفافیت مدل‌ها و بایاس الگوریتمی همچنان پابرجاست.

بانکداری باز نیز یکی دیگر از تحولات مهم این دوره است. با گسترش APIها، خدمات مالی از چارچوب بانک‌ها خارج شده و در دل اپلیکیشن‌های غیرمالی ادغام شده‌اند. کاربر امروز ممکن است بدون آن‌که متوجه شود، از خدمات بانکی استفاده کند؛ پدیده‌ای که از آن با عنوان «نامرئی شدن بانک» یاد می‌شود. مدل‌هایی مانند «الان بخر، بعدا پرداخت کن» (BNPL) نمونه‌ای از این تغییر پارادایم هستند.

هم‌زمان، فناوری‌های نظارتی یا RegTech تکامل یافتند. نظارت مالی از گزارش‌دهی پس از وقوع تخلف، به سمت پایش لحظه‌ای و حتی پیش‌بینی تخلف حرکت کرده است. الگوریتم‌های یادگیری ماشین قادر شده‌اند الگوهای پیچیده پولشویی و تقلب را شناسایی کنند؛ هرچند این توانمندی‌ها، پرسش‌های جدی درباره حریم خصوصی، مسئولیت‌پذیری الگوریتم‌ها و توازن میان کارایی نظارتی و حقوق کاربران ایجاد کرده‌اند.


مسیر خاص ایران در تحول فناوری‌های مالی


ایران نیز در این تحولات جهانی بی‌نصیب نبوده است، اما مسیر متفاوت و خاص خود را طی کرده است. کشور ما در این زمینه کار خود را از بانکداری شعبه‌محور و دفترهای دستی آغاز کرد و در دهه‌های اخیر، با توسعه زیرساخت‌هایی مانند شتاب، شاپرک، ساتنا و پایا، جهشی سریع به سمت دیجیتالی‌شدن برداشت. تحریم‌ها و قطع دسترسی به سوئیفت، ایران را به سمت راه‌حل‌های بومی و همکاری‌های منطقه‌ای سوق داده و حتی بررسی استفاده از بلاک‌چین در تجارت خارجی را در دستور کار قرار داده است.

بازار سرمایه ایران نیز از تالارهای فیزیکی و برگه‌های سهام به سامانه‌های معاملات آنلاین و تسویه متمرکز رسیده و تنوع ابزارها از اوراق کلاسیک به صکوک، صندوق‌ها، ETFها، ابزارهای مشتقه و کرادفاندینگ گسترش یافته است. تقریبا تمامی معاملات امروز به‌صورت برخط انجام می‌شود و نهادهای مالی فعال در این صنعت، مانند امکانی که آگاه با سامانه آساتریدر برای کاربران فراهم کرده است، فضای دیجیتال لازم برای انجام معاملات را در اختیار معامله‌گران قرار می‌دهند. اکنون تعداد کدهای سهامداری صادره به حدود ۶۰ میلیون کد رسیده است که می‌توان آن را نشانه‌ای از تداوم روند جهانی دموکراتیزه شدن سرمایه‌گذاری در بستر بومی ایران به حساب آورد.


آینده صنعت مالی ایران؛ فرصت‌ها و چالش‌ها


با وجود این پیشرفت‌ها، چالش‌های تحول مالی در ایران صرفا فناورانه نیستند. نبود چارچوب‌های قانونی به‌روز، سیستم‌های قدیمی بانکی، محدودیت دسترسی به زیرساخت‌های ابری، کمبود نیروی متخصص و مقاومت فرهنگی در سازمان‌های مالی از موانع جدی محسوب می‌شوند. قوانین موجود عمدتا متناسب با بانکداری سنتی تدوین شده‌اند و ظهور پدیده‌هایی چون فین‌تک‌ها، بانکداری باز، نئوبانک‌ها و دارایی‌های دیجیتال، خلأهای مقرراتی ایجاد کرده است. در حالی که بانک‌های بزرگ جهان به‌صورت روتین از مدل‌هایی مانند VaR، پایش لحظه‌ای پوزیشن‌ها و استرس‌تست‌های سناریویی استفاده می‌کنند، در ایران نظارت همچنان بیشتر بر محدودیت‌های ساده ترازنامه‌ای متکی است.

تحول دیجیتال بیش از آن‌که یک پروژه فناوری باشد، تغییری در فرهنگ و نگرش سازمانی است. صنعت مالی ایران دهه‌ها با ساختار بوروکراتیک و مدل کسب‌وکار مبتنی بر کارمزدهای سنتی فعالیت کرده است و تغییر این وضعیت زمان‌بر خواهد بود. مقاومت در برابر تغییر و نوآوری دیده می‌شود و مدیران میانی ریسک‌گریز، مانع پیاده‌سازی ایده‌های خلاقانه می‌شوند. در مقابل، نسل جوان و مسلط به فناوری به مشتریان غالب خدمات مالی تبدیل شده‌اند و انتظار خدمات سریع، شفاف و شخصی‌سازی‌شده دارند. صنعت مالی ایران ناگزیر است هم‌زمان با مدیریت ریسک و تنظیم‌گری هوشمند، خود را با این موج تطبیق دهد.

با نگاهی به روندها و تحولات یادشده، می‌توان گفت آینده صنعت مالی ایران با فرصت‌ها و البته چالش‌های جدیدی همراه خواهد بود. نسل جوان و مسلط به فناوری در حال تبدیل شدن به مشتریان غالب خدمات مالی است؛ این امر بانک‌ها را ناگزیر می‌کند که نوآوری را سرلوحه کار خود قرار دهند. گسترش فین‌تک‌ها و نئوبانک‌ها عملا نظام بانکداری را از رخوت سابق بیرون آورده و بانک‌های سنتی را وادار کرده هم‌گام با آن‌ها در توسعه خدمات دیجیتال گام بردارند.

در نهایت، فناوری‌های مالی همان‌گونه که تلفن همراه شیوه ارتباط انسان‌ها را دگرگون کرد، نحوه تعامل مردم با پول و سرمایه را نیز تغییر داده و خواهد داد. نسل جدید مشتریان، به خدمات سریع، شفاف، شخصی‌سازی‌شده و ارزان عادت کرده‌اند و صنعت مالی ناگزیر از همراهی با این موج است. پرسش اصلی این است که ایران با چه سرعت و با چه کیفیتی به این مقصد خواهد رسید.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.