راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

چرا بانک مرکزی این‌قدر پاسخ می‌دهد؟ / آیا بانک مرکزی به مانع توسعه بانکداری الکترونیک تبدیل شده است؟

اخیرا حجم پاسخ‌های بانک مرکزی به حرف و حدیث‌ها و تحلیل‌های کارشناسان مختلف اقتصادی افزایش جالب توجهی یافته است.

حدود یک ماه پیش بانک مرکزی در متنی طولانی در وب‌سایت این بانک پاسخ مدیر عامل بانک سپه را داد. آن زمان این سایت نوشت:

جناب آقای پاشایی‌فام مدیر عامل محترم بانک سپه در مصاحبه خود مندرج در برخی رسانه‌ها در توضیح دلایل اضافه برداشت بانک‌ها از بانک مرکزی به موارد متعددی از جمله وجود ظرفیت‌های خالی در اقتصاد کشور، مطالبات غیرجاری بانک‌ها، ‌عملکرد نامناسب بازار سرمایه در تامین مالی فعالیتهای تولیدی، وضعیت تسهیلات دهی بانک‌ها و اقدامات بانک مرکزی در زمینه کنترل نوسانات بازار طلا، اشاره نموده که با نگاهی گذرا به آن می‌توان نقدهای زیادی را به محتوای آن وارد دانست. متاسفانه اظهارات آقای پاشایی‌فام در این مصاحبه نه تنها از یک چارچوب تحلیلی و علمی مشخص و سازگار برخوردار نیست بلکه در مواردی دچار تناقض اساسی نیز می‌باشد. توضیحات ایشان در رابطه با دلایل افزایش اضافه برداشت بانک‌ها بیشتر از آنکه ناظر بر ضعف‌ بانک در مدیریت صحیح نقدینگی و عدم رعایت نسبت‌های احتیاطی باشد، عمدتا «در توجیه عملکرد ضعیف در این زمینه ایراد شده است. از این بابت اظهارات ایشان به عوض اینکه مبتنی بر یک دیدگاه جامع و کلان‌نگر باشد، بیشتر بر ملاحظات صنفی و تبرئه مجموعه تابعه خویش از ضعف‌های مدیریتی و کارکردی تکیه دارد.

سایت بانک‌مرکزی، اخیرا جایزه وب‌گاه برتر در زمینه اطلاع‌رسانی را کسب کرده است. اما معلوم نیست پاسخ‌های مختلف انک مرکزی که گاهی در این سایت هم درج می‌شود دستور از بالاست یا به اختیار مدیران ارتباطات و روابط عمومی. این دستور از بالا را مدیران بانک مرکزی بارها برای سرپوش گذاشتن بر ضعف‌های نظارتی و عملکردی خود به کار برده‌اند.

اما در آخرین داستان کش‌دار پاسخ‌‌‌گویی‌های بانک مرکزی به این و آن این بار نوبت پاسخ به سخنان یک استاد دانشگاه در مورد این بانک رسیده است.

داستان از کجا شروع شد؟

در آخرین روز خرداد ماه امسال سایت خبری فارسی این خبر را منتشر کرد:

یک اقتصاددان با بیان اینکه معدل عملکردی بانک مرکزی حدود 4 از 20 نمره است گفت: این بانک به لحاظ عملکردی نمره تجدیدی هم نمی گیرد چراکه آثار عملکردی آن در زندگی عموم مردم مشهود است.

هوشنگ شجری در گفت وگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس اظهارداشت: بانک مرکزی در عمده وظایف خود ناموفق عمل کرده و نگاهی گذرا به کارنامه عملکرد آن، مبین این حقیقت است.

این که در ماه‌های گذشته و به طور کلی در دوره ریاست محمود بهمنی انتقادات فراوانی به عملکرد بانک مرکزی وارد شده تازگی ندارد. بر همگان هم واضح و مبرهن است که در دوران ریاست وی اختلاس چند هزار میلیارد تومانی روی داد که بزرگترین اختلاس تاریخ ایران در مطبوعات نام گرفت. در دوران ریاست بهمنی در چند مرحله ارزش ریال در برابر سایر ارزها کاهش یافت. البته بی سابقه‌ترین تحریم‌های اقتصادی علیه ایران نیز در این دوره رخ داد.

داستان به کجا رسید؟

۲۰ روز بعد خبرگزاری فارس خبر دیگری منتشر کرد:

بانک مرکزی در واکنش به مصاحبه شجری استاد دانشگاه با فارس که از کارنامه مردودی بانک مرکزی خبر داده بود، به اختیارات محدود، تحولات جهانی و خارج از کنترل بانک مرکزی، تحریم‌ها و برخی سیاست‌های مالی نادرست اشاره کرد.

نگارنده قصد ورود به بحث‌های اقتصادی را ندارد. فقط جایی از پاسخ بانک مرکزی بود که به نظر نیاز به بررسی بیشتری دارد:

استناد ایشان به چند نرخی شدن نرخ ارز، بروز اختلاس در نظام بانکی کشور و همچنین چگونگی مدیریت پرتفوی کشور، گواه این مدعا است که ارزیابی ارائه شده به یک دهه عملکرد موفق بانک مرکزی در زمینه حفظ نظام تک‌نرخی ارز، موفقیت‌های بانک مرکزی در زمینه مدیریت سبد ذخایر خارجی (به عنوان مثال تنوع‌بخشی و افزایش مدیریت‌شده سهم طلا در ذخایر خارجی بانک مرکزی قبل از افزایش قابل ملاحظه قیمت جهانی آن) و حتی پیشرفت‌های صورت‌گرفته در زمینه پیاده‌سازی بانکداری الکترونیک بی‌توجه بوده است. مضاف بر این لازم بود ایشان در این زمینه به سایر تحولات جهانی و خارج از کنترل بانک مرکزی نظیر بحران اقتصاد جهانی و اعمال تحریم‌های بین‌المللی بر علیه ایران نیز توجه می‌داشتند.

کلمه کلیدی این پاراگراف این است: پیشرفت‌های صورت‌گرفته در زمینه پیاده‌سازی بانکداری الکترونیک.
به نظر می‌رسد بانک مرکزی ایران فراموش کرده است که خود به بزرگترین مانع پیشرفت بانکداری الکترونیک در ایران تبدیل شده است. بانک مرکزی فراموش کرده که اگر پسری پدری فاضل داشته باشد لزوما او هم فاضل نخواهد بود. چه این که دور و برمان کم نمی‌بینیم پدران فاضلی را که مصداق پسر کو ندارد نشان از پدر هستند. بانک مرکزی فراموش کرده که زمانی افرادی مانند دکتر نوربخش بذر رشد و توسعه‌ای را در این دیار کاشتند که تا سال‌ها بانک مرکزی و دیگران می‌توانند نان آن را بخورند و از پیشرفت‌های صورت گرفته در زمینه پیاده‌سازی بانکداری الکترونیک بگویند.
به دوستان عزیز بانک مرکزی باید عرض شود که بانکداری الکترونیک به دلیل نیاز مردم و توسط فعالان بخش خصوصی رشد پیدا کرده است. در این میان بانک مرکزی در جاهایی که مستقیم ورود کرده فقط به مانعی برای رشد تبدیل شده است.
واقعیت این است که سابقه نداشته در هیچ دوره‌ای این چنین شاهد دخالت‌های بانک مرکزی باشیم و سر بزنگاه‌ها هم شاهد عقب‌نشینی این بانک و شانه خالی کردن از مسئولیت‌هایش. آخرین نمونه آن ماجرای افشای اطلاعات بانکی بود. ماجرای افشای اطلاعات بانکی زنگ خطری بود که نشان از ضعف نظارتی بانک مرکزی می‌داد.
یا بگذارید به یک نمونه دیگر  از حضور بانک مرکزی در عرصه‌های مختلف بانکداری الکترونیک اشاره کنیم: طرح شاپرک. این طرح که فعالان صنعت همه در فلسفه آن اتفاق نظر دارند به دلیل حضور مستقیم بانک مرکزی و شرکت‌های زیر مجمووعه‌اش پیشرفت اندکی داشته است. نیازی به تکرار صحبت‌های مدیرانی که بارها خبر از راه‌اندازی این طرح بزرگ در فلان تاریخ معهود می‌دادند نیست. بارها و بارها گفته شد که این طرح در فلان تاریخ راه‌اندازی می‌شود. فلان تاریخ آمد و رفت و شاپرک از پیله بیرون نیامد. این در حالی است که از زمان شکل‌گیری این طرح بسیاری از کارشناسان در وجود مشکلات متعدد در مدل کسب و کاری این طرح گفته بودند.
راهکار چیست؟
شجری در بخشی از گفت و گوی خود با فارس گفت: مبتنی بر توصیه های داج لاین ( Dodge line) در 1948 برای ژاپن، تعادل بودجه باید مبتنی بر اتکای دولت به درآمدهای مالیاتی و سایر درآمدهاش حاصل شود. لذا در این زمینه نیاز به عملکرد مستقل نهادهای پولی از مالی است. باید راه ارتباطی دولت و بانک مرکزی در این خصوص قطع شود.

در زمینه بانکداری الکترونیک هم به نظر می‌رسد توسعه زمانی اتفاق می‌افتد که راه ارتباطی بانک مرکزی با اجرا قطع شود.

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.