پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
تولید داخلی در صنعت فناوری اطلاعات بانکی؛ چشماندازهای یک جریان تازه صنعتی در کشور
بهواسطه تأکید و توجه ارکان حاکمیتی به مقوله بهبود اقتصاد ملی بهویژه در فضای ناشی از تحریمهای بینالمللی در بسیاری از تحلیلهای اقتصادی ارائهشده در سالهای اخیر خواندهایم و شنیدهایم که «حمایت از تولید ملی لازمه اقتصاد مقاومتی است».
این عبارت اگرچه صحیح و بهجا است، اما گویای همهٔ تصویر نیست؛ حمایت از تولید ملی نهفقط لازمه اقتصاد مقاومتی بلکه مؤلفهای اساسی و زیربنایی برای داشتن یک اقتصاد سالم و پویا است. در عمل ثابتشده که امروز هیچ کشوری در دنیا بدون ایجاد و مدیریت هوشمندانه و آگاهانه صنایع مختلف (بر مبنای تولید دانش، ظرفیتها، منابع، استعدادها، اقلیم و …) نمیتواند به اقتصادی قدرتمند دست یابد و بهتبع آن از دستیابی به رشد ملی و برخورداری از اقتصادی شکوفا بازخواهد ماند.
تمرکز، تمرکز و تمرکز
سیر پرشتاب تحولات زندگی در عصر دگرگونیهای سریع و صاعقهزده گاه روی بخشهای مهمی از زندگی ما اثر میگذارد و از آثار و خوب و مثبت این دگرگونیها که بگذریم، میتوانیم به «آنسوی» دیگر و آن روی سکه همنظر کنیم و نارساییها و کم رساییهای این «چنین شتابان» رفتن را نیز دریابیم. دنیا هرچه باشد و هرچه قدر هم خواسته یا ناخواسته خوب یا بد به زمان تازیانه زده باشیم، همچنان به عاملی بنیادی نیاز داریم؛ ایبسا بسی بیشتر از گذشته: اندیشه. ما محتاج اندیشیدن هستیم.
در هر سطحی و با هر ظرفیتی به اندیشیدن محتاجیم. این نیاز زمانی بیشتر خود را به رخ میکشاند که گاهی در این حرکتهای سریع زندگی و نو شدگیهای پیوسته، تکرار پیاپی واژهها و عبارتهای روزمره مانع از یادآوری بهموقع معنا در آنها میشود؛ یعنی آنقدر سریع و بیمحابا در موقعیتهای شرطی عبارتی را به زبان میآوریم که از معنا جامانده از ذهن دور میماند.
گاهی حتی معنا از اساس فراموش میشود و درنهایت ما میمانیم و پوستهای بافته از حروف الفبا که بطن و باطنی در آن آشکار نیست. نمونهای از این عبارتها «عِرق ملی» است؛ اما عِرق ملی واقعاً یعنی چه؟ و چه کسی عرق ملی دارد؟ چه تفاوتی در تعریف ما از این مفهوم با مردمان کشورهایی همچون ژاپن، کره جنوبی و … وجود دارد؟
عرق ملی را اگر بنا به ماهیت حقیقیاش «آگاهی ملی» بدانیم و بنامیم، جریانی است عملی و برخاسته از بطن جامعه باهدف رشد و تکاپو و بالندگی. جوششی است درونی برای پیشرفت فردی و اجتماعی هر ملت که با تلاش و انگیزههای جمعی به دست میآید. خروشی است باهدف بهبود و ساختن آبادانی.
عِرق ملی جاکلیدی یا گردنآویز فروهر و پروپاگاندا و هیاهوی «وطنم» سردادن نیست. عرق ملی تجارت غیرواقعی با سرمایههای غیر مولد (طلا و ارز) نیست. عرق ملی تکرار و تکرار و تکرار تولید پراید به همان شیوهای که در داستان بهتانگیز تولید پیکان در یادها مانده، نیست.
اینها را نسل دانا و اهل مطالعه امروز میداند و دریافته است که رشد اقتصادی و افزایش درآمدها، افزایش اشتغالزایی و کاهش فقر، پیشرفت کارخانهها و صنایع بزرگ و کوچک موهبتهای آشکار و هویدای استفاده از کالای داخلی است. نسل جدید و جویای پیشرفت کشور ما میداند که این آگاهی ملی یگانه راه موفقیتهای اقتصادی سرزمینی با مشخصات و توانمندیهای کشور ما خواهد بود.
جهان بانکداری و پرداخت؛ اهمیت صنعتی حساس
اگر توجه به تولید داخلی بهعنوان عنصری مهم برای ایجاد اقتصادی قدرتمند در مفهوم کلی اهمیت دارد، در عرصه صنایع پایه و همچنین صنایع حساس شاخصهای با ضرورت دوچندان و اهمیت راهبردی است؛ پیش رفتهای قابلتوجه در صنایع کشاورزی، پزشکی و دارویی، نفتی و پتروشیمی و … نمونههایی ازایندست در کشور هستند.
در این میان، با ظهور و نمو فناوریهای نو و درهمتنیدگی این فناوریها با صنایع دیگر ظرفیتهای صنعتی مهم و تازهای نیز در کشور پدید آمده است. صنعت بانکداری و پرداخت کشور یکی از همین حوزههای حساس و خطیر است که بهواسطه اهمیت و جایگاه ویژهاش در نظام اقتصادی کشور بهشدت به راهکارها و راهحلهای بومی نیاز دارد.
بهموازات ظهور صنعت نوین بانکداری و نظامهای تازه پرداخت در کشور ما بهویژه از اوایل دهه ۸۰ شمسی کوششهای مختلفی در مسیر نزدیک کردن جریان تحول و نوآوری جهانی به این حوزه در کشور انجامشده است و گامهای بلندی طی شده است.
بهطور دقیقتر، در این سالها درزمینهٔ تولید زیرساختهای نرمافزاری اصلی (راهحلهای Core Banking و …) تلاشهای بسیار خوبی انجامشده و دستاوردهای بسیار عظیم و خوبی نیز حاصلشده است. همینطور صنعت پرداخت یکی از بارزترین نمونههای این رشد علمی، فنی و مهندسی در کشور است.
فارغ از محصولات نرمافزاری، برنامهریزیهای اولیه برای تولید محصولات و سامانههای سختافزاری بانکی نیز از اواخر دهه هشتاد شمسی آغاز شد و به همت متخصصان و کارشناسان فعالان بزرگ این عرصه به مرحله تولید رسید. در حال حاضر بهطور نسبی درزمینهٔ تولید دستگاههای خودپرداز به تولید محصولات طراحی داخلی و کیفیت بالا رسیدهایم.
اگرچه آمار تجمیعی و دقیقی از حجم سالانه دستگاههای POS نصبشده در کشور موجود نیست، اما دانستن اینکه در حال حاضر بیش از ۶ میلیون کارتخوان فروشگاهی فعال در کشور مورداستفاده قرار میگیرد، میتواند تخمینی از ابعاد این صنعت و چشمانداز رشد آن را پیش روی ما قرار دهد.
تولید سختافزار POS در کشور در فازهای نخستین خود با مونتاژ و بومیسازیهای محصولات وارداتی آغازشده است، اما اکنون با سیاستگذاری صورت گرفته و پیشبینیهای انجامشده در مسیر تولید پایهایتر این دستگاهها قرارگرفتهایم.
حجم سالانه تولید دستگاههای POS در داخل کشور بهصورت دقیق مشخص نیست اما برآوردهای تقریبی از مجموع ظرفیتهای تولیدکنندگان اصلی این دستگاهها در کشور ما را به تولید حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار دستگاه در سال میرساند.تولید محصولات و سامانههای موردنیاز این صنعت فقط به دستگاههای POS ختم نمیشود.
اگرچه در بخش تجهیزات بانکی، فعلاً تولید دستگاههای خودپرداز / خود دریافت (ATM Recycler) یا CRS (سرنام Cash Recycler System) در داخل کشور عملیاتی شده، اما بر اساس اخبار تلاشها برای تولید محصولاتی مشابه این دستگاهها مانند دستگاههای VTM (سرنام Video Teller Machine) و ETM (سرنام Exchange Teller Machine) نیز از سوی شرکتهای داخلی آغازشده است و امید میرود این روند تا جایی پیش برود که نهتنها درزمینهٔ تأمین نیاز بازار داخلی از محصولات خارجی بینیاز شویم، بلکه بتوانیم به صادرات این محصولات نیز بی اندیشیم.
فرهنگ از تولید، بازتولید میشود
واقعیت آن است که شرطی شدهایم و بهمحض مطرحشدن موضوع تولید داخلی، صحبت بیمقدمه و با مقدمه از «فرهنگسازی» به بخشی از ادبیات مکتوب و منقول این عرصه تبدیلشده است؛ اما خوب است کمی از شعر و شعار در این زمینه فاصله بگیریم و نگاهی عمیقتر به موضوع داشته باشیم.
فرهنگ با ترویج و تبلیغ استفاده از «فلان کالا» و «بهمان خدمت» به دست نمیآید (چه آنکه تجربه بزرگترین و موفقترین شرکتهای بزرگ دنیا بهخوبی نشان میدهد که این کاربر یا مشتری است که درزمینهٔ استفاده کردن یا نکردن از یک محصول تصمیم نهایی را میگیرد).
فرهنگ از تولید شروع میشود نه مصرف؛ محصول یا خدمت باکیفیت تولید داخل درصورتیکه باارزش وبهای متناسب عرضه شود، راه خود را پیدا خواهد کرد و بازار خود را به دست خواهد آورد. شرط لازم برای تحقق این امر تنها تناسب محصولات و خدمات باقیمت آنها است. فرهنگ یعنی درک همین فرمول و فرهنگسازی یعنی همین حرکت؛ و اگر چنین شود بیتردید بخش قابلتوجهی از نسل امروز ارزش این پشتوانه ملی را خواهد دانست.
بهجرئت میتوان گفت نیازی به نگاه کلیشهای و کم اثر «فرهنگسازی» با نگاه منسوخ و روش نادرستی که بارها دیدهایم و تجربه کردهایم، نیست؛ فرهنگسازی یعنی تولید باکیفیت و راه کشف این «فرهنگ تولید کیفی» را همین نسل خود پیدا خواهد کرد و خود مروج آن خواهد بود.
راه ما و جهان دیگران
اگر بخواهیم دقیقتر و شفافتر صحنه اقتصاد بینالمللی را در چند دهه و حتی سده اخیر ارزیابی و موشکافی کنیم، بهوضوح درخواهیم یافت که امروزه صنعتی شدن به یک ضرورت حیاتی تبدیلشده است و حرکت در مسیر «اقتصاد متکی بر دانش و صنعت» نقشه راه اصلی و عامل کلیدی دستیابی به ثبات اقتصادی و متضمن بقا خواهد بود؛ از همین رو است که بهوضوح میبینیم طی دهههای اخیر، بیتوجهی به این مقوله مهم حتی در کشورهایی که هیچ تحریمی هم گریبان گیرشان نبوده و مشمول محدودیتهایی ازایندست نیز نبودهاند، به ناپایداریهای پرمخاطره تجاری و مالی (کوتاهمدت و بلندمدت)، فقر و بسیاری معضلات دیگر تبدیلشده و گاه تا فروپاشی اقتصادی یک سرزمین نیز پیش رفته است.
در کشور ما بهرغم تلاشهای صورت گرفته تاکنون و ایجاد زیربناهای صنعتی در عرصههای مختلف طی یک قرن گذشته، هنوز راههای ناپیموده بسیاری وجود دارد. امروز اگرچه دیگر نمیتوان به گذشته بازگشت و بسیاری از کاستیهای دهههای گذشته کشور را درزمینهٔ توجه یا بیتوجهی به این مؤلفه کلیدی تغییر داد، اما دستکم میتوان خوشبین بود که زیر سایه فشارهای اقتصادی فعلی حرکت در مسیر صحیح توجه به تولید داخلی و حمایت عملی از آن نهتنها بتواند به کاهش مشکلات کنونی کمک کند، بلکه در آیندهای نهچندان دور کشور سرشار از ظرفیتهای بالقوه ما را به بازیگر اقتصادی توانمندی در عرصه صنعت و پهنه بینالمللی تبدیل کند.
منبع: شرکت توسن تکنو