پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
هراس طراح تحریمها در دوره اوباما چه بود؟
هفته گذشته مرکز پژوهشها اقدام به انتشار ترجمه کتاب «هنر تحریمها، نگاهی از درون» نوشته «ریچارد نفیو» طراح شبکه هوشمند تحریمها علیه ایران در دوره اوباما کرد. اقدامی که ظاهراً بهواسطه عدم اخذ مجوز مؤلف با اعتراضش روبهرو شد.این کتاب اگرچه به معرفی ترفندها و ابزار سیاستگذاران آمریکایی برای اعمال و تشدید فشار بر کشورهای تحت تحریم بهخصوص ایران پرداخته است، اما بهواسطه انعکاس برخی از نگرانیها و ملاحظات طراحان تحریم، «سطرهای نانوشتهای» درباره سیاست صحیح مقابله با تحریم نیز دارد.
به گزارش دنیای اقتصاد، طراح شبکه هوشمند تحریمها علیه ایران در دوره اوباما «انجام اصلاحات اقتصادی» و «عدم اجماع جهانی» را بهعنوان مهمترین تهدیدهای موفقیت تحریم یادکردهاست. اصلاحات اقتصادی با افزایش استقامت کشور هدف در مقابل تحریمها و عدم اجماع بینالمللی با کاهش سطح اثرگذاری تحریمها درنهایت میتواند احتمال اثربخشی تحریمهای یکجانبه آمریکا را کاهش دهد. این در حالی است که نفیو «واکنشهای هیجانی» را بهعنوان یکی از مطلوبترین سناریوها برای طراحان تحریم در کاخ سفید معرفی کرده است. این کتاب بهروشنی نشان میدهد در دوره اعمال تحریمهای هوشمند علیه ایران، هراس طراحان، انجام اصلاحات اقتصادی قبل از اعمال تحریمها بوده است.
نوبت واکسیناسیون اقتصاد
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در گزارشی به درخواست رئیس بهارستان اقدام به انتشار ترجمه کتاب «هنر تحریمها، نگاهی از درون» نوشته «ریچارد نفیو» کرده است. اقدامی که البته به سبب عدم اخذ مجوز از مؤلف این کتاب مورد اعتراض نفیو نیز قرار گرفت.
نفیو که در دوره اوباما مسئولیت طراحی تحریمهای هوشمند علیه ایران را بر عهده داشت در این کتاب به شرح چارچوب فکری و عملی طراحی تحریمها برای اعمال فشار اقتصادی بر کشور پرداخته است. این کتاب که در آستانه ورود به سال ۱۳۹۷ در آمریکا به انتشار رسید، از سوی بسیاری از مقامات آمریکایی بهعنوان راهنمای استفاده از جعبهابزار تحریمها معرفیشده است.
این کتاب نهتنها تحریمها را ازنظر کار آیی یا عدم کار آیی بررسی میکند، بلکه به مخاطبان خود در حوزه سیاستگذاری نشان میدهد که در چه شرایطی، چه تحریمی را چگونه بر کشور هدف اعمال کنند.
بررسی این کتاب بهواسطه معرفی ترفندها و ملاحظات ذهنی رقیب برای اعمال فشار اقتصادی با اهداف گوناگون میتواند برای سیاستگذاران ایرانی از جهت پیشبینی شرایط آتی و معرفی ابزارهای مقابلهای نیز حائز اهمیت باشد. هفته گذشته نیز در گزارشی سخنرانی طراح شبکه تحریمها در دوره اوباما در دانشگاه «کلمبیا» را منعکس کرد در این گزارش به بررسی مختصات و قدرت تخریب سلاح تحریم از زبان سازندگان آن پرداخته است.
چرا تحریم؟
بااینکه سابقه استفاده از تحریمها بهپیش از میلاد مسیح بازمیگردد، اما استفاده از تحریم اقتصادی بهتدریج پس از قرن نوزدهم به یک ابزار سیاست خارجی مستقل تبدیل شد. اگرچه تحریمها در سده گذشته به ابزاری محبوب در سیاست خارجی بهخصوص در آمریکا تبدیلشده است اما هنوز یک خلأ مفهومی در گفتوگوی عمومی در این زمینه دیده میشود.
به گفته نفیو، کتاب «هنر تحریمها» در پاسخ به این خلأ به بررسی تحریمهای آمریکا علیه ایران طی سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۵ پرداخته است. تحریمهایی که اگرچه به عقیده بسیاری یک تجربه همراه با شکست بود، اما به عقیده نگارنده هنر تحریم، نتیجه تحریمها یعنی جمع شدن ایران و قدرتهای جهانی بر سر میز مذاکره دلیل خوبی برای اثبات موفقیتآمیز بودن تحریمهای آمریکا علیه ایران است.
نفیو در نخستین بخش از کتاب خود، به بررسی چرایی تحریم پرداخته است. هدف از اعمال تحریمها در این بخش اعمال فشار بر کشور هدف و درنتیجه تغییر رفتار این کشور است. نفیو هدف از اعمال تحریمها را ایجاد «دردی» میداند که درنهایت منجر به تغییر رفتار کشور هدف تحریم خواهد شد؛ اما کشور تحت تحریم نیز این امکان را دارد که از ابزارهای مختلفی در مقابل تحریم استفاده کند. وضعیتی که نفیو از آن با عنوان «استقامت طرف تحریمی» یادکرده است.
به عقیده نفیو ایجاد درد از سوی تحریککننده میتواند باعث شود تا کشور تحت تحریم از طریق ابزارهای مختلف در برابر تحریم مقاومت کند؛ بنابراین یک تحریم در صورتی کارا خواهد بود که بتواند مقاومت کشور تحت تحریم را بشکند.
پس سیاستگذاران باید برای دستیابی به اهداف ترسیمشده در سیاست تحریم رفتار استقامتی کشور هدف را رصد و سیاستهای خود را مبتنی بر این رفتار طراحی کنند. یکی از نمونههای ناموفق اعمال تحریم، محدودیتهای واردشده بر عراق در دهه ۱۹۹۰ بود؛ یعنی جایی که سیاستگذاران آمریکایی سادهانگارانه فکر میکردند که تعهد آنها در اعمال تحریمها میتواند به معنای شکسته شدن استقامت عراق در مقابل تحریمها شود.
اعمال تحریمها بر عراق به خاطر تجاوز به خاک کویت و بعدازآن به بهانه گسترش سلاحهای هستهای اگرچه اقتصاد عراق را به ورطه نابودی کشاند، اما نتوانست رهبر عراق را که منافع اقتصادی ملی عراق پایینتر از تمایل خود برای بزرگ نشان دادن تصویر عراق بود را متقاعد به همکاری کامل با نهادهای بینالمللی کند.
تا اینکه درنهایت طراحان تحریم علیه عراق درنهایت به این نتیجه رسیدند که برای جلوگیری از برنامه گسترش سلاحهای کشتارجمعی عراق (ادعایی که البته شاهد چندانی برای آن یافت نشد) به فکر استفاده از آلترناتیو تحریم یعنی جنگ انداخت.
به عقیده نفیو یکی از بزرگترین اشتباهات سیاستگذاران وقت در اعمال تحریم بر عراق برآورد اشتباه آنها در مقابل رفتار صدام بود. افزون بر این اعمال شدیدترین تحریمها بر اقتصاد عراق ظرف ۶ ماه باعث شد تا قدرتهای جهانی ابزار دیپلماتیک برای بیشتر تحتفشار قرار دادن صدام را داشته باشند.
بهسوی تحریم
به عقیده نفیو، تجربه ناموفق آمریکا در دستیابی به اهداف ترسیمشده در تحریم عراق باعث شد تا تحریمهایی که بافاصله حدود یک دههای بر اقتصاد ایران تحمیل شد از مکانیزم متفاوتی پیروی کند. مکانیزمی که به عقیده این استراتژی است آمریکایی درزمینهٔ تحریم ختم شدن آن به توافق هستهای حکایت از موفقیتآمیز بودن آن دارد. نگرانی غرب از برنامه هستهای ایران نه محدود به پس از انقلاب بلکه به دهه ۱۹۷۰ باز میگردد.
بااینوجود سابقه اعمال تحریمها علیه ایران به بهانه فعالیت هستهای مشکوک و گزارش ندادن بخشی از فعالیت هستهای ایران به آژانس انرژی اتمی به سال ۱۹۹۵ بازمیگردد؛ یعنی زمانی که آمریکا ایران را ازنظر تجاری تحریم کرد.
تحریمی که البته بهواسطه روابط تجاری محدود بین دو کشور تأثیر چندانی بر اقتصاد ایران نداشت. بهاینترتیب آمریکا تلاش کرد تا با استفاده از ابزارهایی مانند «قانون ایلسا» سایر کشورها را با خود همراه یا به بیان بهتر وادار به همراهی با خود کند. اگرچه این قانون در ابتدا به خاطر نقض قوانین تجارت جهانی از سوی اتحادیه اروپا و برخی دیگر از کشورها محکوم شد اما رئیسجمهوری وقت آمریکا از طریق رایزنی بقیه کشورها را نیز با خود همراه کرد.
پس از سال ۲۰۰۲ و با اتفاقنظر قدرتهای بینالمللی بر سر پنهانکاری ایران درزمینهٔ فعالیت هستهای دوره جدیدی از تحریمها آغاز شد. دورهای که در آن آمریکا تلاش میکرد تا کشورهای دیگر را برای همراهی علیه ایران متقاعد کند.
درواقع اگرچه آمریکا طی این دوره ادعا میکرد که به مدارکی مبنی بر صلحآمیز نبودن برنامه هستهای ایران دست پیداکرده است، اما آنها از این مدارک نه بهعنوان بهانه اعمال فشار بلکه بهعنوان ابزاری برای متقاعد کردن سایر قدرتهای جهانی استفاده کردند تا به آمریکا درراه تحریم ایران بپیوندد. نخستین راهحل برای بهانه ایران هستهای، تعلیق برخی از برنامه غنیسازی اورانیوم در ایران بود.
پس از تغییر رئیسجمهوری در ایران در سال ۲۰۰۵ ایران بار دیگر اعلام کرد که میخواهد فعالیتهای تعلیق شده را از سر بگیرد. اعلامیهای که تنها سه روز پس از روی کار آمدن محمود احمدینژاد از سوی وزارت امور خارجه صادر شد. رویکردی که به گفته نفیو باعث خوشحال شدن سیاستگذاران آمریکایی شد؛ چراکه هدف آمریکا یعنی «همه علیه ایران هستهای» در شرف تحقق بود.
ایران در سیبل کاغذ پاره
با ازسرگیری فعالیتهای هستهای ایران در ژانویه ۲۰۰۶ پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داده شد و ایران در بنبست دیپلماتیک با کشورهای اروپایی حتی روسیه و چین را نیز در کنار خود نمیدید.
در این زمان بود که سیاستگذاران آمریکایی به این نتیجه رسیده بودند که موفقیت در اعمال تحریمها نه بهصرف اعمال تحریمها بلکه در اثر گمراهسازی جهانی حاصل خواهد شد. ارائه بسته پیشنهادی از سوی ۱+۵ به ایران در سال ۲۰۰۶ درواقع آغاز راه به تنگنا راندن ایران بود.
آمریکا که تلاش داشت کماکان در اجماع جهانی علیه ایران نقش رهبری را ایفا کند در سال ۲۰۰۶ اخطار به شرکتها بابت روابط تجاریشان با ایران را آغاز کرد. به گفته طراح شبه تحریمهای هوشمند علیه ایران، بزرگترین کمکحال آمریکا در طراحی تحریم علیه ایران، چیزی جز رویکرد تهاجمی ایران نبود.
در سالهای اولیه تحریم آمریکاییها به این نتیجه رسیده بودند که قطع بازوی اقتصاد ایران عملاً امکانپذیر نیست اما میتوان بخش زیادی از توان بازوی اقتصادی این کشور را تحلیل داد. راهحل تحلیل توان اقتصادی ایران نیز «قطع رابطه مالی ایران با بانکها و نهادهای بینالمللی» بود.
قیمت بالای نفت در انتهای دهه ۲۰۰۰ در عمل باعث شده بود تا نشانههای تنگنای اقتصادی ایران چندان در متغیرهای کلان اقتصادی تجلی پیدا نکند. بااینوجود شرکتهای بینالمللی رفتهرفته ریسک بالاتری در تجارت با ایران میدیدند. بهاینترتیب میزان جذب سرمایه خارجی در ایران که طی سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۵ در صدر کشورهای خاورمیانه ازلحاظ جذب سرمایه خارجی بود، طی سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۸ در حدود ۲۰ درصد کاهش یافت.
آنهم درحالیکه در بقیه کشورهای خاورمیانه میزان سرمایهگذاری خارجی بهطور میانگین ۸۰ درصد افزایشیافته بود. آمریکا رفتهرفته تلاش کرد تا محدودیتهای واردشده بر نظام بانکی ایران را به سایر سرویسهای مالی کشور مانند صنعت بیمه گسترش دهد. نکته جالبتوجه از زبان نفیو این حقیقت است که آمریکا در این نقطه تمایل چندانی نداشت تا محدودیتهای شدیدی بر فروش نفت خام ایران وارد کند.
باروی کار آمدن اوباما، نخستین رئیسجمهوری سیاهپوست آمریکا تلاش کرد تا در ابتدا با استفاده از رویکردی تعاملی با ایران کنار بیاید اما طرف ایرانی تمایلی به تعامل با دشمن دیرینه خود نداشت. به گفته ریچارد نفیو سیاستگذاران آمریکایی در این بازه به این نتیجه رسیده بودند که نباید در آن مقطع حلقه تحریمها را تنگتر کنند؛ اما در تابستان ۲۰۰۹ و با کنار گذاشتن راهحل تعاملی بار دیگر تشدید تحریمها علیه ایران در دستور کار قرار گرفت.
همزمان با این تغییرات کاهش فشار بر ایران و تأمین سوخت موردنیاز ایران از خارج کشور درازای اجازه بازرسی به ایران پیشنهاد شد. پیشنهادی که حتی مورد موافقت «سعید جلیلی» قرار گرفت اما به نظر میرسید که قبول این پیشنهاد از پشتوانه سیاسی کافی در ایران برخوردار نیست. بهاینترتیب در نوامبر سال ۲۰۰۹ آمریکا تصمیم گرفت تا با استفاده از سه ابزار یعنی تحریمهای سازمان ملل، اقدامات چندجانبه غیررسمی و فشار به شرکتهای همکار با ایران، حلقه محاصره را برای ایران تنگتر کند.
سیاستی که هدف آن کشاندن ایران به میز مذاکره بود. بهاینترتیب آمریکا توانست با جلب حمایت سایر کشورها همگرایی خاصی در جهت تحریم ایران ایجاد کند. تصویب قانون تحریم همهجانبه ایران موسوم به «سیسادا» در سال ۲۰۱۰ آغاز مرحله جدیدی از تحریمهای ایران بود چراکه به دولت آمریکا آزادی تحریم نهادهای مالی همکار با ایران را میداد. افزون بر این سایر کشورها نیز در هماهنگی با آمریکا بهتدریج از تابستان سال ۲۰۰۹ قوانین سختگیرانهتری را در رابطه با تجارت با ایران تصویب میکردند.
استقامت ایران
نفیو در کتاب «هنر تحریمها» شکستن استقامت کشور تحتفشار را بهعنوان مهمترین هدف اعمال تحریم معرفی کرده است. استقامت درواقع نشان میدهد که یک کشور چگونه سازماندهی خود را متناسب با تنگنای تحریمی بهروزرسانی میکند.
رصد استقامت کشورها برای تحریککننده نمایانگر اولویتها و نقاط ضعف برنامه مقاومتی دولتها در مقابل تحریم است. آمریکا برای دستیابی به چنین تصویری از اولویتهای بودجهای، نگرشهای مردمی، اسناد راهبردی و سخنرانی سران کشور هدف بهره میبرد.
به نظر میرسید که ایران تحریمها را «پذیرفته» و از ابزارهایی مانند دور زدن برای کاهش آثار تحریم استفاده کرده است. اینیک شکست برای طراحان شبکه هوشمند تحریم علیه ایران بود. درنتیجه آمریکا برای درهم شکستن این مقاومت کشورهای زیادی را متقاعد کرد که تحریمهای وضعشده علیه ایران را بهطور کامل اجرا کنند.
نکته قابلتوجه این است که نفیو در کتاب خود بارها از نگرانی آمریکاییها از انجام اصلاحات اقتصادی در ایران بهعنوان خنثیکننده تحریمها سخن گفته است.
موضع تهاجمی ایران بهخصوص در سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ کمکحال آمریکا در این مسیر سخت بود. موضوعی که نفیو با ذکر برخی از تندرویهای داخلی نیز به آن اشارهکرده است. به عقیده نفیو «اولویت و منافع کشورها» درگذر زمان تغییر پیدا میکند. در رابطه با ایران نیز آثار تحریمها بهتدریج از پایان سال ۲۰۱۱ در اقتصاد ایران شروع به نمود پیدا کرد. درنتیجه مطلوبیت پذیرش تحریمها و ادامه برنامه هستهای در مقابل سایر انتخابها کاهش یافت.
به عقیده نفیو، اگرچه تحریمهای آمریکا در سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ اقتصاد ایران را بهشدت تحتفشار قرار داده بود، اما در سال ۲۰۱۳ متغیرهای کلان اقتصادی سیگنالهای ثبات اقتصادی در ایران را ساطع میکردند. ایران نیز با تقویت برنامه موشکی خود در قبال تحریم نشان داده بود که بههیچوجه حاضر به کنار گذاشتن کامل برنامه هستهای خود نیست.
درنتیجه از تابستان سال ۲۰۱۳ و در پی تغییر دولت در ایران، درک مشترکی بین ایران و آمریکا به وجود آمد که ادامه مسیر پیشین، به سرانجام مطلوبی برای هیچیک از دو طرف نخواهد رسید. بهاینترتیب برنامه مذاکره برای برداشتن بخشی از تحریمها درازای تعهد هستهای ایران که از نوامبر سال ۲۰۱۲ مطرحشده بود با اشتیاق بیشتری ادامه یافت. مذاکراتی که درنهایت به امضای برنامه جامع اقدام مشترک موسوم به «برجام» ختم شد.
آینده تحریمها
کتاب «هنر تحریمها» اندکی پس از روی کار آمدن ترامپ در کاخ سفید نوشتهشده است. به همین دلیل ریچارد نفیو در این کتاب در بررسی آینده تحریمها علیه ایران، استفاده همزمان از تحریم و مذاکره برای کاهش فعالیتهای فرامرزی ایران را بهعنوان یکی از محتملترین تصمیمات رئیسجمهور آمریکا میداند.
به عقیده نفیو ترامپ و متحدانش در منطقه خلیجفارس همانقدر که مایل به مرگ برجام هستند مشتاق به دستیابی به توافقی بهزعم ترامپ «بهتر» هستند و آنچه میتواند به ترامپ در این مسیر کمک کند داشتن تصویری درست از نقاط ضعف و قوت اقتصاد ایران در فرآیند مقاومت در برابر تحریم است.
بهخصوص اینکه ایران طی سالهای اخیر نتوانسته است اصلاحات ساختاری را در اقتصاد خود اجرا کند و همین امر باعث بالا رفتن شکنندگی اقتصاد ایران در برابر تحریم شده است. البته در سوی دیگر نیز به نظر میرسد جلب اجماع جهانی علیه فعالیتهای منطقهای ایران با دشواری بیشتری در مقایسه با خطر ایران هستهای همراه باشد.
بهخصوص اینکه ترامپ بهعنوان کسی که برجام را ترک کرده است، از قدرت چانهزنی کمتری در برابر قدرتهای جهانی برخوردار است. ریچارد نفیو پیشبینی کرده است که در صورت تحقق سناریوی ترک برجام به بهانه فعالیتهای منطقهای ایران، آمریکا بهاحتمالزیاد در اعمال تحریمها علیه ایران لااقل برای مدتی تنها خواهد ماند.
افزون بر این به نظر نمیرسد که درخواست آمریکا از منطق چندانی در ذهن سیاستگذاران ایران برخوردار باشد. به همین دلیل احتمال کمی وجود دارد که اعمال تحریمها، بتواند آمریکا را به هدف ترسیمشده برساند. در سوی مقابل نیز ایران با استفاده از ابزار دیپلماتیک، دوری از رفتار هیجانی و بهعنوان کسی که میز مذاکره را ترک نکرده است، میتواند مانع از شکلگیری اجماع جهانی علیه ایران شود.
در چنین شرایطی حتی با اعمال شدیدترین تحریمها علیه ایران نیز، اقتصاد ایران قادر به مقابله با شدیدترین تحریمهای آمریکایی خواهد بود؛ بهخصوص اگر سیاستگذاران ایرانی اصلاحات ساختار اقتصادی را با سرعت بیشتری در دستور کار قرار دهند.