راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

در این افشای اطلاعات بانکی، مقصر کیست؟

اتفاقی که در شبکه پرداخت الکترونیک کشور در اول این هفته رخ داده است، اتفاقی است که دارای ابعاد مختلف می باشد و می توان آن را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار داد. بررسی های مختلفی در این چند روز در مورد این مساله انجام شده است ولی از بعد منابع انسانی کمتر به آن پرداخته شده است. اتفاقی که افتاده است، توسط انسان بوده و مطالبی که تا به حال در وب منتشر شده است، حکایت از آن دارد که همه اتفاق ها ناشی از وجود ضعف در مدیریت منابع انسانی رخ داده است. شاید با مدیریت درست منابع انسانی و اموزش های درست و مناسب برای نیوری انسانی متخصص که دغدغه شخصی و سازمانی دارد، می توانست جلوی چنین اتفاقی را بگیرد. در هر حالت این اطلاعات را شخصی به بیرون منتقل داده است که به گفته خودش در پست مدیریت آن هم در حوزه فنی بوده است و مطمئنا از طرف شرکت نیز اعتماد تام به این شخص وجود داشته است. این شخص علاوه بر دسترسی به اطلاعات طبقه بندی شده در شرکت، نقش هدایت منابع انسانی تحت مدیریت خود را نیز داشته است و مطمئنا منش و نگرش این فرد در این نیرو ها هم بی تاثیر نخواهد بود.

 حال این سوال مطرح است که از این اتفاقات چه درشت چه ریز، چقدر درکشور ما اتفاق می افتد؟ چقدر در حال حاضر در شرکت هایی که پروژه هایی بزرگ و ملی اجرا می کنند، پتانسیل اتفاقی مشابه با این مورد وجود دارد؟ مطمئنا هدف متهم کردن همه افراد متخصص و یا گردانندگان شرکت ها نیست و هدف این نیست که بگوییم همه قرار است چنین کار هایی را انجام دهند. بلکه دنبال این هستیم بدانیم که چرا این اتفاق ها و یا مشابه آن می افتد؟ چرا شخصی در این پست و مقام به خود اجازه می دهد که به هر دلیل بر سر اطلاعات محرمانه افراد با طرف مقابل خود بر سر میز مذاکره بنشیند و برای هر بایت از اطلاعات تقاضای مبلغ نماید؟ داستان این فرد ئاستان خاله خرسه است که برای کشتن مگس که روی صورت دوستش نشسته بود، از سنگ استفاده کرد و آمد ثواب کند که دوستش را از پای در آورد. این شخص مشکل را شناخته است. درد را فهمیده است ولی برای درمان آن راه نادرستی را استفاده است که هم خود را نابود کرده است هم سابقه خود را و هم علاوه بر آن عملکرد خود را زیر سوال برده است. مدیر تولیدی که در راس تیم تولید قرار دارد و امن نبودن سیستم را به مدییریت ارشد شرکت نسبت میدهد، نمی داند که در واقع این ضعف، ضعف خود اوست نه مدیریت ارشد. مدیریت ارشد او را مامور کرده است که سیستم بسازد و مطمئنا در این راه هر نوع امکاناتی در اختیارش قرار داده است. اما یک اشتباه بزرگ مرتکب شده است  آن اینکه این شخص را آموزش نداده است. تربیت نکرده است برایاین مقام. مسائل او را درک نکرده است. به مشکلات او گوش نداده است و صدها مساله دیگر که مدیریت مجموعه آن شرکت را زیر سوال می برد. آری ضعف در مدیریت منابع انسانی است که چنین اتفاقی را رقم می زند.

یاشار علمدار، کارشناس سیستم های پرداخت الکترونیک

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.