راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

انقلاب دیجیتال و ظرفیت‌های جدید ارزش‌آفرینی

مرضیه حسینی؛ مشاور بازاریابی، برندینگ و توسعه سبد محصول/ به اشتراک‌گذاری عنصر دیرپایی است که در روابط انسان‌ها دارای معانی متغیر است. بااین‌حال، اصطلاح به اشتراک‌گذاری در مقالات مربوط به اقتصاد نادر است.

اما انقلاب فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) ظرفیت‌های جدیدی را برای به اشتراک‌گذاری فراهم کرده است. برای اولین بار، افرادی که وابستگی ضعیفی به هم دارند می‌توانند در یک پروژه خاص خودسازمان‌دهی شوند و ظرفیت خود را به‌صورت داوطلبانه به اشتراک‌گذارند.

از همین رو ICT زمینه‌ساز ظهور اقتصاد اشتراکی در مدل‌های کسب‌وکار شده است که در آن‌ها دسترسی افراد به استفاده موقتی از کالاها یا خدمات را با بهره‌گیری از پلتفرم‌های مشارکتی امکان‌پذیر کرده است که باوجود اتفاقات نامبارکی در خصوص حریم خصوصی و سوءاستفاده از داده‌ها چالش‌های قانونی، نظارتی و… همچنان فرصتی برای ایجاد اشتغال است؛ اما نکته مهم این است که برای آنکه یک فرد بتواند در کسب‌وکاری در این زمینه سرمایه‌گذاری کند نیازمند آن است که ارزش مبادله و نحوه محاسبه آن شفاف و تحت نظارت باشد.

طبق نظر عام اقتصاددانان ارزش کالا و خدمات شدیداً باعرضه و تقاضا مرتبط است و این موضوع چالش مهمی در نظام قیمت بازار اقتصاد اشتراکی است؛ بنابراین ما به دنبال پاسخ یک سؤال اساسی هستیم؛ چگونه می‌توان ارزش ایجادشده از طریق سیستم اشتراک اجتماعی را ارزیابی و توزیع کرد؟ موضوعی که در نحوه قیمت‌گذاری ارزهای دیجیتال هم‌اکنون بحث‌برانگیز شده است. حال ما در این پدیده سه فاز پیشرو داریم (الف) نحوه ادراکات ارزش در اقتصاد؛ (ب) زمینه فنی- اقتصادی اقتصاد اشتراکی؛ (ج) گذار به یک نظام ارزش جدید.

با توسعه دانش و فناوری اطلاعات، اقتصاد جدیدی شکل گرفت بانام اقتصاد اطلاعاتی یا اقتصاد پساصنعتی که در آن شیوه جدید سازمان‌دهی منابع مولد شکل گرفت. این سیستم به فرم جدیدی از ساختار اجتماعی منجر شده که در آن (تولید، پردازش و انتقال اطلاعات به منابع بنیادی بهره‌وری و قدرت تبدیل می‌شوند) از همین رو به‌واسطه ICT اقتصاد اشتراکی از دل جامعه اطلاعاتی پدید آمد و ساختار اجتماعی جدیدی ایجاد شد. به همین دلیل شرایط مبتنی بر ICT فعالیت اشتراک اجتماعی را قادر به کسب اهمیت اقتصادی و حتی دسترسی به آن‌ها تبدیل به مزیت اقتصادی کرده‌اند.

در این میان مشکلات و محدودیت‌هایی رخ داد که شامل منشأ فنی اقتصادی و راهکار اجتماعی نهادی می‌شود. اولین مورد نیازمند تعریف تحول کار و ماهیت کار است. در این مدل کسب‌وکار اقتصاد اطلاعاتی ثروت آفرینی به فرآیندهای مولد اجتماعی بستگی دارد.

ارزش، به‌طور فزاینده، در فرآیندهای مشارکتی به‌وسیله انبوهی از بازیگران مختلف ایجاد می‌شود و درنتیجه حساسیت کار به کنترل و اندازه‌گیری کمتر می‌شود. کار غیرمادی کیفی‌تر و حتی پیچیده‌تر است و دارایی‌های ناملموس در ارزیابی ارزش اهمیت می‌یابند. این حالت، غیرقابل سنجش بودن ارزش، چالش برای مدیریت کسب‌وکار و به‌تبع آن حسابداری سنتی ایجاد می‌کند که منجر به کاهش عقلانیت در نظام قیمت‌گذاری شده است. معمای دوم وابستگی شدید این اقتصاد با ماهیت اطلاعات به‌عنوان محصول اجتماعی است.

درگذشته ارزش کالاها به‌طور سنتی با کمیابی مرتبط بوده است، درحالی‌که تولید اطلاعات با منطق فراوانی مرتبط است. این منجر به یک پارادوکس در ارزش‌گذاری می‌شود. به این صورت که اطلاعات تولیدشده به‌عنوان کالا طبقه‌بندی نمی‌شوند، بلکه به‌عنوان مشترکات جهانی طبقه‌بندی می‌شوند. این مشترک سازی با اشکال جدید حاکمیت و تدارک کالاها و خدمات نیز مرتبط است که با مدل‌های حاکمیت سنتی در تضاد است بارزترین آن ارز دیجیتالی است که متعلق به کشوری نیست بلکه انبوهی از مردم در آن سهیم هستند.

مورد سوم در اقتصاد اطلاعاتی مطرح است اشتراک‌سازی‌های رایگان و نرم‌افزارهای متن‌باز به‌عنوان شیوه تولید جدید است، مانند ویکی‌پدیا که با شیوه تولید قدیم، کاملاً در تضاد است؛ اما با خریدهای شرکت‌های بزرگ برای در اختیار گرفتن این پلتفرم‌ها همچنان تا حد زیادی با شیوه سرمایه‌داری تولید سنتی مرتبط هستند.

با این تفاسیر به بررسی گذار به‌نظام ارزش جدید از جامعه صنعتی به جامعه اطلاعاتی می‌پردازیم. چارچوب پیشنهادی در سه لایه ساختاربندی شد: (الف) تولید ارزش؛ (ب) ثبت ارزش؛ (ج) تحقق ارزش. بر اساس این چارچوب؛ نظام، ارزش جدیدی را از طریق بررسی یک مطالعه موردی می‌آزماییم. مدل اقتصادی مفهومی همکاری نامتمرکز مبتنی بر بلاک چین را شرح می‌دهیم. نهایتاً، با سناریویی آزمایشی برای فناوری بلاک‌چین که می‌تواند ایجاد اکوسیستم‌های اشتراک محور در اقتصاد اشتراکی را ممکن کند، جمع‌بندی می‌کنیم.

ما یک مورد نمونه از اکوسیستم نوظهور بلاک چین انتخاب کرده‌ایم. این فناوری تازه تأسیس از اقتصاد و علوم مالی تا قانون را درگیر کرده است و عمدتاً به‌عنوان موردی از ICT که بخش مالی و پولی را متحول ساخته یاد می‌شود که یک تحول در نهادها، سازمان‌ها و حاکمیت را رهبری می‌کند. این فناوری دیجیتال فرمی از حاکمیت اجتماعی توزیعی را تقویت می‌کند و محیطی برای ارزش‌گذاری ارائه می‌کند که نیازمند بررسی‌های دقیق ارزش واقعی موجود در این فضا است. مورد انتخاب‌شده برای نحوه ارزش‌گذاری پروژه‌ای به نام Backfeed است.

Backfeed یک سیستم‌عامل اجتماعی برای سازمان‌های غیرمتمرکز است به‌طوری‌که بر اساس فناوری بلاک چین برای توسعه یک مدل حاکمیتی توزیعی برای ایجاد و توزیع ارزش نامتمرکز تهیه‌شده است. این پروتکل اجتماعی، کمک می‌کند تا اعضای مشارکت‌کننده در مورد ارزیابی سهم، به میزان ارزش تولیدشده و توزیع پاداش‌ها به یک اجماع برسند. این زیرساخت بلاک‌چین با انجام الف(ابتدا با ثبت ارزیابی‌ها به‌طور دائمی باعث ایجاد شفافیت و امنیت آن‌ها در برابر دست‌کاری می‌شود. ب) تمرکز بر شیوه تولید باعث می‌شود تا ارزش دادوستد و نحوه تفسیر آن‌ها در محیط اجتماعی-نهادی به‌درستی صورت پذیردکه درنهایت از شکل‌گیری یک اقتصاد پایدار پشتیبانی می‌کند.

اکوسیستم Backfeed سه لایه درهم‌تنیده را برای تشریح ارزش یکپارچه در بستر بلاک‌چین را تشریح می‌کند. لایه اول، تولید ارزش، به‌وسیله ارتباط اشتراک‌گذاری ارزش‌های مصرفی با جامعه مشارکت‌کننده‌ها که در هسته آن قرار دارند. لایه دوم، استفاده از فناوری بلاک‌چین به‌عنوان رسانه‌ای برای ثبت ارزش و سوم، یک مدل اقتصادی مبتنی بر توکن ۱ که به‌طور آزمایشی این سیستم ارزش جدید را یکپارچه می‌کند و لایه نهایی را برای تحقق ارزش ارائه می‌کند. توکن‌هایی که از طریق فرآیندهای مشارکتی صادرشده‌اند بیانگر کسر منصفانه‌ای از ارزش ایجادشده و پاداش مشارکت‌کنندگان هستند که به‌طور هم‌زمان ارزش ادراکی محصولات و خدمات تولیدشده را بازتاب می‌دهند.

پروتکل Backfeed اکوسیستمی متشکل از انواع سیستم‌های ارزش است که شبکه توزیع در اقتصاد اشتراکی را تغذیه می‌کنند. در این اکوسیستم، بهای بیشینه‌سازی ارزش به سمت منفعت عمومی جامعه جابه‌جا می‌شود و همه از ارزش‌افزوده ایجادشده منتفع می‌شوند. برای فهم بهتر این پروتکل می‌توانیم اکوسیستمی را تصور کنیم که از چندین مشارکت‌کننده DC تشکیل‌شده است و از تعامل بین آن‌ها، انبوهی از ارزش ظاهر می‌شوند DC هایی که به‌صورت دوبه‌دو باهم تعامل دارند و عناصر تشکیل‌دهنده این اکوسیستم هستند که بر اساس میزان نیازشان به محصولات یا خدمات یکدیگر، از هم حمایت می‌کنند.

به‌عنوان‌مثال، یک گلخانه کشاورزی ارگانیک DC و یک فب‌لب ۲ DC در نظر می‌گیریم. در یک‌زمان خاص، ممکن است که DC۱ به خدمات DC۲ برای ساخت ابزارهای خاص کشاورزی نیاز داشته باشد.

برای این منظور DC۱ باید تعدادی از توکن‌های DC۲ را برای کسب دسترسی به خدماتشان تهیه کند لذا DC۱ مجبور خواهد بود الف(در عملیات DC۲ برای کسب توکن به‌عنوان پاداش مشارکت کند، ب) یا در خرید توکن‌های DC۲ سرمایه‌گذاری کند، درنتیجه به‌طور غیرمستقیم ارزش بازار این توکن‌ها را افزایش می‌دهد.

به‌طور مشابه، اگر یک کسب‌وکار متعارف نه از نوع DC به خدمات فب‌لب نیاز داشته باشد با همین انتخاب‌ها روبه‌رو خواهد بود. یا شهروندان برای استفاده از محصولات ارگانیک، از طریق مشارکت در تولیدشان یا از طریق خرید توکن‌ها، برخوردار می‌شوند؛ بنابراین اکوسیستم DC از بخش دیگر جامعه جدا افتاده نخواهد بود و DC ها نیز می‌توانند با بازار و بخش عمومی ارتباط برقرارکننده خود را گسترش داده و پایدار کنند.

در رابطه با سه لایه ارزشی که قبلاً شرح داده شد،DC هسته ایجاد ارزش را در ارتباط با لایه اول ایجاد ارزش بازنمایی می‌کند. Backfeed تحولات را با تشویق کردن مردم به انجام مشارکت‌های معنادار در یک هدف مشترک توجیه می‌کند.

مشارکت‌کنندگان بدون هیچ‌گونه نقش یا وظیفه از پیش تعریف‌شده مشارکت می‌کنند و بدون کسب مجوز، انرژی سازنده یا سایر منابع خود را با جامعه به اشتراک می‌گذارند.Backfeed در لایه دوم ثبت ارزش یکی از امیدوارکننده‌ترین کارکردهای بلاک‌چین را مستقر می‌کند: پیشینه غیرمتمرکزی از ارزش، با توانایی پوشش دادن مشارکت‌هایی که به لحاظ کیفی متفاوت هستند.

درنهایت، در خصوص لایه سوم مدل اقتصادی توکن، مدلی برای نوع جدیدی از اقتصاد پیش‌بینی‌شده است که در آن ارزش منعکس‌کننده ظرفیت افراد برای مشارکت در به اشتراک‌گذاری، ازنظر مشارکت در فرآیندهای مشارکتی و بهره‌گیری از آن‌هاست. این امر از طریق کارکرد توکن‌ها که با مشارکت فعال و تمایل واقعی به عملیات DC مرتبط است، قابل‌دستیابی است.

ارزش توکن‌ها زمانی برای مردم واقعی می‌شود که به آن‌ها اجازه داده شود از محصولات و خدمات تولیدشده موجود در اکوسیستم DC ها بهره‌مند شوند. به‌این‌ترتیب، توکن‌های یک DC، مقادیر معینی از ارزش هستند که نه‌تنها سودمندی ادراکی محصولات یا خدمات مربوطه را بازنمایی می‌کنند، بلکه به‌طور عام‌تر، سود را نیز برای اکوسیستم گسترده‌تر بازنمایی می‌کنند.

نوآوری بیت‌کوین سیستم مالی جهانی را با به نمایش گذاشتن ارز رمزنگاری شده نامتمرکز و سیستم پرداختی که توسط هیچ دولت یا نهاد مالی‌ای کنترل نمی‌شود، دگرگون کرد.

بااین‌حال، سیستم ارزشی آن تفاوت زیادی با سیستم قیمت متعارف ندارد و بعضاً هم این سیستم ارزش‌گذاری مشکوک است و نامشخص، بنابراین فاقد چابکی برای واکنش مؤثر به تحولات به اشتراک‌گذاری است. در مقابل، پروتکل فناوری Backfeed با تعمیم فرآیند معدن‌کاوی، انواع بسیار گسترده‌تری از مشارکت‌ها را در برمی‌گیرد یعنی هر چیزی را که تصور می‌شود برای جامعه ارزش‌آفرین است را شامل می‌شود.

پروتکل این فناوری تمرکز را از الگوریتم‌ها به روابط انسانی منتقل می‌کند و به مشارکت فعالانه و مشارکت‌های معنادار، همسو باارزش‌های جامعه، پاداش می‌دهد.

نکته مهم‌تر اینکه، فرماندهی و کنترل سلسله مراتبی اهمیت کمتری دارد، افراد از منابع مشترک شده، بر اساس شایستگی و ارزش ادراکی‌شان، بهره‌مند می‌شوند. علاوه بر این، آن‌ها می‌توانند از طریق تبادل توکن‌ها از معاملات با جوامع دیگر پشتیبانی و در آن‌ها مشارکت کنند و همچنین در کنار نهادهای دولتی و جوامعِ بازار محور سنتی همزیستی کنند و باقی بمانند. البته استفاده از Backfeed یا هر سیستم ارزیابی مشابهی، چالش‌های خاصی را برای روابط داخلی در جوامع مولد ایجاد می‌کند که با اعتماد، عمل متقابل و انگیزه‌های ذاتی مرتبط هستند.

علاوه بر این، این فناوری هنوز هم در مراحل بسیار ابتدایی‌اش قرار دارد و به داده‌های تجربی بیشتری برای پشتیبانی از کاربردش در زندگی واقعی نیاز است و خیلی زود است که نحوه عملکرد این فناوری را که هنوز هم به یک طراحی غالب نرسیده است در مقیاس بزرگ پیش‌بینی کنیم. درهرصورت، صرف‌نظر از توسعه فناوریو موفقیت نهایی Backfeed، مدل مفهومی‌اش به‌ظاهر سناریوی جالبی را برای اقتصاد اشتراکی و نقشی که می‌تواند در جوامع ایفا کند ارائه می‌کند.

منبع: دنیای اقتصاد

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.