پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
مجید حسینینژاد: موفقیت علیبابا ناشی از فرهنگ کاری است / لذت فتح مداوم یک کوه بدون قله
هفتهنامه شنبه / مجید حسینینژاد، بنیانگذار علیبابا به انتخاب هفتهنامه شنبه، چهره سال اکوسیستم استارتآپی ایران شد؛ مهمترین و تأثیرگذارترین چهره این اکوسیستم در سال ۹۶. شاید بخش زیادی از چرایی این انتخاب به رشد خیرهکننده آمارهای فروش علیبابا، به شخصیت خاص مجید، به جذب سرمایه قابلتوجه علیبابا در انتهای پاییز امسال و از همه مهمتر همکاری دو چهره شاخص اکوسیستم استارتآپی برای سرمایهگذاری در علیبابا بوده است. وقتی ساعتی بعد از انتخاب مجید حسینینژاد به او زنگ زدم تا هم خبر این انتخاب را به او بدهم و هم با او از سالی که پشت سر گذاشته حرف بزنم، کیلومترها دورتر از کوچه یکم خیابان کوه نور مطهری و دفتر بیپیرایهاش در علیبابا، در برلین و در نمایشگاه بینالمللی گردشگری بود تا مبادا از آخرین روندهای این صنعت بیتوقف، خودش را دور ببیند.
مجید حسینینژاد در حال یک مکالمه دائمی با خودش است؛ یک دیالوگ که سخت نیست حدس بزنید بعضیوقتها پیش بردن آن برای خودش هم همراه با چالش و تلخی است، اما نتیجه آن معجون تحسینبرانگیزی از آب درآمده است؛ یک کارآفرین خودساخته، یک فلسفه معرفت محور کاملاً شخصی و البته یک استارتآپ موفق به نام علیبابا.
جنس سؤال اول من کمی صداوسیمایی است! میخواهم بپرسم در میان نامهای مهم و تأثیرگذار از اینکه چهره سال اکوسیستم استارتآپی شدهای چه حسی داری؟
یکی از چیزهایی که در علیبابا بهشدت به آن معتقدیم، تغییر دادن فرهنگ کار در ایران است؛ اینکه یاد بگیریم منفعت خودمان و کارکنانمان را یکی بپنداریم. اینکه منفعتمان را جوری تعریف کنیم که برآوردهشدن آن به معنای برآوردهشدن منافع کارکنان هم باشد و البته بالعکس. از اینکه این فرهنگ به نتیجه رسیده و موجب شده بخشی از اکوسیستم و «شنبه» من را انتخاب کنند، خوشحالم و حس خوبی دارم. چرا که رشد علیبابا و فرمول موفقیت آن ناشی از محیط و فرهنگ کاری آن است.
اگر نتیجه انتخاب شدن من به عنوان چهره سال به ترویج این فرهنگ کمک کند، باید بگویم که خیلی خوشحال هستم. وقتی یک نمونه موفق مثل گوگل میتواند باعث تغییر فرهنگ کار در سیلیکونولی شود، بدون تعریف از خود دوست دارم بگویم اینکه بتوانیم نمونههای بومی و ایرانی چنین فرهنگهایی را داشته باشیم، شاید دستاورد بزرگی برای همه ما باشد نه فقط علیبابا.
وقتی سال ۹۶ شروع میشد چه نقشهها و برنامههایی برای علیبابا چیده بودی و چه مقدار از موفقیتهای حاصلشده فعلی را پیشبینی میکردی؟
ما در علیبابا مفهومی داریم به اسم آینده خلقشده؛ یعنی سعی میکنیم در آینده بایستیم. معمولاً در مورد آیندههای انتزاعی حرف نمیزنیم. ما تأکید داریم که هر روز به رشد کیفیت زندگیمان توجه کنیم. خب من هم اول سال ۹۶ بیش از هر چیزی به رشد دادن خودم فکر میکردم.
اینکه اخلاقهای ناجور خودم را کنار بگذارم، اینکه ارتباط مؤثرتری با خودم، همکارانم، همسرم و مادرم داشته باشم. اگر موفقیتی در علیبابا حاصل شده نتیجه توجه به همین رشد فردی بوده است. وقتی خودت را ارتقا بدهی، وقتی شخصیت خودت را رشد بدهی، مطمئن باشید که کسبوکارتان هم رشد خواهد کرد. ما همیشه به دنبال آیندهای هستیم که در آن با آموزش آنهم از جنس هستیشناسی و خودشناسی و ارتقای بینش فردی، کیفیت رابطهمان را با جهان پیرامونمان ارتقا دهیم. اگر این اتفاق بیفتد، انرژی ناشی از آن میتواند موجب خلاقیت، خلق ثروت و در نهایت موفقیت کسبوکار شما شود.
با این تعریف باید بگویم آنچه ابتدای سال ۹۶ فکر میکردم با آنچه الان در آن ایستادهام، برای من در مجموع یک دستاورد راضیکننده است. چون امروز همکارانم میگویند کار کردن با من برای آنها خوشحالکنندهتر شده، از رفتارهای من کمتر عذاب میکشند و در یک کلام حالشان خیلی بهتر است.
یکی از نکات جالبتوجه در مورد انتخاب تو به عنوان چهره سال این بود که برخلاف تصور اینکه اکوسیستم چندان اتفاقنظری در مورد یک چهره نخواهد داشت، اما یک همنوایی جالبتوجه درباره تو و علیبابا ابراز شد. خودت این موضوع را نتیجه چه چیزی میدانی؟
من آن را نتیجه Authenticity میدانم! اُتنتیسیتی یعنی یک کوه بدون قله. اُتنتیسیتی یعنی روراستی؛ یعنی اصالت؛ یعنی اینکه چقدر خودِ خودتان باشید؛ یعنی از اینکه چیزی را ندانیم و دیگران بدانند ما نمیدانیم، خجالت نکشیم! اینکه با جهان پیرامونمان تکلیفمان روشن باشد.
وقتی قلهای تعریف نکنید، همیشه امکان بالارفتن بیشتر را برای خودتان فراهم میکنید. وقتی نقابهای کمتری دارید، راحتتر با آدمهای دوروبرتان ارتباط برقرار خواهید کرد و دیگران هم بیشتر با شما ارتباط برقرار خواهند کرد. اگر نظر اکوسیستم در مورد آن چیزی است که شما میگویید من آن را صرفاً نتیجه چنین مفهومی میدانم. اینکه همیشه تلاش کردهام بینقاب و روراست با آدمها و دنیای پیرامونم مواجه شوم.
این مواردی که میگویی بیشتر شکلدهنده بینش فردی میتواند باشد. از نظر فنی و کسبوکاری و اجرایی چه ویژگیهایی در کار خودت میبینی که میتواند به چنین موفقیتی منتهی شود؟
من هیچ چیز خاصی بلد نیستم! من نه یک آدم فنی هستم، نه از فوتوفن و ریزهکاریهای کسبوکار چیز زیادی میدانم. نه مارکتینگ بلدم. نه منابع انسانی میدانم. من فقط تلاش میکنم خودم را رشد دهم تا شرکتم هم رشد کند. وقتی ارتباط خودت با محیط اطرافت را تقویت کنی، آدمهای باکیفیتتری هم برای کار کردن پیدا میکنی؛ همان آدمهایی که به رشد تو و شرکتت کمک خواهند کرد. من فقط این کار را خوب بلدم! من فقط دنبال راهبری مؤثر هستم.
کمی کاربردیتر اگر بخواهی این ویژگیها و شاخصهها را شرح دهی که به کار استارتآپها و بقیه آدمهای این اکوسیستم بیاید چطور آنها را صورتبندی میکنی؟
به نظرم هرکسی تنها ۱۰ درصد از خودش را میشناسد. ۱۰ درصد دیگر را هم نمیشناسد، اما میداند که نمیشناسد؛ اما ۷۰-۸۰ درصد از شخصیت خودمان را نمیشناسیم و نمیدانیم که نمیشناسیم! این مهمترین بخش شخصیت هرکسی است که میتواند مسیر موفقیت او را تعیین کند. اگر از من بخواهید به کسی توصیهای کنم که البته خودم را در چنین جایگاهی نمیبینم، باید بگویم روی همان ۸۰ درصد کار کنید؛ یعنی نقاط کور شخصیتتان را شناسایی کنید
کمی در مورد آمارهای علیبابا صحبت کنیم. آخرین عددهای کسبوکارت چیست و چقدر برای سال ۹۷ برنامه داری که آنها را ارتقا دهی؟
فروش ما در بهمنماه ۹۶، ۹۰ میلیارد تومان بوده است. به طور متوسط در ماه حدود ۱۹ هزار بلیت فروختهایم. نزدیک ۱۵۰۰ شب-نفر هم اقامت فروختهایم. اگر بگویید سال آینده چهکار خواهی کرد، میگویم که میخواهم علیبابا مهمترین سایت گردشگری ایران شود. میخواهم سال ۹۷ آغاز توسعه گردشگری مناطق بکر و محروم ایران مثل سیستانوبلوچستان، کردستان، چهارمحالوبختیاری و خراسان شمالی باشد و اینکه هر ایرانی با هر سطح درآمدی یک تجربه شایسته از سفر داشته باشد.
در مورد پیوستن زورق به علیبابا بگو، چقدر این یکیشدن به توسعه علیبابا کمک کرد؟
هنوز این قرارداد نهایی نشده است. همهچیز نهایی است، اما این اتصال نهایی نشده است؛ اما فهم من از این قرارداد این است که ما وارد یک مرحله تازه از حرفهایشدن شدهایم. این تفاهمنامه حدود ۴ ماه پیش انجام شد، اما یکیشدن دو استارتآپ کار بسیار پیچیدهای است و به خاطر همین پیچیدگیها هنوز نهایی نشده است.
یعنی هنوز سرمایهگذاری نهایی و پولی هم جذب نشده است؟
همهچیز نهایی شده و فقط ترمهای حقوقی مانده است که در صورت نهاییشدن سرمایه جذب خواهد شد اما هنوز پولی از بابت این قرارداد به علیبابا تزریق نشده است. منتظر هستیم که آخرین مراحل کار هم نهایی شود، ولی تقریباً همهچیز نهایی است.
در مورد مرکز تماس علیبابا که در نوع خودش توسعه جالبتوجهی بود، بگو. چقدر به چنین مرکزی نیاز داشتید؟
در واقع این یک مرکز خدمات مشتریان است. بیش از ۲ هزار متر فضا برای این کار اختصاص دادهایم و یک تیم حرفهای ۲۰۰ نفره در آن فعال هستند و در سال آینده هم توسعه خواهد یافت و نکته مهمتر اینکه سال آینده دفاتر آفلاین علیبابا را به شدت توسعه خواهیم داد؛ یعنی نسل جدیدی از آژانسهای گردشگری را دایر خواهیم کرد. قصد داریم به شکلی نوین از آنلاین به آفلاین برگردیم.
بهجرأت میتوانم بگویم مرکز خدمات مشتریان ما نهتنها در اکوسیستم استارتآپی بلکه در تمام صنعت ایران یک نمونه کمنظیر است. این مرکز طوری طراحی شده تا تمام کارکنان آن با وجود کار سخت، حال خوبی داشته باشند تا بتوانند خدمات باکیفیتی به مشتریان علیبابا ارائه دهند. این حال خوش، تجربهای است که ما هم برای خودمان و هم برای مشتریانمان دنبال تحقق آن هستیم.
یادم میآید سال گذشته که شنبه با من مصاحبه داشت، در مقدمه مطلب، طعنهای زده بودید که میتوان کمی خشم را در حرفهای حسینینژاد را دید! دوست دارم آن حسینینژاد را با چیزی که امروز هست، مقایسه کنید و ببینید این توسعه فردی و حال خوب که ما در علیبابا دنبال آن هستیم، در خود من چقدر تغییر ایجاد کرده است. این همان چیزی است که برای مشتریهایمان هم دنبال تحققش هستیم.
در سال ۹۶ در فرودگاه آتاتورک تبلیغات علیبابا را دیدیم. این بخشی از برنامه ورود به بازارهای بینالمللی بود یا صرفاً یک عرضاندام برای رقبای داخلی و توسعه برندتان در داخل کشور؟
مسلماً بیشتر برندینگ داخلی ما بود چون همان تبلیغات هم به زبان فارسی بودند؛ اما قطعاً ما قصد داریم وارد کشورهای همسایه شویم و در کشورهایی چون عراق در حوزه خودمان کار کنیم.
البته به نظر نمیرسد با اسم علیبابا بخواهید این کار را انجام دهید چون احتمالاً «جک ما» (بنیانگذار علیبابای چین) از شما شکایت خواهد کرد!
احتمالاً با یک نام دیگر وارد شویم. لزومی ندارد در کشورهای دیگر با همین برند وارد شویم.
تو خودت در فراخوان شنبه شرکت کردی و چهره برتر اکوسیستم را از نظر خودت انتخاب کردی. چه شاخصهایی برای انتخاب این چهره داشتی؟
خب من سه چهار نفر را در نظر داشتم که در نهایت از بین آنها یک نفر را انتخاب کردم. من اگر بخواهم اسم بیاورم باید از استاد خودم حمید محمدی بگویم که در سالهای گذشته همیشه هر وقت نیاز داشتهام، وقت داده و همراه با سعید دو انسان کمنظیر در این اکوسیستم هستند.
با حسام آرمندهی هم من یکی دو بار بیشتر حرف نزدهام و با اینکه سنش از من کمتر است، اما خردی که در او میبینم، واقعاً فوقالعاده است. اینکه در این سن اینقدر خردمند است و خوب به مسائل نگاه میکند، برای من تحسینبرانگیز است. همیشه مشورتکردن با او راهگشاست.
رضا زرنوخی و سعید رحمانی هم برای من هرکدام به یک شکلی، آدمهای یاددهندهای هستند. چیزی که در مورد آقای زرنوخی برای من جالب است اینکه که او هم آن آدم سال گذشته نیست، او همراه با اکوسیستم رشد کرده است. او مدام در حال یادگیری است. با مجموعه سرآوا هم تازه وارد همکاری شدهایم، اما این همکاری با سرآوا و سعید رحمانی برای من یک مرحله تازه برای یادگیری است.