راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

تحلیل نویسنده هفت صبح از ماجراهایی که عده‌ای برای رویداد پرداخت ایران ایجاد کردند

1. تمام هفته قبل را پیگیر سخنان مختلف روسای قوا، در خصوص لغو سخنرانی علی مطهری بودیم و شاید اگر دو اتفاق تلخ آخر هفته روی نمی‌داد تا همین امروز هم پیگیر اظهارنظرهای زنجیره‌ای در این خصوص می‌شدیم. بااین‌حال و در شرایطی که به نظر می‌رسد اختلاف نظرهای موجود بیش از هر چیز به دلایل سیاسی یا فرهنگی باشد؛ به نظر می‌رسد که سویه اقتصادی ماجرا نادیده گرفته می‌شود و به‌اندازه‌ای که باید به آن پرداخته نمی‌شود.

2. نخستین روز آذرماه بود که خبر آمد کنفرانس پرداخت ایران، لغو شده است. کنفرانس پرداخت ایران قرار بود با محوریت موضوع نظام‌های پرداختی یعنی مثلاً همین دستگاه پوز که حالا دیگر در همه جا هست برگزار شود. بااین‌حال تلاش‌های رسانه‌ای برای لغو آن به نتیجه رسید و نهایتاً این همایش برگزار نشد. دلیل منتقدان برگزاری چنین همایشی، افرادی بودند که یا این همایش را برگزار می‌کردند یا اینکه در آن سخنرانی داشتند. منتقدان می‌گفتند که این افراد دارای ارتباطات پنهان و آشکار با کشورهای خارجی هستند و برگزاری این همایش را حلقه‌ای از زنجیره پروژه نفوذ می‌خواندند. این البته اولین حساسیت نسبت به فضای فناوری اطلاعات در ایران نبود و احتمالاً آخرین آن هم نیست.

3. نمونه دیگر ماجرا در مسئله حراجمعه بامیلو نمود پیدا کرد. البته که ما هم دیروز در همین روزنامه نوشتیم که چرا باید دقیقاً در همان روز جمعه سیاه آمریکایی‌ها، حراجمعه برگزار کنیم و سنت آمریکایی را به یک فرصت ایرانی تبدیل کنیم اما شاید این ماجرا طرف دیگری هم داشته باشد و بتوان رد پای رقبای بامیلو را در چنین خط خبری پیدا کرد. نشانه‌اش هم اینکه رقیب، همین سال گذشته در همین روز، همین کار را (البته نه با این اسم ساختگی حراجمعه) انجام داده بود و کسی هم کاری به کارش نداشت.

4. نمونه‌های دیگری هم داریم. مثلاً خبر به گوشمان رسیده که تبلیغ‌های نامربوطی که بعضاً روی اپلیکیشن معروف برای فروش کالاهای دست دوم می‌بینید کار برخی از دوستان است که نمونه چاپی این نیازمندی‌ها را منتشر می‌کنند. ماجرا هم این است که وقتی مشاهده شده سایت معروف فروش خودرو توانسته کسب‌وکار بخش خودروی نیازمندی را کساد کند؛ هول و هراس، صاحبان کسب‌وکار سنتی را برداشته و هر طور هست می‌خواهند سهمشان از این بازار را حفظ کنند. البته امیدواریم این خبرها درست نباشد. ولی ُخب بازاراست و همه این رقابت‌های تمیز و کثیف.

5. نمونه دیگر می‌خواهید؟ یک خودروساز اخیراً وارد بازار ایران شده و کلی هم تبلیغ کرده برای خود ولی درست در همان بدو ورود با اتهام آمریکایی بودن خودروهایش روبه‌رو می‌شود و اینکه این موضوع در تنافی با سیاست کلی نظام است. رد ماجرا را که می‌گیری می‌بینی، فارغ از درست یا غلط بودن ماجرا، به بخش بازرگانی یک خبرگزاری نزدیک به دولت می‌رسی و البته از آنجا هم به برخی از رقبای کره‌ای برند جدید.

6. نمونه دیگر هم داریم. یادتان است قرار بود پیامک به‌صورت مولتی‌مدیا یا همان MMS به بازار بیاید یا یادتان است که قرار بود یک اپراتور تماس تصویری را برقرار کند یا یادتان است که ابتدای عرضه 3G کلی دعوا داشتیم؟ باید بگوییم که اصل مسئله با برخی منافع مالی رقبای حاضر در بازار ارتباطات گوشی همراه مخلوط شده بود. بیشتر آن کارهای رسانه‌ای هم هنر رقبا بود برای وارد کردن برخی شخصیت‌ها به ماجرا برای یک هدف کاملاً تجاری.

7. یکی از کلیدی‌ترین اندیشه‌های مارکس زیربنا بودن اقتصاد است. اینکه در اصل دعوا بر سر پول است و بقیه چیزها نوعی ویترین است برای ماجرا. برای همین هم هست که شاید نباید به خیلی از حرف‌ها و موج‌های رسانه‌ای اعتماد کرد. مثلاً به همان ماجرای اپلیکیشن دیوار یا خودروی برند مشهور و آمریکایی بودن آن یا بسیاری از گیروگورهایی که اخیراً در حوزه فناوری اطلاعات می‌شناسیم. البته از آن طرف هم باید گفت. اینکه مثلاً فناوری اطلاعات و ارتباطات، با سود بالای خود و زبان قابل‌فهم جهانی چقدر می‌تواند فرصت خوبی برای ورود پول خارجی به کشور باشد که ممکن است اثرش در سیاست دیده شود و این نشان دهد که دغدغه‌ها برای «نفوذ» از این پنجره پر بیراه هم نباشد. با همه این‌ها اصل ماجرا را نباید گم کرد. اصل اینکه ماجرا، خیلی از اوقات، پول است حتی اگر با هزار حرف سیاسی و فرهنگی و دلسوزی میهنی و اعتقادی بیان شود و البته اینکه تا پول باشد، این دعواها هم ادامه خواهد داشت.

منبع: روزنامه هفت‌صبح

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.