راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

حقیقتی که میلی به شنیدنش نیست

رضا قربانی / «آگاه کردن فرد از اشتباهش یک چیز است، و این که او را در مسیر درست قرار دهیم امری دیگر.» این جمله را جان لاک جایی نوشته و عجب جمله سهل و ممتنعی است. لاک را می‌توان به عنوان شخصی که اولین ذهن مدرن را داشته، توصیف نمود. او فیلسوفی بود که پایه و اساس بخش مهمی از زندگی امروز مردم جهان بر مبنای اندیشه‌های اوست. اتفاقا در سال‌های طلایی فلسفه در یونان هم این مسئله برای آنها جدی بوده که آیا دانستن کار درست منجر به انجام کار درست می‌شود یا نه. آنها تصور می‌کردند کسی که کار درست را انجام نمی‌دهد به این دلیل است که آن را نمی‌شناسد.

نصرالله جهانگرد، در گفت‌وگو با نشریه مدیریت ارتباطات گفته که «ما درحال حاضر ریسک‌ها و تهدیدهای شبکه‌های مجازی را تحمل می‌کنیم و از مزایایش استفاده نمی‌کنیم. یعنی با اینکه همه‌ امکانات برای ما وجود دارد، کسی سرویس‌هایش را به مردم نمی‌دهد تا استفاده کنند ولی ترس‌هایش را پیش رویمان گذاشته‌ایم. هر روز هم یکی از مرزهایمان فرو می‌ریزد. البته رعایت امنیت و مواظبت کردن از حریم فردی، جمعی و ملی یک امر حیاتی است و هر برنامه‌ توسعه‌ای بدون داشتن یک پیوست امنیتی، می‌تواند خطرناک باشد و لازم است حتماً به جنبه‌های امنیتی آن نیز توجه شود؛ منتهی امنیت در خدمت توسعه است نه اینکه توسعه در خدمت امنیت باشد.» دقت کنید، امنیت در خدمت توسعه نه توسعه در خدمت امنیت. خب ما که به این روشنی موضوع را می‌دانیم. پس چرا هر حرکتی با ترس و لرز امنیت جلو می‌رود. البته تاکید کنم که برداشت یکسانی از امنیت هم نداریم و برخی مسائل ظاهرا امنیتی تصور می‌شود در حالی که بیشتر سیاسی است.

اسکار وایلد  جایی نوشته بود که حقیقت به ندرت خالص است، و هرگز ساده نیست. این که ما راه درست را می‌دانیم یک چیز است و این که ما کار درست را انجام دهیم چیز دیگری است. نکته مهمی که باید توجه کنیم این است که با توجه به تولید بیش از حد نیاز اطلاعات ناخالصی‌ها بیشتر هم شده و اکنون به مرور دانستن کار درست سخت‌تر هم می‌شود.

تصو می‌کنم در فضای بانکی ایران، علی‌رغم همه خلاقیت‌ها و نوآوری‌هایی  که می‌شود از آنها صحبت کرد، اما ذهن‌ها دیگر نسبت به برخی واژه‌ها واکسینه شده است. مثلا من حداقل ۳ سال است از تاثیرات اینترنت چیزها یا اینترنت اشیا بر بانکداری می‌شنوم. اما هنوز که چیزی ندیدم و هنوز مردم ما برای استفاده از یک کارت‌خوان رمز عبورشان را در  اختیار فروشنده قرار می‌دهند و تمام. نمی‌خواهم بگویم وقتی هنوز آش را با جاش می‌دهم خدمت پذیرنده، بعضی چیزها فقط حرف است و بس.

فردی گفته بود که «حقیقتی که موجب رهایی انسان می‌گردد، غالبا حقیقتی است که انسان میلی به شنیدنش ندارد». گاهی وقت‌ها با خودم می‌گویم برخی حرف‌ها را برای چه کسی می‌زنیم؟ آنها که باید بدانند می‌دانند و آنها که نباید بدانند هم نمی‌دانند.

منبع: هفته نامه عصر ارتباط

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.