راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

چهره ژانوسی فوتبال / اسپانیا به روایت اسکناس ۱۰۰۰پزوتایی

عصر تراکنش ۶۳ / در اسپانیا، فوتبال و سیاست جدایی‌ناپذیرند. از اواخر قرن نوزدهم که اکثر باشگاه‌های حرفه‌ای فوتبال شکل گرفتند، هواداران فوتبال از باشگاه‌های خود برای نمایش دیدگاه‌های سیاسی‌شان به مدد توجه رسانه‌ها به این ورزش استفاده کردند. به همین ترتیب، دولت که در مواقع مختلف تأثیر فوتبال بر مردم را دیده، از آن به‌عنوان ابزاری کلیدی در ایجاد تصاویر و برداشت‌های جدید از ملت، چه در داخل و چه در خارج، استفاده کرده است. در اسپانیا همیشه فوتبال مشخص‌کننده هویت سیاسی بوده است. برای تعیین اینکه آیا کسی طرفدار سیاست جناح راست یا چپ در اسپانیاست، می‌توان از آنها پرسید که دومین تیم مورد علاقه‌تان کدام است. اگر پاسخ «رئال مادرید» باشد، آنها ‌راست‌گرا هستند و اگر پاسخ «اف‌سی بارسلونا» باشد، تقریباً به‌طور قطع چپ‌گرا هستند.


فوتبال؛ ابزار فرانکو


«فرانسیسکو فرانکو»، دیکتاتور اسپانیا از ۱۹۷۵-۱۹۳۶ فوتبال را ابزاری فوق‌العاده می‌دانست که قادر بود توجه مثبت جهانی را به اسپانیا و سپس به خودش جلب کند. از آنجا که جنگ داخلی اسپانیا در سال ۱۹۳۹ به پایان رسیده بود، این کشور از نظر اقتصادی و مالی در وضعیت وحشتناکی قرار داشت، اما ژنرال فرانکو احساس کرد که این ورزش می‌تواند به کشورش کمک کند تا در سطح جهانی دیده شود و هدفش استفاده از رئال مادرید برای تحقق این امر بود. جهان باید یک اسپانیای جدید، قدرتمند و متمرکز را می‌دید که مردمش حاضرند برای آن هر نوع فداکاری انجام دهند.

جام قهرمانان باشگاه‌های اروپا (لیگ قهرمانان اروپای فعلی) در سال ۱۹۵۶ توسط روزنامه فرانسوی «لکیپ» ایجاد شد و هدف آن اثبات بهترین تیم اروپا بود. رئال مادرید در سال‌های اولیه این رقابت‌ها تیم شماره یک بود و پنج بار متوالی با ژنرال فرانکو که به‌طور منظم در استادیوم ۸۰ هزار نفری «لوس‌بلانکو» (سانتیاگو برنابئو کنونی) حضور می‌یافت، قهرمان شد. هنگامی که رئال مادرید گل می‌زد، سعی می‌کرد شادی نکند و به تبسمی اکتفا کند، اما خیلی ‌اوقات موفق نمی‌شد و به‌ شکل مضحکی همزمان هم می‌خندید، هم دست راستش را بلند می‌کرد.

موفقیت بی‌سابقه رئال مادرید به‌عنوان سفیری ارزشمند برای این کشور عمل کرد و درخششی به آن بخشید که واقعیت‌های مبهم‌تر و حتی تلخ‌تر را پنهان می‌کرد. فرانکو دیده بود که می‌توان از فوتبال برای تحت‌ تأثیر قراردادن افکار عمومی در دوران سخت بهره برد و تصویری از ملتی خوشبخت منعکس کرد که شایسته بازگشت به عرصه بین‌المللی هستند. مادرید و اسپانیا به ‌جای یک کشور سرکوبگر سیاسی و از نظر مالی نابسامان، تصویر یک تیم فوتبال بزرگ را بازتاب می‌دادند.

اما در مورد کاتالان یا باسک، وضعیت به چه شکل بود؟ در سال ۱۸۹۸ به‌دلیل مشکلات مالی این کشور، پورتوریکو و کوبا استقلال یافتند که نشان‌دهنده پایان سلطنت اسپانیا به‌عنوان یک قدرت بزرگ بود، زیرا این کشور آخرین قلمروهای فرادریایی خود را واگذار کرد. این جرقه موجب جهش کاتالان‌ها و باسک‌ها برای استقلال شد؛ زیرا آنها همیشه از سایر اسپانیا احساس جدایی می‌کردند. آنها با داشتن تاریخ غنی فرهنگ، زبان و پرچم ملی خود بر این باور بودند که تفاوتی با اسپانیا ندارند.

باشگاه بارسلونای کاتالونیا و اتلتیک بیلبائوی باسک برای مردم محلی فقط باشگاه‌های فوتبال نیستند. این تیم‌ها مانند یک تیم ملی و به‌مثابه نماد اعتقادات این مردم عمل می‌کنند، اما خواسته‌های آنها برای استقلال به‌طور مداوم نادیده گرفته شد و هنگامی که فرانکو در سال ۱۹۳۶ به قدرت رسید، از قدرت خود استفاده کرد تا اطمینان حاصل کند که به این «ملت‌ها» هرگز حق تعیین سرنوشت داده نمی‌شود و این کار را با سرکوب شدید مردم محقق کرد. باشگاه‌های فوتبال نیز نقش مهمی در این مسئله ایفا کردند.

هیچ باشگاهی اجازه نداشت نامی غیراسپانیایی داشته باشد؛ بنابراین باشگاه باسک به باشگاه فوتبال بارسلونا تغییر نام داد و مجبور شد پرچم کاتالونیا را از لوگوی باشگاه حذف کند. در کاتالونیا و یوسکادی، زبان‌های مربوط به آنها ممنوع شد، هر کارمند دولتی که در حال صحبت‌کردن به آن زبان‌ها گرفتار می‌شد، در خطر اخراج آنی قرار می‌گرفت و سرود ملی‌شان نیز ممنوع شد. شواهد و قرائن بسیاری در مورد چگونگی سوزاندن کتاب‌های نوشته‌شده به زبان کاتالان و یوسکرا در تلاش برای پاک‌کردن همه آثار و ویژگی‌های ملی آنها وجود دارد. اگرچه بعد از رژیم فرانکو، این حجم عظیم آزار و اذیت به پایان رسید، اما حاکمان جدید اسپانیا نیز از فوتبال توقع «وحدت» داشتند، نه «جدایی». از این رو، آنها همواره این بُعد از فوتبال را در سال‌های اخیر تبلیغ و تشویق کرده‌اند.


تاریخچه پزوتای اسپانیا


پزوتا واحد رسمی پول اسپانیا بین سال‌های ۱۸۶۸ تا ۲۰۰۲ بود که در نهایت با یورو جایگزین شد. نام این پول از peceta گرفته شده؛ شکل مختصرشده کاتالانی کلمه peça (به معنی سکه). کلمه پزوتا از اوایل سال 1737 شناخته شده بود و در میان عامه مردم به سکه‌ای به ارزش دو رئال یا یک‌ونیم پزو اشاره دارد. سکه‌های «پزوتا» در سال 1808 در بارسلون و تحت اشغال فرانسوی‌ها برای مدت کوتاهی منتشر شدند.

در سال ۱۸۷۴ بانک اسپانیا اسکناس‌های ۲۵، ۵۰، ۱۰۰، ۵۰۰ و ۱۰۰۰پزوتایی را معرفی کرد. به‌جز اسکناس‌های ۲۵۰پزوتایی که فقط در سال ۱۸۷۸ منتشر شد، اسکناس‌های چاپ‌شده توسط بانک مرکزی اسپانیا تا زمان جنگ داخلی تغییر نکرد؛ زمانی که هم جمهوری‌خواهان و هم ملی‌گرایان اسکناس‌های بانک اسپانیا را منتشر کردند.

اولین اسکناس‌های بانک ملی اسپانیا در سال ۱۹۳۶ با عناوین ۵، ۱۰، ۲۵، ۵۰، ۱۰۰، ۵۰۰ و ۱۰۰۰پزوتایی منتشر شد. اسکناس‌های یک و دوپزوتایی در سال ۱۹۳۷ اضافه شدند. در سال ۱۹۷۸ اسکناس‌های ۵۰۰۰ پزوتایی معرفی شدند. در سال ۱۹۸۲ اسکناس ۱۰۰پزوتایی با یک سکه جایگزین شد. سری نهایی اسکناس‌ها بین سال‌های ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۷ معرفی شدند و تا زمان معرفی یورو به‌صورت قانونی باقی ماندند.


اسکناس ۱۰۰۰پزوتایی و بازتاب اسپانیا


احتمالاً در بین اسکناس‌های مختلف پزوتا؛ ۲۰۰، ۵۰۰، ۱۰۰۰، ۲۰۰۰، ۵۰۰۰ و ۱۰.۰۰۰، اسکناس ۱۰۰۰پزوتایی بهتر و بیشتر اسپانیا را بازتاب می‌دهد. بخش مهمی از هویت اسپانیایی با عصر اکتشافات گره خورده است. اکتشافاتی که در نهایت به کشف قاره‌ای جدید، استقرار استعمار و توسعه اسپانیا انجامید. این کاشفان نه نماینده یک شهر، یا متعلق به یکی از قومیت‌ها و ملیت‌های داخل اسپانیا، بلکه نماینده هویتی واحد به ‌نام اسپانیا بودند. در واقع، به‌طور غیرمستقیم این ایده تبلیغ می‌شد که دوران اوج اسپانیا، دوران حکمرانی هویت واحد این کشور بود.

در این اسکناس، چهره «فرانسیسکو پیزارو گنزالز» (۱۵۴۱-۱۴۷۱)، کشورگشای نامی به چشم می‌خورد. او گشاینده امپراتوری اینکا و پایه‌گذار شهر لیما، پایتخت کنونی کشور پرو است. او نخستین‌ بار در سال ۱۵۰۲ به همراه ناوگانی بزرگ از کاستیل به هیسپانیولا گام نهاد. در سال ۱۵۱۳ همراه با گروهی دیگر به باریکه پاناما رفت و از نخستین اروپاییانی بود که کرانه‌های اقیانوس آرام را می‌دیدند. در آینده با موضع‌گیری‌های سیاسی‌اش توانست کلانتر شهر پاناما شود.

در طرف دیگر نیز چهره «هرنان کورتس» (۱۵۴۷-۱۴۸۵) کشورگشا و سردار اسپانیایی، فاتح امپراتوری آزتک در قاره آمریکا دیده می‌شود. کورتس با قوایی متشکل از تنها ۶۰۰ سرباز و تعدادی اسب در سواحل دریای کارائیب (ساحل شرقی مکزیک امروزی) لنگر انداخت. نیروهای اسپانیایی تحت فرمان او پس از بنیان‌نهادن شهر ساحلی وراکروز به سمت شمال و مرکز مکزیک حرکت کردند و در نوامبر ۱۵۱۹ به پایتخت آزتک‌ها، شهر تنوشتیتلان رسیدند. هرچند در ابتدا با استقبال آزتک‌ها مواجه شدند، اما کمی بعد، جنگ‌هایی بین آزتک‌ها و نیروهایش رخ داد. کورتس، پادشاه آزتک‌ها را دستگیر کرد و برای آزادی‌اش از مردم خواست تسلیم شوند. تا آگوست ۱۵۲۱ تمام قلمرو وسیع و پرجمعیت امپراتوری آزتک به تصرفش درآمد. به این ترتیب مکزیک به مستعمره اسپانیا تبدیل شد و استقلال مکزیک تا سال ۱۸۱۰ محقق نشد.


امکان یک قرارداد اجتماعی جدید


فوتبال نیز به‌مثابه جهانی‌شدن چهره‌ای ژانوسی دارد؛ از یک‌ سو می‌تواند ابزاری برای هویت‌بخشی و پرکردن شکاف‌ها و گسل‌های اجتماعی باشد و از دیگر سو باعث رادیکال‌شدن خرده‌هویت‌های قومی-زبانی و نژادی شود. در واقع، هم‌اکنون ابزار بسیاری از قوم-ملت‌ها تیم فوتبال محلی‌شان است.

آنها با حضور در استادیوم و استفاده از نمادهای خود، از پرچم و سربند و بازوبند تا شعار و سرود گروهی، تلاش می‌کنند بیم‌ها و امیدهای اقلیت محبوب‌شان را بازنمایی کنند. چندین دهه است که تیم بارسلونا و اتلتیک بیلبائو در قلب اروپا از این شیوه برای انعکاس خواست‌های قومی خود استفاده می‌کنند. آینده اسپانیا بستگی بسیاری به امکان رسیدن به یک «قرارداد اجتماعی» جدید دارد.

جهت مشاهده فایل باکیفیت تصویر زیر، اینجا را کلیک کنید
منبع عصرتراکنش
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.