پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
اسکناسی که به اندازه پای سیب آمریکایی است / آمریکا به روایت اسکناس یکدلاری
عصر تراکنش ۶۳ / وقتی هفت اسکناس دلار؛ یعنی ۱، ۲، ۵، ۱۰، ۲۰، ۵۰ و ۱۰۰دلاری را با وسواس کنار هم بچینیم و با دقت به تمام نمادها و زوایای پیدا و پنهان آن بنگریم، احتمالاً هیچ کدام بهاندازه اسکناس یکدلاری بازتاب تاریخ، سیاست و اقتصاد ایالات متحده نیست. در ایالات متحده، برای هر چیزی که بخواهند اصالت آمریکایی آن را اثبات کنند، از این ضربالمثل استفاده میکنند که «بهاندازه پای سیب آمریکایی است». بیگمان اسکناس یکدلاری نیز مصداق تاموتمام این ضربالمثل است و کمتر پولی مشابه آن میتوان جستوجو کرد.
ینگه دنیا و دگرگونی اقتصادی-اخلاقی
اسکناس یکدلاری بیش از هر چیز تجسم «اخلاق پروتستانی و روحیه سرمایهداری» وبر است؛ جایی که گروههای انبوهی از مردم برای درگیرشدن با کار در جهانی عرفی، توسعه بنگاهها و پرداختن به تجارت و تجمیع ثروت برای سرمایهگذاری برانگیخته شدند.
پول و بازار هزاران سال است که وجود داشته، با این حال، به همان اندازه که پول در روزگار اخیر دارای موقعیت کانونی است، مردم در جوامع متفاوتی مانند یونان باستان، چین، اروپای قرون وسطی و حتی آمریکای مستعمره، رفاه ساکنان را برحسب درآمدهای پولی یا بازده اقتصادی اندازهگیری نمیکردند.
در اواسط قرن نوزدهم، ابتدا ایالات متحده و بعدها دیگر کشورهای صنعتی مانند انگلستان و آلمان از این الگوی تاریخی خارج شدند. پس از آن بود که تاجران و سیاستگذاران آمریکایی شروع به اندازهگیری پیشرفت برحسب مبالغ دلاری کرده و رفاه اجتماعی را بر اساس ظرفیت مردم برای ایجاد درآمد محاسبه کردند. این تغییر اساسی، در طول زمان نهتنها نحوه ارزیابی آمریکاییها از سرمایهگذاریها و کسبوکارها را دچار دگرگونی کرد، بلکه جوامع، محیطشان و حتی خودشان را نیز تغییر داد. امروزه ممکن است سنجش رفاه به روش غیرپولی دشوار به نظر برسد، اما معیارهای دیگر، از تعداد زندانیها تا امید به زندگی، در طول تاریخ تأثیرگذار بوده است.
در واقع تا دهه ۱۸۵۰، محبوبترین و غالبترین شکل سنجش اجتماعی مجموعهای از شاخصها بود که در آن زمان بهعنوان «آمار اخلاقی» شناخته میشد و پدیدههایی مانند فحشا، حبس، سواد، جرم و جنایت، تحصیلات، جنون، فقر، امید به زندگی و بیماری را مورد سنجش قرار میداد. این آمارهای اخلاقی شدیداً پدرسالارانه بهطور مستقیم بر وضعیت جسمی، اجتماعی، روحی و روانی مردم آمریکا تمرکز داشتند و چه خوب و چه بد، انسانها را در مرکز بینش محاسباتی خود قرار دادند. واحد اندازهگیری آنها بدن و ذهن بود، نه دلار و سنت.
با این حال، در اواسط قرن نوزدهم، شاخصهای اقتصادی مبتنی بر پول شروع به برجستهترشدن کردند و در نهایت جایگزین آمار اخلاقی بهعنوان معیارهای اصلی رفاه آمریکا شدند. چه اتفاقی در اواسط قرن نوزدهم افتاد که به این گذار تاریخی بیسابقه منجر شد؟ پاسخ کوتاه و ساده است؛ سرمایهداری.
فراتر از یک اسکناس
بسیاری از مردم جهان، این تصور نادرست را در مورد ایالات متحده دارند که این کشور از بدو تأسیس، نظامی عرفی بوده، اما مطالعه نمادهای روی اسکناس یکدلاری خلاف این باور رایج را ثابت میکند.
اسکناس یکدلاری واحد اصلی پول ایالات متحده محسوب میشود. طراحی این اسکناس مملو از تصاویر نمادین است. نمادهای روی اسکناس یکدلاری ما را در مورد الهیات، فلسفه و ارزشهای مستعمرهنشینانی که در حال ساخت یک ملت جدید بودند، آگاه میکند.
کلمه دلار از کلمه آلمانی Taler (تالر یا دالر) گرفته شده است؛ نامی که به سکههای آلمانی ساختهشده در سال 1519 اختصاص داده شده بود. این سکه بهدلیل ضرب آن در یواخیمشتال، شهری در «بوهمیا»ی آن زمان، به این اسم نامگذاری شد و در انگلیسی بهمعنای «دره سنتیواخیم» بود. دو میلیون از این سکهها بین سالهای 1520 تا 1528 ضرب شدهاند. یک روی سکه مسیح مصلوبشده و روی دیگر تصویر مار آویزانشده از صلیب را نشان میدهد. در طرف شیر، علامت اختصاری «NU» و در طرف خط، عدد «21» ذکر شده بود. علامت دلار ($) نمادی از مار روی صلیب است.
پرتره جرج واشنگتن
پرتره واشنگتن به سفارش «مارتا واشنگتن» و توسط «گیلبرت استوارت»، هنرمند آمریکایی در سال ۱۷۹۶ کشیده شد. جالب اینجاست که اخم روی صورت جرج واشنگتن به این دلیل بود که بهتازگی دندانمصنوعی گذاشته بود و تا مدتها عادت داشت آنها را محکم روی هم فشار بدهد.
جرج واشنگتن شاید تأثیرگذارترین مرد تاریخ آمریکا باشد. او نهتنها میهنپرستان را به پیروزی بر بریتانیا، ابرقدرت نظامی آن زمان رساند، بلکه رئیس کنوانسیون قانون اساسی در فیلادلفیا و نخستین رئیسجمهور «ایالات متحده» بود. هیچ یک از نمایندگان جرأت نداشتند با درشتی با او سخن بگویند و کجرفتاری کنند.
چهره «جرج واشنگتن» (۱۷۹۹-۱۷۳۲) در مرکز اسکناس یکدلاری قرار دارد و نشان میدهد که روح او هنوز روح راهنمای تاریخ آمریکاست. اگر اسکناس یکدلاری را از وسط تا کنید، در مرکز آن، چشم راست واشنگتن دیده میشود، گویی همه آمریکاییها را خطاب قرار میدهد که باید بر اساس دیدگاه، شخصیت و ایمان او هدایت شوند.
واشنگتن بهعنوان عضوی از کلیسای «خالص» انگلیکن، اعتقادنامه رسول را مرتباً تکرار میکرد: «من به خدا، پدر قادر مطلق، خالق آسمان و زمین و به عیسی مسیح، تنها پسر او، خداوند ما، ایمان دارم.»
قاب امگا
قاب اطراف واشنگتن نماد امگا از الفبای یونانی است؛ نمادی از پایان چیزها (W). خود واشنگتن توسط کسی هدایت شد که گفت خداوند میگوید: «من آلفا و امگا هستم، آغاز و پایان» (مکاشفه 1: 8). این نماد، واشنگتن را با آیندهای که آمریکا برای آن تلاش میکند، پیوند میدهد. ایمان او و خدای او هنوز سرنوشت آمریکا را هدایت میکنند.
مُهر وزارت خزانهداری
ترازو نماد عدالت و کلید نماد خدمت است. ۱۳ ستاره نمادهای ۱۳ مستعمرهنشین هستند که روی مربعی که ظاهراً یک گونیای نجاری است، چیده شدهاند. نمادشناسی به ما میگوید که دولت امانتدار عمومی است و خادمان آن باید در انجام وظایف خود با نور حقیقت هدایت شوند.
نشان بزرگ ایالات متحده آمریکا
دو دایره یا حلقه موجود روی اسکناس یکدلاری، نشان بزرگ آمریکاست. طراحی این نمادها در طول زمان دچار تحول شده، اما معنی آن اساساً بدون تغییر باقی مانده است.
نماد عقاب بهدلیل تیزبینی و قدرت اسرارآمیز خود، بهعنوان نماد خرد و آیندهنگری انتخاب شده است. در ادبیات مسیحی، عقاب نماد بالاترین اقتدار یعنی اقتدار عیسی مسیح است (اعمال رسولان ۲:۳۲). ۱۳ ستاره بالای سر عقاب در این نشان (و همینطور ۱۳ تیر در چنگالهای چپ عقاب و نیز تعداد دانههای زیتون و برگهای شاخه زیتون) از 13 ایالت اولیه آمریکا در زمان انقلاب آمریکا علیه استعمار بریتانیا حکایت دارد.
عقاب در منقارش پارچهای را نگه داشته که بر آن عبارت لاتین E Pluribus Unum نقش بسته است. این عبارت بهمعنای یک از بسیار است که از بهوجودآمدن ایالات متحده از چندین ایالت بهصورت یک کشور واحد حکایت دارد.
برخلاف امروز که بسیاری از آمریکاییها معتقدند همه ادیان برابر هستند و هیچ مجموعهعقایدی از سایر باورها برتر نیست، در گذشته اصرار زیادی بر ادغام و هماهنگی فرهنگی-مذهبی وجود داشت. نظم جدید این ایده را تبلیغ میکند که آمریکا دیگر «دیگ جوشان» نیست که مردم باید در آن یکسان شوند (E Pluribus Unum)، بلکه یک «کاسه سالاد» است که در آن همه اجزا جداجدا و با حفظ هویت خود در کنار یکدیگر قرار میگیرند.
ملت استثنایی
بهطور کلی، اسکناس یکدلاری، بازتاب استثناگرایی آمریکایی است. این باور روی اسکناس یکدلاری تجسد یافته که آمریکا «ارض موعود جدید» است. برخی از فرقههای مسیحی چون مورمنها و برخی از پیوریتنها، آمریکا را «اسرائیل یا ارض موعود جدید» میدانند و معتقدند عیسی مسیح در ایالات متحده ظهور میکند. در واقع، باور مستعمرهنشینان اولیه بر این بود که آمریکا بارِ مقاصدِ رستگاریبخشِ خدا را در دوران جدید به دوش میکشد و بهتنهایی از آزمون تاریخ سربلند بیرون خواهد آمد.
آمریکا برای خود آمریکاییها مترادف مفهوم استثناست. دکترین استثناییبودن آمریکا در جهان از همان آغاز کشف و تصرف این سرزمین و بعدها در جنگهای استقلال و پس از آن در نماد آمریکا بهعنوان یک قدرت برتر، خود را به نمایش میگذارد.
ریشههای استثناگرایی آمریکایی به کتاب «عهد جدید» بازمیگردد که در آن لحظات بحرانی دارای معانی فرجامشناسانه میشود. به زبان استثناگراییِ آمریکایی، این بازیگر ایالات متحده است که به گفته مادلین آلبرایت، «ملتی استثنایی برای مواقع استثنایی است.»