راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

ماهیت فناوری اطلاعات / پدیداری فناوری اطلاعات مبتنی بر رویکرد فلسفه تکنولوژی

فرشاد صفری، معاون توسعه کسب‌وکار پلتفرم بانکداری باز فرابوم / به یک خودکار نگاه کنید. ابزاری مصنوعی برای نوشتن است؛ فقط همین؟ خیر، بیش از این است. خودکار زمانی ابزار است که توسط انسان برای نوشتن استفاده شود. از یک طرف خودکار می‌تواند بازتاب ارزش‌های سازنده یا استفاده‌کننده از آن باشد؛ می­‌تواند ارزش‌های اجتماعی و هنجاری گروهی از افراد را منعکس کند و نمادی از شهرت، حیثیت، مقبولیت اجتماعی و… نیز تلقی شود و از طرف دیگر خودکار می‌تواند در قالب یک سیستم تکنیکی-اجتماعی قرار گیرد مجموعه‌ای از عوامل فیزیکی و اجتماعی که با تعامل با یکدیگر موجب کارکرد آن می‌شوند و در آخر اینکه یک خودکار به‌این شکل به یک پذیرش جمعی(CollectiveAcceptance) در اندازه و کارکرد رسیده است.

در این مثال کوتاه سعی شد از چهارگونه تعریف فناوری استفاده شود:

  • ابزار مصنوعی
  • به‌کارگیری ابزار (توسط انسان)
  • چارچوب شناختی و هنجاری (نحوه خاص دیدن امور)
  • سیستم اجتماعی-تکنیکی

مارتین هایدگر در درس‌گفتار پرسش از فناوری یکى از معدود فیلسوفانى است که به مسئله فناوری به عنوان یک مسئله فلسفى نگریسته و نگاهى عمیقاً فیلسوفانه به موضوعى به ظاهر غیرفلسفى کرده و آن را موضوع تفکر عمیق فلسفى قرار داده است. او یکى از نخستین متفکرانى است که در فناوری (و روح حاکم بر آن) مسئله‌ه‏اى وجودى یافت و به بررسى شأن وجودى فناوری، روح حاکم بر آن و… پرداخت. هایدگر، تعریف فناوری به عنوان ابزار مصنوعی را در عین حال که درست می‌­دانست اما منطبق با ماهیت فناوری نمی‌­دانست و آن را دید ساده‌­انگارانه‌­ای می‌­دانست و اشاره داشت که ماهیت فناوری به هیچ وجه، امری فناورانه نیست و در پی کشف حجاب (مستوری) ماهیت فناوری بود.

ابزارمندی و انسان مدار بودن باعث پدیدآمدن یا انجام‌دادن چیزی می‌شود و این دقیقا همان نقطه‌ای است که هایدگر را به سوی مسئله علیت کشاند. بحث از فناوری به بحث از علیت می‌انجامد زیرا هر جا هدفى دنبال شود و وسیله‌اى بکار گرفته شود و هر جا ابزارى حاکم باشد علیت هم حاکم است. تا اینجا از سطح ابزاری به پرسش از علیت رسیدیم.

 علیت به معناى چیزى است که چیز دیگرى بدان مدیون است.  علل چهارگانه ارسطویی شکل­‌هاى مدیون بودن به چیزى یا مسئول چیزى بودن هستند، نحوه‌­هایی از علت که به یکدیگر تعلق دارند. این علل چهارگانه زیر  علل اصلی بوجود آوردنده چیزی‌اند:

  • علت مادی
  • علت شکلی (صوری)
  • علت فاعلی
  • علت غایی

در مورد بسیاری از پدیده­‌ها و مصنوعات می­‌توان این موارد را تطبیق داد مانند جام نقره­ای که هایدگر مثال می‌­زند. اما سوال اصلی این است که چه چیزی باعث وحدت و چه چیزی منشأ وحدت این چهار علت در یک مصنوع است؟

به نظر هایدگر چیزى که عامل وحدت است، نحوه مسئول بودن است، این است که همه آن‌ها در به حضور درآوردن امرى که حاضر نیست‏ شریک و سهیم هستند، یعنى این چهار نحوه علت دست‌به‌دست هم می‌دهند تا جام نقره‏اى به قلمرو حضور درآید و آن‌ها مسئول به حضور درآمدن این جام نقره‏اى‏ هستند.

هایدگر مشخصه اصلى مسئول بودن را راهى کردن چیزى براى رسیدن به حضور می‌‏داند. از این مرحله به بعد است که هایدگر از تفسیر فناوری به‌عنوان یک ابزار عبور می‌کند و به تعریف کامل‌‏ترى از آن می‌‏رسد یعنى تکنولوژى به‌عنوان نحوه‌‏اى از انکشاف و حضور. نکته مهم و اساسى در به ظهور و حضور رسیدن امر پنهان و غایب است که همان کشف حجاب، رفع استتار و عیان شدن، اصلی‌ترین نکته آن است.

 درواقع هایدگر ماهیت فناوری را نحوه کشف و به ظهور رساندن تعبیر می‌­کند و از معادل­ه‌ایی مانند حبس کردن، تغییر شکل دادن، انبارکردن، توزیع کردن و تغییر مدار دادن برای نحوه کشف -انحاء انکشاف- استفاده می‌­کند.

اما در مورد فناوری اطلاعات، درواقع باید دید، در پس این مفهوم چه ظهوری، چه کشفی و چه چیزی پدیدار می‌شود. قبل‌­تر نیز در همین نشریه در قالب مقاله دیگری با عنوان غنی‌سازی واقعیت کارکرد اطلاعات توضیح داده‌شده است.

به نقل از آن با حرکت بشر از جامعه مدرن به پست‌مدرن فناوری نیز متحول می‌شود و جنبه نرم‌­افزاری آن بیش از گذشته اهمیت پیدا می‌کند. بنابراین درحالی‌که فناوری مدرن در قالب اشیاء صنعتی و صنایع تولیدی نمود می‌یابد، فناوری پست مدرن بیشتر در قالب اطلاعات و صنایع خدماتی ظهور می‌کند. در عصر پست مدرن، محدودیت بهره‌­کشی از طبیعت  نیست بلکه حذف اشیای فیزیکی و ارائه جایگزین مشابهی برای آن‌ها در قالب اطلاعات است، آدمی این اطلاعات را کنترل می‌کند و از آن‌ها برای رضایت بیشتر خواسته‌ها و به‌ویژه فراتر رفتن از محدودیت‌های طبیعی و غنی‌تر کردن واقعیت بهره می‌گیرد.

بر همین اساس فناوری اطلاعات به ظهور رساندن خاصیتی به نام غنی‌سازی واقعیت­‌ها است و فراتر رفتن از محدودیت‌­های تعامل با یک واقعیت.

با مثالی در زمینه بانکداری باز بحث را تمام کنیم. در فناوری بانکداری‌باز که طبق تعریف نوعی سیستم تکنیکی-اجتماعی است کاربر از طریق بازیگری غیر از بانک، خود را مواجه با واقعیت بانک یا خدمات بانک می‌­یابد و در تعامل با آن خدمت، انتخاب­­‌هایی می‌­تواند داشته باشد که تجربه غنی‌­تری نسبت به حالت مرسوم استفاده از آن خدمت در گذشته داشته باشد.

فناوری بانکداری باز مصداقی از کاربست فناوری اطلاعات و حضور بانک در جایی غیر از بانک با تمامی مؤلفه‌هایی است که در این مقاله ذکر شد.

بانکداری باز برخاسته از مفهوم نوآوری باز پدیده عصر اطلاعات است. پدیده­ای که می­‌تواند در قالب یک سیستم تکنیکی -اجتماعی حتی بر شیوه زندگی افراد تأثیر بگذارد. بر همین اساس این سیستم مجموعه مؤلفه‌های نرم و سخت (انسانی – تکنولوژی) را توأمان با یکدیگر داراست و در پاسخ به سؤال نشانه حیات یک بانک چیست به ما کمک می‌کند.

حیات یک بانک چگونه درک می‌­شود؟ نوآوری، پدیدارشوندگی، اثرگذاری از مؤلفه‌های حیات یک سیستم است و بانک به‌عنوان یک سیستم می‌­تواند حیات، توان پاسخ به تغییر و تکامل خود را از طریق رویکرد بانکداری باز به ظهور برساند. درعین‌حال فناوری بانکداری باز نوعی بی‌فاصلگی را پدید خواهد آورد.

وقتی بانک بتواند در اکوسیستم­‌های مختلف تعبیه شود و کارکردهای خود را ایفا کند عملاً کاربران نوعی بی‌فاصلگی را با ارائه‌دهنده خدمت تجربه خواهند کرد. ازاین‌رو طراحی خدمات مبتنی بر رویکردهای انسان‌محور برای داشتن نزدیکی در عین بی‌فاصلگی ضروری می‌شود. چراکه عمدتاً فناوری­‌ها مانند شبکه‌­های اجتماعی بیشتر موجب بی‌فاصلگی افراد شده‌اند تا نزدیکی، نتیجتاً امری پنهان در این ‌ارتباط و تعامل باید به‌وجود آید که در نهایت به کارکرد مطلوب خود می‌رسد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.