پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
هفته سخت بیتکوین در راه است / نمیخواهم بیتکوینی باشم که در ایران متولد و مبادله میشود!
دور نیست زمانی که برای خرید بیتکوینهایی که در ایران متولد شدهاند در صفهای قرعهکشی بیتکوین وطنی ثبتنام کنیم. روشن شد که چرا نمیخواهم بیتکوینی باشم که در ایران متولد میشود؟
رضا قربانی، عضو هیئتمدیره سازمان نظام صنفی رایانهای استان تهران و رئیس کمیسیون فینتک / طبق شنیدهها در روزهای آینده درگاههای پرداخت اکسچنجهای رمزارز در ایران بسته میشوند. احتمالاً در روزهای آینده خبرها، گزارشها و مصاحبههای متعددی درباره آثار منفی این کارها در رسانههای رسمی و غیررسمی هم منتشر شود؛ طبق شنیده آنهایی که تصمیم به ایجاد محدودیت برای رمزارزها گرفتهاند نگران آثار منفی ایجاد این محدودیتها هم نیستند!
در روزهای آینده بسیاری از فعالان عرصه تبادل رمزارز قطعاً به دنبال راهحلهای جایگزین میگردند؛ بخش تاریک تبادل رمزارز هم که به دور از هرگونه فعالیت نظارتی به صورت زیرزمینی کار میکنند، فعالتر میشوند و اتفاقاً خوشحال از بگیر و ببندهای احتمالی؛ آنطور که شنیده شده منافع ماینرها هم محفوظ است و کسبوکارهای بزرگ خصولتی که چاه نفت دنیای دیجیتال را کشف کردهاند کماکان با انرژی ارزان برق را به بیتکوین تبدیل میکنند و احتمالاً باید ممنون ارزآوری این کسبوکارهای خطشکن در دوران تحریمهای ظالمانه باشیم!
مردمی هم که از بورس و از نابودی سرمایههایشان خستهاند و برای اولین بار بازار مبادله دارایی پیدا کردهاند که به مرزهای ایران محدود نیست، گیجتر از گذشته میشوند و نگران اینکه چه بر سر داراییهایشان در صرافیهای ایرانی رمزارز میافتد. همه این شرایط عجیب و غریب در روزهای آینده در حالی رخ میدهد که رمزارز، ارز نیست و صرافی رمزارز هم یک صرافی مرسوم نیست! ولی با رمزارز که یک دارایی دیجیتال است قرار است همان رفتاری شود که با ارز کاغذی میکنیم و با اکسچنجهای رمزارز که در واقع بازارگاههای مبادله دارایی دیجیتال هستند همان روشی را در پیش میگیریم که تا امروز با صرافیهای سنتی در پیش گرفتهایم.
احتمالاً در روزهای آینده برخی از صرافیهای نورچشمی که مهمترین تکنولوژی مورد استفادهشان گاوصندوق و کیسههای حمل دلار است ناگهان میداندارهای یکی از عرصههای پیشروی فناوری خواهند شد. صرافیهایی که کوچکترین استفادهای از فناوری وب و موبایل نمیکنند به یک باره قرار است با کسبوکارهایی جایگزین شوند که جزو کسبوکارهای پیشرو در استفاده از فناوری هستند.
همه اینها در حالی رخ میدهد که آشوب به درون کسبوکارهای فعال و پیشرو حوزه داراییهای دیجیتال افتاده است؛ در شرایطی که داراییهای دیجیتال به رمزارز محدود شده و رمزارز هم در ماینینگ بیتکوین خلاصه شده، چه سرنوشتی در انتظار این دنیای تازه است؟ برخی معتقدند بلاکچین و مهمترین دستاوردش تا امروز یعنی بیتکوین آینده است و سریع باید آینده را به آغوش بکشیم.
برخی هم به کل منکر نوآوری و فناوری و تغییرات پشتبند آن هستند. افرادی هم مانند بنده که حرفشان این است که مسئله ما نه فناوری و نوآوری بلکه قانونگذاری است شنیده نمیشود. متاسفانه برخی چنان شیفته فناوری شدهاند که سویههای تاریک فناوری را نمیبینند و هرکسی هم که دست روی این سویههای تاریک بگذارد را دشمن فناوری و نوآوری میخوانند.
ماینینگ بیتکوین فعالیتی ضد محیط زیست است؛ این در حالی است که به دلیل قدیمی بودن زیرساختهای انرژی و تولید برق ما جزو کشورهایی هستیم که برق را کثیفتر از باقی جهان و با آلودگی بسیار تولید میکنیم. در ایران بهرغم تلاشهایی که شده تولید برق از طریق انرژیهای تجدیدپذیر نتوانسته جایگاه جدی پیدا کند و هنوز هم بیشترین حجم برق تولیدی ایران از طریق سوختهای فسیلی است.
ولی در دنیا حجم بیشتر برقی که تولید و برای استخراج بیتکوین استفاده میشود از طریق انرژیهای پاک و تجدیدپذیر تأمین میشود. آیا عجیب نیست که در ایران از کل موضوع داراییهای دیجیتال کثیفترین و ضد محیطزیستیترین بخش آن مورد تأیید قرار گرفته است و با توجیههایی مانند ارزآوری و دورزدن تحریمها از حمایتهای قانونی هم برخوردار شده است؟
در ایران بخشهای دیگر اکوسیستم رمزارزها نه تنها مورد توجه قرار نگرفته بلکه بر مبنای خبرهایی که رسیده احتمالاً قرار است در روزهای آینده شاهد ایجاد محدودیتهای جدی برای فعالیت این کسبوکارها باشیم. این روزها از واژههای عجیبی مانند بیتکوین تولید داخل رونمایی شده و در سکوت خبری آئیننامهها و روالهای اداری بیتکوین تولید داخل هم آماده شده است.
از کل انقلابی که داراییهای دیجیتال در جهان به پا کردهاند گویا قرار است سهم ما فقط تولید بیتکوین از طریق برق، انرژی و یارانه باشد و در نهایت این بیتکوین به مثابه سیبزمینی در اختیار صرافیهای مورد تأیید قرار گیرد و برقی که نمیتوان صادر کرد به این طریق صادر شود و در این روزهای سخت تحریم چند دلار ناقابل وارد کشور شود!
این آینده تاریک چقدر جدی است؟ برای این که بدانیم این آینده و محروم کردن ایران از انقلاب بلاکچین چقدر جدی است کافی است به صنعت خودروی ایران نگاه کنیم! در حالی که جهان به سوی اتومبیلهای هوشمند، خودران و برقی رفته است ما ماشینهایی تولید میکنیم که نه ایمنی دارند و نه هوایی که تنفس میکنیم را سالم باقی گذاشتهاند. محیطزیست، اقتصاد، توسعه و رشد فدای مفاهیم انتزاعی و منافع عدهای خاص شده است؛ چرا فکر کنیم که در حوزهای مانند داراییهای دیجیتال این سناریوی تاریک تکرار نشود؟
این در حالی است که اگر خودروسازهای دنیا برای فروش خودروهایشان به آب و آتش میزنند اینجا خریداران برای خرید خودرو صف میکشند و با مکانیسم اعجاببرانگیز قرعهکشی برنده خرید خودروی تولید داخل میشوند. بنابراین دور نیست زمانی که برای خرید بیتکوینهایی که در ایران متولد شدهاند در صفهای قرعهکشی بیتکوین وطنی ثبتنام کنیم. روشن شد که چرا نمیخواهم بیتکوینی باشم که در ایران متولد میشود؟
منفعت خرید و فروش و سفته بازی روی ارزهای دیجیتال برای اقتصاد ملی چیست؟