راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

کرونا؛ جنگ دیجیتال و ارتش شکست‌خورده

 امیرحسین مردانی، دانشجوی دکتری فناوری اطلاعات و کارشناس اقتصاد دیجیتال، اقتصادآ‌نلاین / نزدیک‎ به 10 روزی است که کشورمان ایران، درگیر یک ویروس همه‌گیر در دنیا به‌ نام «کرونا» است. همه‌گیر بودن این ویروس یعنی تمام دنیا درگیر آن است و نه ایران. نزدیک به یک‌ هفته‌ای است که خیلی از ما ایرانی‌ها در قرنطینه خانگی هستیم. وقتی در قرنطینه خانگی باشیم، ابزار اطلاع‌رسانی و ارتباط هم می‌شود فناوری‌های دیجیتال و این مهم‌ترین سلاح در دست بشر در حالت فعلی است.

همیشه همه کشورهای جهان در حال جنگ با هم هستند. این جنگ‌، گاهی فیزیکی و گاهی غیر‌فیزیکی و گاهی بر سر پول و گاهی بر سر قدرت است. در حالتی که در جبهه جنگ نمی‌توانیم حاضر شویم و رگبار به دست بگیریم، فناوری و رسانه دو سلاح مهم و ابزار اساسی جنگ به‌شمار می‌رود. در این جنگ، از نظر من ایران یک لشکر شکست‌خورده به تمام‌عیار است. در ادامه دلیل این تحلیل را می‌نویسم.


تعریف شکست در رسانه


در یک جنگ فیزیکی، میزان تلفات و یا خاکی از کشور که مورد تجاوز قرار گرفته است؛ دو معیاری هستند که شکست شما را نشان خواهد داد؛ اما در رسانه این‌طور نیست. در رسانه و مخصوصاً از نوع دیجیتال و عصر شبکه‌های اجتماعی، شما ممکن است چاق و فربه باشید، پولی از دست نداده باشید و به‌جایی هم تجاوز نشده‌باشد؛ اما شکست بخورید. در واقع، کار رسانه این است که شمارا «شکست‌خورده» جلوه بدهد. اگر حریف شما بتواند این کار را بکند؛ شما عملاً شکست‌خورده‌اید؛ بنابراین، اگر از ۱۰۰ نفر در دنیا بپرسید که آیا ایران در مبارزه با کرونا موفق بوده؟ ۵۱ نفر به شما بگویند «به نظر می‌رسد نه!»؛ این یعنی شما شکست خوردید. دیگر نرخ کنترل واقعی و اینکه آیا واقعاً کرونایی وجود دارد و یا نه مهم نیست؛ مهم چهره شما است که شکست‌خورده به نظر می‌رسد. این تعریف شکست یا پیروزی در رسانه است.


آمار تلفات کرونا؛ چقدر صادقیم؟


یکی از مباحثی که در ایران برای کرونا مطرح می‌شود این است که حاکمیت اساساً به چه میزان در اعلام آمار تلفات دقیق و صادق است؟ قبل از اینکه وارد ایران شویم، می‌خواهم شواهدی را از کل دنیا بررسی کنم.

۱چین؛ مبدأ ویروس و شروع ماجرا

آیا در چین همه آمارها درست است؟ آیا حاکمیت چین با مردم صادق است؟ جواب یک خیر بزرگ است! کشور چین یک کشور تقریباً بسته ازنظر رسانه است. شبکه‌های اجتماعی مانند توییتر، فیس‌بوک و حتی موتور جستجوی گوگل در چین فیلتر است؛ بنابراین؛ کنترل رسانه در چین ساده و مردم در ابتدای امر برای درک آمار درست نیاز به «VPN» دارند. این اولین شاهد برای عدم شفافیت حاکمیت چین با مردم خود است. به متن زیر نگاهی بکنید:

«در حال حاضر اطلاع دقیق از شیوع ویروس کرونا در چین سخت است. مردم چین برای اینکه آمار دقیقی از میزان تلفات داشته باشند، باید به‌سختی به رسانه‌های جهانی متصل شوند. به نظر می‌رسد، آمار دقیق تلفات بسیار بیشتر از چیزی است که دولت چین اعلام می‌کند.»

این متن برداشتی از یک مقاله در مجله فوربس است. در گزارشی دیگر این متن از یک منبع خبری موثق از چین نقل‌شده است:

«ما می‌دانیم که آمار تلفات خیلی بیشتر از این حرف‌ها است. ما می‌دانیم که آمار واقعی را به ما نمی‌گویند. ما در شهری زندگی می‌کنیم که اعلام کرده‌اند کرونا به آن وارد نشده، اما ما بیماران کرونایی در آن داریم.»

۲ایتالیا؛ بی‌عرضه‌ترین اروپایی

بعد از ایران نوبت ایتالیا شد. کشوری در قلب اروپا که هم‌اکنون درگیر کرونا با مقیاس بالا است. اولین خبری که از ایتالیا شنیده شد، قرنطینه بلافاصله ۱۴ شهر در این کشور بود؛ اما با این‌ وجود، شیوع با سرعت بالایی در حال حرکت است. خبری که در شبکه‌های اجتماعی توسط مردم دست‌به‌دست می‌شد به شکل زیر است:

«ایران در یک استراتژی اشتباه نتوانست قم را قرنطینه کند؛ درحالی‌که ایتالیا به‌محض ورود ویروس ۱۴ شهر را قرنطینه کرد. همچنین، ایران به ده‌ها کشور جهان ویروس کرونا را منتقل کرده‌است.»

اما اتفاق واقعی که جریان داشت، 11 کشور از مبدأ ایران درگیر کرونا شدند و ۱۴ کشور از مبدأ ایتالیا سازمان جهانی بهداشت.

۳آمریکا؛ رئیس جهان

از اولین کشورهایی که بعد از چین (به دلیل مراودات تجاری فراوان) درگیر ویروس کرونا شد آمریکا بود. البته آمریکا به‌دلیل موقعیت جغرافیایی که دارد، به‌طورکلی از ایران و چین بیشتر در امان این ویروس است. با این‌حال، نقل‌قول رئیس‌جمهور آمریکا درباره ویروس کرونا پس از اولین کشته به خاطر این ویروس، جالب است:

«این‌یک فریب بزرگ است که می‌خواهد ما را درگیر خود کند. دموکرات‌ها می‌خواهند ویروس کرونا را یک بازی سیاسی بکنند. آمارهایی که می‌دهند درست نیست و هیچ کرونایی در کار نیست. آمریکا کاملاً آماده کنترل کرونا است.»

اما واقعیت این است زمانی که شما یک کشته از این ویروس می‌دهید، اگر نرخ کشته‌ها را سه درصد هم بگیریم، احتمالاً ۵۰ تا ۶۰ مبتلا تا به الآن داشته‌اید. در بدترین حالت، ۲۰ تا ۳۰ مبتلا داشته‌اید. اتفاقی که در حال حاضر رخ‌می‌دهد این است که واژه «Coronavirus in United State» در گوگل شما را به اظهارات دونالد ترامپ می‌رساند. آمار دقیق از میزان مبتلایان آمریکا به‌سختی می‌توانید پیدا کنید و آماری که در حال حاضر پیدا می‌شود، مشخصاً کنترل‌ شده است.

این چند شاهد، صرفاً گوشه‌ای از بازی رسانه‌ای است که در دنیا در حال جریان است؛ بنابراین، می‌بینیم که این صداقت در دنیا هم وجود ندارد. تا جایی که ‌ مجله اکونومیست در سرمقاله آخرین شماره خود به این جمله اشاره می‌کند «در بهداشت عمومی، صداقت ارزش بالاتری از امید دارد»؛ بنابراین، موضوع شفافیت و صداقت یک موضوع جهانی است و مربوط به ایران نیست؛ اما از نظر رسانه‌ای، چه چیزی موجب می‌شود نقل‌قول دونالد ترامپ مورد قبول قرار گیرد اما نقل‌قول مسئولین ایرانی مورد تمسخر؟


چرا ایران شکست‌خورده است؟


با این‌حال، ازنظر رسانه‌ای و خصوصاً در فضای دیجیتال، شکست‌خورده تمام‌ عیار ایران است. شکست در فضای رسانه‌های دیجیتال، عوامل نرم دارد. چند دسته از این عوامل نرم را باهم بررسی می‌کنیم:

  • از دست‌رفتن سرمایه اجتماعی به‌دلیل برخی مشکلات سیاسی؛ اتفاقات آبان ۹۸ و همچنین هواپیمای اوکراینی، تأثیرات خود را می‌گذارد. ما چه بخواهیم و یا چه نخواهیم، این سرمایه اجتماعی از دست‌رفته را باید قبول کنیم و به‌دنبال احیای آن باشیم.
  • گیرکردن تاریخی در جنگ سخت به‌جای جنگ نرم؛ دنیای سال ۲۰۲۰ دنیای جنگ دیجیتال و هوش مصنوعی است. کشور ما ایران در ادبیات جنگ سخت و دفاع مقدس گیرکرده است. ما باید باور کنیم که رسانه و مخصوصاً رسانه‌های دیجیتال، هم‌رده با توپ و تفنگ قدرت دارد (اگر نگوییم بیشتر) و این قدرت بیشتر هم می‌شود. تا وقتی این قضیه شوخی گرفته شود، ما به دنبال ژنرال‌های دیجیتال نمی‌رویم و تاکتیک جنگ نرم صحیح را پی نمی‌گیریم.
  • فرهنگ ایرانی؛ در فرهنگ ایرانی، اساساً قبول شکست سخت است. این مربوط به حکومت‌ها و دولت‌ها نیست. مردم ایران نیز در قبول شکست سرسخت هستند. اولین قدم برای اینکه بتوانیم در این جنگ تاکتیک مناسب اتخاذ‌کنیم، قبول شکست توسط آحاد مردم ایران است. ما باید باور کنیم که دیگر یک کشور سلطنتی پولدار نیستیم و نیاز به یادگیری مهارت‌های نرم برای مبارزه در این دنیا داریم.
  • عدم درک بزرگان از رسانه دیجیتال و نسل دیجیتال؛ بزرگانی که در ایران در حال مدیریت و حاکمیت هستند، به‌طورکلی نسل جدید (دهه هفتاد به بعد) و فناوری‌های جدید را نمی‌شناسند؛ بنابراین راهکارهای تعامل با آن‌ها را هم خوب نمی‌دانند. باید باور کنیم که در این جنگ، یک پسر نوجوان ۱۵ ساله سرباز بهتری از یک کماندو ۳۰ ساله کنفوکار می‌تواند باشد!
  • انکار و اخبار مستقیم؛ یکی از رایج‌ترین اشتباهات رسانه و حاکمیت ایران، انکار و اخبار مستقیم است؛ یعنی اینکه ما مستقیماً بگوییم که راست‌گو هستیم. یا اینکه موج راه بیندازیم که مسئولین کرونا گرفته‌اند. این یعنی دست‌کم گرفتن میزان آگاهی مخاطب. بزرگ‌ترین رسانه ایران که از این استراتژی پیروی می‌کند، صداوسیما ملی ایران است. استراتژی بسیار ضعیف که در جهت حریف دیجیتال حرکت می‌کند و هرچه عمق آن بیشتر می‌شود، بیشتر به شکست‌خوردگی ایران منجر می‌شود. این یعنی صداوسیما ملی که سلاح کشور باید باشد، تبدیل به پاشنه آشیل کشور می‌شود.

این‌ها چندی از عواملی بود که به نظر می‌رسد باید توجه کرد. البته این یادداشت، قصد توجیه سوء مدیریت مسئولین در کنترل کرونا را ندارد؛ بلکه این موضوع را صرفاً از دید رسانه و رسانه‌های دیجیتال موردبررسی قرار می‌دهد.

نتیجه‌گیری کلی این است که صداقت و شفافیت در دنیا مسئله است و صرفاً مرتبط با ایران نیست؛ مشکل اساسی این است که ازنظر رسانه‌ای ما شکست‌خورده هستیم. این شکست اگر هم واقعی نباشد (البته تا قسمت عمده‌ای هست)؛ تبعات آن از شکست واقعی بیشتر است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.