راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

کارنامه ارزی و نظارتی رئیس‌کل بانک مرکزی / عملکرد ناموفق بانک مرکزی در حوزه کنترل و هدایت نقدینگی

کمال سیدعلی؛ مدیرعامل صندوق ضمانت صادرات ایران / از ابتدای سرکار آمدن سیف به‌عنوان رئیس‌کل بانک مرکزی، مسئله‌ای که موردنقد بسیاری کارشناسان قرار داشت این بود که تجربیات او در حوزه بانکداری اقتصادی (Commercial Bank) است؛ اما سابقه طولانی‌مدت ۳۰ ساله ولی‌الله سیف، به‌نوعی دغدغه ناآشنایی با شرح وظایف مسئولیت جدید را برطرف می‌کرد؛ اما حال که می‌خواهیم به عملکرد پنج‌ساله سیف نگاهی داشته باشیم، باید حوزه‌های مختلف را منفک از یکدیگر بررسی کنیم.

در حوزه نظارت باید گفت که درمجموع نسبت به سایر روسای کل، با توجه به عدم صدور مجوزهای بی‌مورد در دوره مدیریت خود و انجام کنترل‌های بیشتر و کارهای زیربنایی مناسب، عملکرد مناسبی داشته‌اند.

بااین‌حال حتی سیف هم نتوانست برخورد قاطعی با مدیران مؤسسات و باعث‌وبانی‌های آن داشته باشد و حتی شاهدیم که کماکان نیز پس از گذشت دوران مسئولیت هنوز بیان می‌شود که صحبت‌هایی وجود دارد که امکان طرح شدنش در جامعه وجود ندارد، مؤسساتی که به افراد صاحب نفوذی متصل بودند که در دوران قبل توانسته بودند پرفشار عمل کنند و مجوزهای متنوعی دریافت کنند.

به‌واسطه همین مشکلات است که نمره قبولی را به او می‌دهم و معتقدم به هر صورت توان مقاومت افراد نیز حدی دارد؛ هرچند که متأسفانه بانک مرکزی در رابطه با مؤسسات نتوانست از فشار اجتماعی بکاهد و به‌خوبی برای سپرده‌گذاران توضیح دهد که بانک‌ها و مؤسسات نیز مانند هر نهاد دیگری امکان ورشکستگی دارند، نتیجه هم این شد که مشاهده کردیم مبالغی از جیب مردم به سپرده‌گذاران پرداخت شد.

در حوزه ارزی نیز باید اشاره کرد نظر بسیاری از کارشناسان با آنچه واقع شد متفاوت بود و این اعتقاد وجود دارد که سیف می‌توانست مقاومت بیشتری در قبال تصمیمات غیر کارشناسی داشته باشد.

اگر توسط تیم اقتصادی دولت اجازه داده می‌شد که نرخ ارز با شیبی ملایم در چارچوب تورم طی سال‌های گذشته تغییر یابد با نابسامانی‌های اخیر مواجه نبودیم. هرچند گمان می‌رود سیف نظرات کارشناسی بانک مرکزی را نیز مطرح می‌کردند؛ ولی موردپذیرش مجموعه دولت قرار نمی‌گرفت.

در موضوع کنترل و هدایت نقدینگی نیز به نظر می‌رسد که بانک مرکزی نتوانسته عملکرد موفقی داشته باشد. این توقع از جایگاه ریاست بانک مرکزی می‌رود که تمام مسائل را صرفاً از دید بانک مرکزی موردبررسی قرار دهد.

به‌عنوان‌مثال امروزه بازارهای سرمایه و نیاز مبرم آن‌ها به بازسازی سرمایه، تحت تأثیر نگاه‌های سیاسی به نقطه نامناسبی رسیده‌اند و در همین یک سال گذشته به‌شدت تحت تأثیر تلاطمت ارزی قرارگرفته‌اند. هرچند در این حوزه نیز باید تأکید کرد که در مقایسه با رئیس‌کل قبلی، به‌مراتب بهتر عمل شده، اما اینکه بتوان عملکرد سیف را موردتمجید قرارداد، به‌هیچ‌وجه این‌گونه نیست!

یکی از مهم‌ترین دلایلی که در حوزه‌های اشاره‌شده سیف نتوانست نظر خود را اعمال کند این بود که به دلیل اصرار دولت برای کنترل تورم، نمی‌پذیرفت که نرخ ارز افزایش یابد. از سوی دیگر رئیس سازمان برنامه‌وبودجه یا سایر مسئولان نیز صحبت‌هایی مطرح می‌کردند که همگی آن‌ها عملکرد سیف در حوزه‌های مربوطه را تحت تأثیر قرار می‌داد.

به‌عنوان‌مثال در بخش نظارتی بانک، فشار بسیاری به بانک مرکزی اعمال می‌شد تا موضوع مؤسسات هرچه سریع‌تر حل‌وفصل شود و بسیاری از تصمیم گیران در قوه قضاییه و نمایندگان مجلس نیز به نظر می‌رسید که مخالفتی با این اقدامات غلط کارشناسی نداشتند. پول‌های هنگفتی که بابت ورشکستگی بانک‌ها و مؤسسات همگی به چرخه اقتصاد بازگشته و امروزه حجم نقدینگی را به میزان فعلی افزایش داده‌اند.

جمع‌بندی تمام موارد بالا را باید در استقلال بانک مرکزی دانست. این استقلال بانک مرکزی است که موجب می‌شود رئیس‌کل بتواند نظر کارشناسی خود را در بخش‌هایی نظیر ارز، مؤسسات وغیره عملیاتی کند.

هرچند که انتظار می‌رود رئیس‌کل بانک مرکزی شجاعانه از نظرات خود دفاع کند؛ اما درمجموع با کنار هم قرار دادن نقاط مثبت و منفی، سیف نمره قبولی را اخذ می‌کنند؛ گرچه اگر همین سؤال سال گذشته مطرح‌شده بود، ولی‌الله سیف بسیاری از نمرات منفی فعلی را در کارنامه پایان کارش نمی‌دید!

منبع: دنیای اقتصاد

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.