پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
فاجعه جدی در ارتباطات کشور
هشدار دکتر معتمدی وزیر اسبق ارتباطات و فنآوری اطلاعات؛
اینترنت از جمله معدود فنآوریهایی است که با گذشت چند سال از ورودش به کشور همچنان دغدغههای خاص خود را در میان مسئولان، کارشناسان و حتی اقشار مختلف مردم بههمراه دارد. دغدغههای مردم شاید بیشتر به نرخ این پروتکل ارتباطی مربوط میشود و البته تا حدی سرعت دسترسی، اما دغدغه مسئولان جنبههای مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی را در بر میگیرد و بر این اساس، شواهد نشان میدهد مسئولان کشور در هر دورهای برای ارائه و توسعه اینترنت سیاستهای خاصی را در پیش گرفتند. از آنجایی که حضور اینترنت در زندگی ایرانیها از ۱۰سال پیش تاکنون روزبهروز پررنگتر و بر اهمیت آن افزوده میشود شاید سیداحمد معتمدی را که تقریبا ۱۱سال پیش تصدی مقام وزارت را در وزارت ارتباطات و فنآوری اطلاعات برعهده گرفت را بتوان اولین وزیری دانست که نقش کلیدی در توسعه ارتباطات کشور بهویژه اینترنت و تلفنهمراه داشته است. با وزیر ارتباطات و فنآوری اطلاعات دولت اصلاحات در دفتر کارش در دانشگاه پلیتکنیک امیرکبیر در هفتههای آخر سال۹۰ فارغ از دغدغههای مدیریتی و در قالب یک استاد دانشگاه به گفت و گو نشستیم. وی که مدرک کارشناسی خود را از این دانشگاه گرفته، فارغالتحصیل رشته کامپیوتر و الکترونیک دیجیتال در مقطع کارشناسی ارشد و دکترا از دانشگاه پییر و ماریکوری فرانسه است که در سال۶۳ پس از بازگشت از فرانسه در دانشگاه امیرکبیر استخدام شد و پس از آن تجربه فعالیت مدیریتی و حضور در وزارت علوم و فنآوری بهعنوان معاون وزیر و سازمان پژوهشهای علمی – صنعتی را دارد و در نهایت نیز پس از اتمام کار در وزارت ارتباطات و فنآوری اطلاعات به خاستگاه اولیهاش که همان دانشگاه امیرکبیر است، برگشته است. گفت و گوی همشهری اقتصاد با احمد معتمدی مروری بر خاطرات وی از روزهای نخست حضور اینترنت در ایران و دغدغههای مسئولان در آن زمان برای توسعه اینترنت تا به امروز است که وضعیت فعلی شبکه اینترنت را تحلیل میکند.
با توجه به دوران تصدی شما در وزارت ارتباطات و فنآوری اطلاعات مشکلات و چالشهای موجود در این بخش چه بود و با وجود گذشت بیش از شش سال از آن زمان، فکر میکنید چه میزان از این چالشها حل شده و وضعیت فعلی را چگونه ارزیابی میکنید؟
طبیعتا در هر بخش و در برهههای زمانی مختلف فرصتها، تهدیدها و چالشهای بسیاری برای کسانی که مسئولیتی بر دوش دارند، وجود دارد که در بخش فنآوری اطلاعات و ارتباطات نیز این موضوع وجود دارد اما با این وجود چالشهای این بخش قدری متفاوت از بخشهای دیگر است؛ چراکه برای مثال فنآوری اطلاعات و ارتباطات در مسائل فنی و بودجههای اقتصادی شاید مشابه دیگر بخشها باشد اما از جهاتی تفاوتهایی با آنها دارد. متاسفانه بخش ارتباطات حساسیتهای سیاسی، امنیتی، اجتماعی و فرهنگی دارد که این موضوع کار را تا حدی نسبت به بخشهای دیگر مشکلتر میکند. این موضوع البته مختص ایران نبوده و در کل دنیا نیز دولتها نظارت قوی بر این بخش دارند. در ایران نیز به همین دلیل بخش ارتباطات و فنآوری اطلاعات آخرین بخشی است که خصوصی شده است.
پس به اعتقاد شما مباحث نظارتی و امنیتی جزء ماهیت فنآوری اطلاعات و ارتباطات بهحساب میآید و مربوط به ایران نیست؟
بله، این ماهیت ارتباطات و فنآوری اطلاعات است و در هر کشوری کم یا زیاد وجود دارد. در ایران علاوهبر مسائل سیاسی، مسائل فرهنگی این بخش نیز مدنظر است و بهدلیل ماهیت نظام و انقلاب میتوانیم بگوییم قویتر از کشورهای دیگر به آن توجه میشود. در کشورهای غربی نیز میتوانیم بگوییم به ارتباطات از جنبه فرهنگی آن اهمیت داده نمیشود اما بحث سیاسی آن مدنظر دولتهاست.
با این وجود، به نظر میرسد توسعه ارتباطات و فنآوری اطلاعات جنبههای امنیتی و سیاسی کشورها را بیشتر و پررنگتر میکند؟
بهطور قطع همینطور است؛ چراکه در گذشته تنها وسیله ارتباطی تلفن ثابت بود که بیشتر از جنبههای امنیتی به آن نگاه میشد تا سیاسی اما با آمدن اینترنت و تلفنهمراه و تلفیق این دو و نیز سرویسهایی مانند MMS و SMS که روی موبایل عرضه شد، این مباحث ابعاد وسیعتری به خود گرفتند. البته این حساسیتها در عین حال که میتواند در جاهایی به فرصت تبدیل شود از طرفی میتواند بهعنوان یک تهدید تلقی شود چراکه در بسیاری از موارد حساسیتهای بیش از اندازه میتواند توسعه یک بخش را با چالش اساسی روبهرو کرده و مانع توسعه آن شود.
این موضوع هماکنون و برای بخش فنآوری اطلاعات و ارتباطات کشورمان تا چه حد صدق میکند و آیا تنها مربوط به زمان حال است؟
ما در بین خودمان هم با این موانع و حساسیتها برای ارتباطات و فنآوری اطلاعات مواجه بودیم بهنحوی که در جبهه اصلاحات افرادی افراطی بودند که معتقد بودند محدودیتها در عرصه ICT باید به حداقل برسد یا اصلا وجود نداشته باشد که به نظر من افراط میکردند. چراکه بههرحال بخش ارتباطات دارای مباحث امنیتی است و از طرفی باید به مباحث فرهنگی آن نیز توجه کرد. البته در آن زمان در زمینه مباحث فرهنگی همه اتفاق نظر داشتند که باید محدودیتهایی برای دسترسی کاربران اعمال و با آنها برخورد شود اما بیشتر اختلافنظرها مربوط به مباحث سیاسی بود، چراکه عدهای معتقد بودند نباید هیچ محدودیتی برای کاربران این حوزه وجود داشته باشد و برخی دیگر نیز معتقد بودند که باید بیش ازحد نیاز سایتهای اینترنتی مسدود شود.
پس بهطور کل بیشتر موارد مربوط به اینترنت بود، چرا که آن زمان بحث موبایل آنطور که باید پررنگ نبود و کاربران بسیار کمی داشت؟
خب، مباحث مربوط به موبایل هم شروع شده بود چون ما SMS را راه انداخته بودیم، البته اینترنت هم آن زمان تازه راه افتاده بود و هنوز خیلی گسترش پیدا نکرده بود اما با این وجود عمده مباحث مربوط به اینترنت بود و هرچه پیش میرفتیم این مشکلات بیشتر میشد.
با این وجود، میتوان یکی از دلایلی که در زمان شما تلفنهمراه آنطور که باید رشد نکرد را وجود محدودیتها عنوان کرد؟
نه، آن زمان که شما به آن اشاره میکنید موبایل و SMS هنوز آنطور که باید راه نیفتاده بود و من فقط میخواستم بهعنوان مقدمه تاکید کنم که ماهیت ارتباطات فعلی خیلی با گذشته فرق کرده که این طبیعی است، چراکه ارتباطات دیگر تنها منحصربه صورت آنطور که در گذشته بوده، نیست و جنبههای سیاسی، امنیتی، فرهنگی و اجتماعی اینترنت بهنوعی تقویت شده است و از این حیث بهدلیل این ماهیت و اطلاعاتی که از طریق این شبکه رد و بدل میشود حساسیتهایی نیز برای آن وجود دارد که در ایران این حساسیتها تا حدودی با آنچه در کشورهای دیگر میبینیم، متفاوت است.
در زمان تصدی شما در وزارت ارتباطات و فنآوری اطلاعات وضعیت کاربران اینترنت به چه نحو بود؟
زمانی که من کارم را در وزارت ارتباطات و فنآوری اطلاعات شروع کردم ۲۰۰هزار نفر بیشتر کاربر اینترنت در کشور نبودند و ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار نفر هم موبایل داشتند و بهدلیل این تعداد انگشتشمار، حساسیتها برای استفاده از این تکنولوژی هم زیاد نبود اما رفتهرفته و با افزایش تعداد کاربران این حساسیتها نیز افزایش یافت. زمانی که ما دولت را تحویل دادیم بیش از هفتمیلیون کاربر اینترنت و ۷. ۵ میلیون کاربر موبایل داشتیم. البته بهدلیل شبکهسازی انجام شده اگر آن زمان ۲۰میلیون پورت اینترنت دایل آپ هم تقاضا میشد، مشکلی برای ارائه آن وجود نداشت.
عملکرد خودتان را در چهارسالونیم حضور در وزارت ارتباطات و فنآوری اطلاعات بهعنوان مقام ارشد این وزارتخانه چطور ارزیابی میکنید. فکر میکنید که کارنامه کاری شما در دو بخش موبایل و اینترنت قابلقبول بوده است؟
طبیعتا ما در شروع توسعه بودیم و اگر مسئولان کشور را برای توسعه قانع نمیکردیم و یک وفاق ملی شکل نمیگرفت بهطور قطع نمیتوانستیم در این بخش توسعه داشته باشیم. البته در بخش موبایل حساسیت به این شدت نبود و کسی مشکلی نداشت اما در اینترنت باید از یک طرف سیاستهای کلی را رعایت میکردیم و از طرفی برای راهاندازی شبکه اینترنت بر بستر مخابراتی باید یکسری از مسئولان را راضی میکردیم. بههرحال با مذاکراتی که انجام شد توانستیم در سیاستهای کلی، نظر رهبری، دولت و مجلس ششم را در این بخش جلب کرده و قوانینی در زمینه راهاندازی اینترنت اخذ و به هر حال، این بخش را ساماندهی کنیم. همچنین مصوبه انجام این مهم را از شورای عالی انقلاب فرهنگی گرفتیم تا تمامی مسیر در یک چارچوب مشخص قرار گیرد و اساس توسعه اینترنت و بهطور کل فنآوری اطلاعات و ارتباطات گذاشته شود.
پس با این تفاسیر و با وجود دغدغههایی که عدهای در ایجاد و راهاندازی اینترنت داشتند، شما موفق شدید یک وفاق ایجاد کنید و از این منظر کارنامه موفقی داشتید؟
بله، ما توانستیم به افرادی که دغدغههایی برای حضور اینترنت در ایران داشتند که بخشی از آن درست بود و بخشی هم افراطی بود، این اطمینان را بدهیم که براساس قوانین و در چارچوب اصول میتوان ارتباط با دنیا را داشت و از توسعه جا نماند. درآن زمان برای مسدود کردن سایتهایی که قوانین را رعایت نمیکردند طبق ضوابط شورای امنیت و امنیت ملی عمل میکردیم و با مکاتبه یک مسئول، سایت را نمیبستیم؛ بنابراین این موضوع از مسدود شدن بسیاری از سایتهای اینترنتی بهدلیل سلایق شخصی جلوگیری میکرد. در واقع ما در چارچوب ضوابط شورای عالی امنیت ملی که به تصویب رسیده بود، عمل میکردیم. این مشکل را در شنود تلفن ثابت و همراه هم داشتیم که در همان مصوبه شورای عالی امنیت ملی گفته شده بود که صرفا با حکم قاضی شنود این کار قابل انجام است و مستقیم نیز به روسای مخابرات گفته بودیم که اگر چنین حکمی برای شما آمد، اجرا کنید، اما اگر حکمی برای شنود مکالمات از جای دیگری آمد، موظف هستید که به ما منعکس کنید و آن را عمل نکنید. با این وجود شنود مکالمات در موارد خاص تنها از یک کانال و با حکم قاضی شنود و بهصورت کنترل شده و صحیح صورت میگرفت که این امر بهنفع منافع ملی انجام میشد.
با این وجود، شما شنود مکالمات تلفنی را تایید میکنید؟
شنود مکالمات در همه دنیا اتفاق میافتد و مصالح و امنیت کشورها را در بردارد، اما ما معتقد بودیم که باید ضوابط و چارچوبی داشته باشد و در این زمینه هم خیلی موفق عمل کردیم چراکه قاضی شنود بنابر تشخیص خود خیلی محرمانه و مستقیم عمل میکرد و افراط و تفریطی در کار نبود. بهطور کلی، ما در اینترنت، تلفن ثابت و همراه سعی کردیم قانونمدار عمل کنیم و حتی اگر اعتقادی به موضوع نداشتیم طبق قانون عمل میکردیم چرا که معتقد بودیم سلیقه شخصی وزیر یا دولت نباید در این مسائل دخیل باشد.
منظورتان این است که عدهای بودند که دوست داشتند سلایق شخصیشان را در اینترنت و موبایل تحمیل کنند؟
بله، افرادی بودند که برخی موانع برایمان درست میکردند، بههرحال به نظر خودمان جلوی افراط و تفریط را در حوزه اینترنت گرفتیم و این باعث شد اینترنت در ایران راه بیفتد، و الا امروز شما اینترنت نداشتید.
الان وضعیت را چطور میبینید. آیا آن افراط و تفریطی که در زمان شما وجود داشت، دیگر وجود ندارد؟
اتفاقا برعکس؛ الان این افراط و تفریط برای اینترنت وجود دارد و به نظر من این موضوع باعث شده ما وضعیت مناسبی در این بخش نداشته باشیم. در زمان ما مسائل خلاف در اینترنت بهتر کنترل میشد و در عین حال، افراد هم آن را احساس نمیکردند و کاربران در استفاده از اینترنت احساس رضایت داشتند با اینکه امکانات فنی به مراتب کمتر بود. به همین دلیل به نظر میرسد آن وفاق لازم بین دستگاههای ذیربط وجود ندارد و این مسئله مانع توسعه این بخش شده است.
در مورد مسدود کردن سایتهای اینترنت چطور؟ وضعیت آن زمان چطور بود و اینکه الان گفته میشود وزارت ارتباطات و فنآوری اطلاعات در فیلترینگ نقشی ندارد را شما تایید میکنید؟
الان اطلاع ندارم که این موضوع چه تغییراتی کرده اما در زمان ما که وزارت ارتباطات و فنآوری اطلاعات در تصمیمگیری فیلتر کردن سایتهای اینترنتی نقشی نداشت و خودمان هم علاقهای به این موضوع نداشتیم همانطور که میدانید وزارت ارتباطات، یک وزارتخانه فنی است و برایناساس ما علاقهای نداشتیم که بهدنبال سایتهای خلاف بگردیم. برایناساس و برای اینکه سلیقهای عمل نشود با مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی کمیتهای با حضور نمایندگان ارگانهای مرتبط برای تعیین مصادیق فیلترینگ تشکیل شد که نماینده وزارت ارتباطات و فنآوری اطلاعات نیز بهعنوان ناظر در این کمیته حضور داشت. الان هم فکر میکنم همان اتفاق میافتد، یعنی این کمیته مصادیق را ابلاغ میکند و وزارت ارتباطات از آنجایی که ابزارهای فنی را در اختیار دارد آن را اجرا میکند. ما هیچ مسئولیتی در چون و چرای فیلتر سایتهای اینترنتی نداشتیم. آن زمان دو نفر از اعضای دولت در آن کمیته بودند که دیدگاههایشان هم مشخص بود و الان هم که دولت عوض شده، طبیعی است که دیدگاهها عوض شده و مصادیق تغییر مییابد.
به اعتقاد کارشناسان بسیاری از سایتهای اینترنتی هم اکنون بدون دلیل مشخص و خارج از مصادیق کمیته تعیین مصادیق فیلتر میشود؛ آیا شما موافق این موضوع هستید؟
طبیعی است که سیاستهای دولتها با یکدیگر متفاوت است و به همین دلیل خروجیها نیز متفاوت شده است. ما معتقد بودیم به جای مسدود و محدود کردن هرچه اطلاعرسانی دقیقتر و بهتری صورت گیرد بهنفع دولت و مردم است. به نظرمن، لازمه اعتماد اطلاعرسانی است و اگر مردم اعتماد لازم را نداشته باشند و به دولت اعتماد نکنند نسبت به دور زدن دولت اقدام میکنند و مسیر تازهای برای خود پیدا میکنند. براین اساس استفاده از ابزارهای فیلترشکن در این راستا در کشور باب شده است.
منظورتان ازاینکه خروجیها متفاوت است، چیست؟
افراطهایی که در سیاستگذاریهای این بخش میبینیم باعث شده کاربران رضایت چندانی نسبت به استفاده از ابزارهای فنآوری ارتباطی نداشته باشند. برای مثال چندی قبل یکی از مسئولان گفته بود که اینترنت در واقع ابزار جاسوسی نیست، بلکه خود جاسوس است، خوب این تفکر کاملا افراطی و اشتباه است و من تعجب میکنم که اینچنین اظهاراتی عنوان میشود. اگر اینترنت نبود، صدای خودمان را چطور به دنیا میرساندیم؟ مگر به دلیل خلاف یک عده میتوان نعمت داشتن این فنآوری را از دیگر مردم سلب کرد؟ این را من نوعی کوتهنظری تلقی میکنم. اگر اینطور باشد باید تلفن را نیز جمعآوری کنند چون از طریق آن هم خلاف امنیتی و هم خلاف سیاسی اتفاق میافتد. اگر اینطور باشد نگذاریم هواپیما هم پرواز کند چون ممکن است خلافکاری سوار هواپیما شود. با این وجود حتی باید جلوی ساخت چاقو را هم بگیریم چون ممکن است بهعنوان ابزار آزار مردم مورد استفاده قرار بگیرد؟ در این عصر نمیتوان جلوی ورود تکنولوژی را گرفت همانطور که نتوانستند جلوی ورود ماهواره را بگیرند. اما اگر طرحهای فرهنگساز و حساب شده بهکار گرفته میشد استفاده از این فنآوری کنترل شده بهراحتی ممکن بود.
محدودیتهای موجود به نظر میرسد بهدلیل محتواهای غیراخلاقی و خلاف امنیت کشور که در بستر اینترنت وجود دارد صورت میگیرد؛ شما با این نظر موافقید؟
از کل اطلاعاتی که در دنیا و بر بستر اینترنت مبادله میشود، کمتر از ۳درصد آن را مسائل و محتواهای غیراخلاقی تشکیل میدهد و با این وجود آیا منطقی است که بهدلیل این ۳درصد ما جلوی ۹۷درصد دیگر اینترنت را بگیریم؟ این ناتوانی ماست که نمیتوانیم اطلاعات مفید تولید کنیم که جای این ۳درصد را بگیرد و چون نمیتوانیم ایجابی برخورد کنیم، پس بیاییم سادهترین راه را که محدودیت است، انتخاب کنیم؟ مثل اینکه در دانشگاه عدهای فعالیت سیاسی میکنند پس ما به دلیل این عده معدود در دانشگاه را ببندیم. به نظر من بهجای اینگونه محدودیتها راهش این است که کارهای اساسی و ریشهای فرهنگی انجام شود و با جوانان منطقی صحبت شود تا جوانان جذب ما شده و از این ۳درصد فاصله بگیرند. از نظر من دیدگاههایی که هم اکنون در بحث اینترنت وجود دارد اشتباه است؛ چراکه مسئولان فعلی فکر میکنند که اینترنت فقط مسائل امنیتی و سیاسی دارد و برای این مسائل جلوی مزایای آن را که یکی از مهمترین آنها اطلاعرسانی است میگیرند.
در این راستا نظرتان در مورد طرح شبکه ملی اینترنت چیست؟
در زمان ما دولت و وزارت ارتباطات با قوانینی که وجود داشت، این بخش را کنترل کردند و اجازه نمیدادند هرکس هر کاری که میخواهد در این راستا انجام دهد. شکی نیست که آن زمان هم اگر اینترنت را به وزارت اطلاعات میدانند از منظر امنیتی به آن نگاه میکردند و اگر به وزارت دفاع میسپردند از بعد دفاعی آن را میدیدند. اما در آن زمان ما فکر میکردیم که نقشمان این است که امکانی را فراهم کنیم که در چارچوب قانون همه از این شبکه استفاده ببرند. باید توجه داشت که ارتباط حقوق مردم است و قطع کردن و جلوی آن را گرفتن یعنی حقوق مردم را پایمال کردن؛ البته این به آن معنی نیست که همه چیز را آزاد کنیم بلکه باید در چارچوب قوانین مسائل را رعایت کنیم. به نظر من در این زمینه وضعیت خوبی نداریم و معنای آن کنترل نیست بلکه افراط است. من معتقدم که اگر بخواهیم در برخورد با اینترنت اینگونه افراط کنیم راههایی وجود دارد که باعث میشود مهار آن از دست حاکمیت خارج شود. البته در این زمینه اگر شبکه ملی را توسعه دهیم و افراط هم نکنیم میتوان اعتماد کاربران را جلب کرد در غیراینصورت مردم با دور زدن حاکمیت در هر خانهای با دیش ماهوارهای اطلاعات اینترنت را ردوبدل خواهند کرد.
با این وجود شما با راهاندازی شبکه ملی اینترنت موافق هستید و این در حالی است که کاربران و کارشناسان نسبت به راهاندازی این شبکه موضعگیریهایی دارند.
نه، منظور من از شبکه ملی، شبکه اینترنت ملی نبود. خود من درست نمیدانم منظور مسئولان از اینترنت ملی چیست. بر این اساس، خوب بود مسئولان خیلی شفاف و روشن هدفشان و روش کارشان را توضیح میدادند تا حدس و گمان کاربران و کارشناسان در این زمینه روشن شود.
از لحاظ فنی راهاندازی شبکه ملی اینترنت به چه معنی است و آیا مدلی برای آن وجود دارد؟
اینترنت ملی، خیلی معنی ندارد چون شبکههای اینترنت همهشان ملی هستند اما با یک پروتکلی همهشان به هم وصل میشوند و جنبه جهانی پیدا میکنند به همین دلیل هر شبکهای در هر کشوری میتواند ملی تلقی شود و زمانی که به هم وصل میشوند ارتباطات جهانی شکل میگیرد. با این وجود یک شبکه دیگر به موازات این شبکه تا زمانی که راه نیفتاده است نمیتوان در مورد آن نظری داد اما از نظر فنی و فیزیکی معنادار نیست چراکه الان روی همین شبکه اینترنت هم میتوان با VPN شبکههای اختصاصی درست کرد. بنابراین خیلی از نظر فنی توجیه ندارد که به موازات شبکه اینترنت یک شبکه دیگری ایجاد و مجددا هزینه شود. البته اگر به این معنا باشد که خیلی متکی به اطلاعات دنیا نباشیم و خودمان هم تولید محتوا کنیم و دنیا را از نظر زبان فارسی تغذیه کنیم این ایده خوب و قابل تقدیری است. برای اینکه صدایمان را به دنیا برسانیم باید اطلاعات علمی بیشتری تولید کنیم و زبان ملیمان را ترویج کنیم.
اما یکی از دلایلی که در مورد راهاندازی شبکه ملی اینترنت مطرح میشود این است که برای ارتباطات داخلی نیازی به پهنای باند بینالملل نباشد و امور داخلی در کشور استفاده شود، آیا این تعبیر درستی است؟
یک تعبیر همین است که اگر کارهای داخلی داریم نیازی به شبکه بینالملل نباشد که البته این را هم میشود بهنوعی با VPN ایجاد کرد. به نظر من دیگر نیازی نیست دوباره سرمایهگذاری کنیم و همه چیز را دوباره انجام دهیم در همین شبکه موجود هم میشود اینترنت تعریف کرد. اما اگر اینترنت ملی به این معناست که جلوی اینترنت را بخواهیم بگیریم یک کار عجیب و غریب است و امکانپذیر نیست؛ بهطور قطع برگشت به ۳۰سال پیش امکان ندارد. مثل این است که بگوییم ماشینها را کنار بگذارید و با درشکه بروید! باید توجه داشت که تولید اطلاعات در دنیا آنقدر زیاد است که جمعآوری اطلاعات خوب در داخل غیرممکن است و اگر قرار است این اتفاق بیفتد معنایش آن است که ما از ۹۸درصد اطلاعات خوب دنیا باید صرفنظر کنیم. بعید میدانم مسئولان نیز چنین نظری داشته باشند و ممکن است یکسری اینگونه دیدگاههایی داشته باشند و ندانند که تبعات آن چقدر سنگین است. در هر صورت من براساس شنیدهها صحبت میکنم و ممکن است این شنیدهها واقعیت نداشته باشد. باید بدانیم که جهانی شدن یک واقعیت است که ما باید با حفظ منافع ملی در آن شرکت کنیم و اگر واقعا آنچه شنیده میشود در مورد اظهارنظر مسئولان در خصوص اینترنت واقعیت داشته باشد یک فاجعه جدی در ارتباطات کشور در حال وقوع است.
معصومه بخشیپور
منبع: همشهری اقتصاد