پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
تابآوری و مسئولیتپذیری در زمانه جنگ
تابآوری امروز، فقط زنده ماندن نیست؛ یعنی شفاف بودن با کاربران، یعنی پذیرفتن مسئولیت، یعنی جدی گرفتن امنیت و یعنی آماده بودن برای هر اتفاقی که انتظارش را نداریم
مینا حاجی، سردبیر ماهنامه عصر تراکنش / راستش را بخواهید، هیچوقت فکر نمیکردم در زندگیام پاندمی یک ویروس را ببینم، قرنطینه را تجربه کنم، یا طعم زندگی در سایه جنگ را بچشم. اما زندگی، همین است دیگر. آنچه را غیرممکن، دور یا حتی کابوس میدانیم، یکروز بیخبر مینشاند درست جلوی چشمانمان. همین حالا، در میانه روزهایی که چیزی شبیه به کابوساند، مدام از خودم میپرسم: واقعاً قرار بود چه بشود؟ و حالا باید چه کنیم؟ در روزهای اول جنگ، حس غریبی داشتم. ترکیبی از ترس، بیقراری، نگرانی و هراس از دست دادن همهچیزی که با سالها تلاش ساخته بودم. مدام فکر میکردم جنگ آمده تا همهچیز را با خودش ببرد، تا هیچچیزی باقی نگذارد. اما حالا، با گذشت بیش از یک هفته از این وضعیت، اگرچه هنوز پر از خشم و ترس و اضطراب هستم، اما یک چیز را دارم آرامآرام میفهمم: جنگ، همیشه هم در خرابکردن «همهچیز» موفق نمیشود.
در دل این ویرانی، چیزی هنوز در آدمها روشن است؛ اشتیاقی برای ساختن دوباره، تلاشی بیوقفه برای دلگرمی دادن به خانواده، به همکاران، به کارمندان و حتی به خودمان. تلاشی برای زنده نگهداشتن امید، برای چسبیدن به معنای زندگی، و برای یادآوری اینکه هنوز میشود ایستاد و هنوز میشود ادامه داد.
این روزها، واژهای که مدام در ذهنم تکرار میشود، «تابآوری» است. نه بهعنوان یک شعار بلکه بهعنوان یکجور توانِ درونی برای ایستادن در دل طوفان. بهنظرم حالا، اگر یک چیز واقعاً حیاتی و ضروری باشد، همین تابآوری است؛ تابآوری در زندگی فردیمان، در زندگی کاریمان، در روابطمان، در کسبوکارهای کوچکی که برای ماندن میجنگند، در شرکتهای فناوری که با قطعی اینترنت دستوپنجه نرم میکنند، در سازمانهایی که زیرساختهای مالی کشور را سرپا نگه داشتهاند، و در آدمهایی که یاد گرفتهاند در همین وضعیت هم کار کنند، هم امید بدهند و هم دوام بیاورند. همینها باعث شد تصمیم بگیرم این یادداشت را بنویسم؛ برای توجه بیشتر به موضوع تابآوری در روزگار جنگ!
تجربه بحران، آزمون بزرگ تابآوری
بامداد ۲۳ خردادماه ۱۴۰۴ بود که ایران با یکی از پرمخاطرهترین لحظات تاریخ معاصر خود روبهرو شد. فکر میکنم تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک کشور، صرفاً یک تهدید نظامی نبود؛ بلکه آزمونی واقعی برای سنجش تابآوری زیرساختهای اقتصادی، دیجیتال و اجتماعی به شمار میرفت. اگرچه جنگ در آسمان و زمین جریان داشت، اما سنگینترین فشارهای روانی و ساختاری بر دوش کسبوکارها، سازوکارهای بانکی، شبکههای ارتباطی و پلتفرمهای فناوری مالی فرود آمد. جایی که بحران با قطع اینترنت، حملات سایبری و اختلال در جریان سرویسدهیها خودش را نشان داد. بااینحال، یک چیز از پا نیفتاد: کسبوکارهایی که دوام آوردن را بلد بودند! آنهایی که با قلق بحران آشنا بودند. کسبوکارهایی که نه با خبر حمله از هم پاشیدند، نه با قطع اینترنت تعطیل شدند.
کسبوکارها در میدان بقا
در همین روزهایی که همهچیز در خاکستریترین حالت خودشان قرار دارد، پلتفرمها و کسبوکارهایی که تا دیروز چشمبهراه سرمایهگذار خارجی و بازار منطقهای بودند، حالا فقط یک خواسته دارند: بقا!
نوبیتکس و چند بانک هدف حمله قرار گرفتند. برخی بانکها پیامک هشدار فیشینگ ارسال کردند. صرافیها معاملات را متوقف کردند و قیمت دلار بالا رفت. امید خیلیها و سرمایه برخی دیگر از دست رفت. برخی کاربران، از ترس حملات سایبری، رمزهای خود را تغییر دادند و بسیاری اصلاً اینترنت نداشتند تا بفهمند چه گذشته است!
از بحران تا بازسازی اعتماد
پرسش اصلی اما در این شرایط بحرانی این است: آیا میتوان در برابر تهدیدهای شدید امنیتی، فناوری را تابآور و خدمات مالی را پایدار نگه داشت؟ پاسخ در روزهای پس از بحران تا حدی امیدوارکننده بود برایم. بانکها باوجود شرایط فوقالعاده، فعالیت خود را حفظ کردند. بازار سرمایه برای جلوگیری از بروز شوکهای هیجانی تعطیل شد، اما شبکه پرداخت کشور تا حدود زیادی پایدار ماند. مسئولان نیز اعلام کردند که زیرساختهای ارتباطی داخلی فعال است و محدودیتها عمدتاً مربوط به اتصال به اینترنت جهانی است.
اما آنچه برای من ملموستر بود، مجموعه گفتوگوهایی بود که طی این مدت در راه پرداخت با مدیران نزدیک به ۲۰ شرکت انجام دادیم. آنچه از این گفتوگوها دریافت کردم، تلاشی شبانهروزی و کاملاً مسئولانه بود: تلاشی برای آنکه سرویسها قطع نشوند، پشتیبانیها فعال بمانند و کاربران بتوانند با کمترین میزان اختلال، خدمات مورد نیاز خود را دریافت کنند. این سطح از تلاش، برای من مصداق روشنی از تابآوری در عمل است.
البته در این روزها، شاهد آسیبپذیریها، اختلالها و مشکلاتی هم بودیم. حملات سایبری به زیرساختهای بانکی، زنگ خطر مهمی برای امنیت مالی کشور بود. حمله به یکی از بزرگترین صرافیهای رمزارز و شناسایی دسترسی غیرمجاز به بخشی از کیف پولهای گرم کاربران این صرافی نیز نشان داد، نیاز به تابآوری البته با سرمایهگذاری در امنیت و شفافیت داریم. بااینحال، واکنش مسئولانه این صرافی رمزارز در پذیرش کامل مسئولیتها، ارائه توضیحات شفاف و تضمین جبران خسارت از محل منابع داخلی نشان داد حتی در دل بحران، میتوان اعتماد عمومی را ترمیم کرد و الگویی برای رفتار حرفهای ساخت.
با تمام این اتفاقها، شاید یکی از موضوعات مهم این ایام، انتخاب وزیر جدید اقتصاد توسط مجلس شورای اسلامی بود؛ تصمیمی که باوجود فضای جنگی، حامل پیامهایی روشن درباره امید به آینده، ماندگاری نخبگان و ضرورت ساختن اقتصادی درونزا و فناورانه بود.
تابآوری امروز یعنی چیزی فراتر از زنده ماندن
در نهایت فکر میکنم این بحران، فرصتی واقعی برای بازتعریف مفهوم تابآوری در صنعت مالی و فناوری ایران باشد. میدانم الان در شرایطی قرار داریم که بعضیها ممکن است بگویند «تابآوری دیگر چیست؟ وسط اینهمه بحران و ترس؟» اما واقعاً معتقدم که باید تاب بیاوریم و باید دوام بیاوریم. چون اگر قرار است در این وضعیت بمانیم و ادامه بدهیم، باید از همین حالا برایش آماده باشیم.
تابآوری امروز فقط زنده ماندن نیست؛ خیلی فراتر از آن است. یعنی شفافبودن با کاربران. یعنی اینکه مسئولیتپذیر باشیم. یعنی امنیت را جدی بگیریم. یعنی در سختترین لحظهها هم بتوانیم با مشتریمان در تماس باشیم. یعنی آماده باشیم برای هر چیزی که ممکن است اتفاق بیفتد.
اینها را وقتی بیشتر درک کردم که دیدم بعضی از شرکتها در همین روزهای بحرانی، کانالهای ارتباطی و ظرفیت پشتیبانیشان را دوبرابر کردهاند تا خیال کاربرانشان راحت باشد. یعنی وسط همه این نگرانیها، یک نفر هست که جواب بدهد و بگوید: «ما هنوز اینجا هستیم.» به نظرم این یعنی تابآوری. همین تلاشها، همین بیدار بودنها، همین مسئولیتپذیریها، مهمترین سرمایه ماست در دل بحران.