پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
در ذهن طراحان «طرح صیانت» چه میگذرد؟ / دچار تسلسلِ یادنگیری شدهایم
رضا قربانی عضو هئیتمدیره سازمان نظام صنفی رایانهای استان تهران / ماهنامه مدیریت ارتباطات / درباره طرح حمایت از حقوق کاربران و خدمات پایه کاربردی فضای مجازی چه میتوان گفت که تا امروز گفته نشده است؟ اجازه بدهید برخی گزارههایی را که در صحبتها تکرار شده است مرور کنیم:
طراحان طرح تصور میکنند با محدود کردن سرویسدهندههای بزرگ بینالمللی در فضای مجازی، زمینه برای خلق کسبوکارهای ملی فراهم میشود، ولی سیاستهای پیشبینیشده در این طرح، موجب ناامیدی و تشدید میل به مهاجرت در جوانان نخبه و فعالان اقتصاد نوآوری و فناوری کشور خواهد شد، آن هم در حوزهای که میتواند مزیت نسبی کشور باشد و زمینهساز گام دوم تحول اقتصادی کشور.
این طرح، به تهدید جدی کسبوکارهای خرد و خانگی کشور منجر میشود و چند صد هزار کسبوکار کوچک و مشاغل خانگی فعال در شبکههای اجتماعی را که بیش از دو میلیون شغل مستقیم و چند میلیون فرصت شغلی غیرمستقیم در کشور ایجاد کرده و معیشت میلیونها نفر را در کشور تأمین میکنند، به مخاطره میاندازد و موجب تضعیف امنیت اقتصادی و اشتغال در کشور میشود.
تصدیگری دولت در تولید محصولات یا خدماتی نظیر پیامرسان، موتور جستوجو و شبکه اجتماعی از محل اعتبارات دولتی که در طرح پیشبینی شده، نهفقط زنجیره نابودی سرمایه در پروژههای شکستخورده قبلی را ادامه میدهد، بلکه باعث ایجاد منابع رانتی برای تولید اپلیکیشنها و پلتفرمها و همچنین تسهیلگر فساد در تخصیص منابع اندک کشور خواهد شد.
تجربه موفق ایجاد کسبوکارهای نوآور در یک دهه گذشته نشان میدهد تا چه حد فضای کسبوکار ایران مستعد رشد برندهای ملی در این عرصه است؛ کسبوکارهایی که نه بهواسطه حمایت مالی دولت، بلکه بر اساس نیازهای بازار و در بخش خصوصی رشد کردهاند.
قوانین و مقررات مهم یک حوزه نیازمند بیشترین میزان مشارکت ذینفعان یک عرصه است. نوع تصویب سریع طرح و استفاده از اصل ۸۵ باعث شبهات بسیاری شده است. اصل ۸۵ قانون اساسی که در آن بحث تفویض اختیار رأی نمایندگان به کمیسیونهای تخصصی مطرح است، به شرایط خاص برای برخی قوانین تخصصی مربوط میشود که دارای بندها و جزئیات زیادی هستند؛ قوانینی که تصویبشان میتواند وقت صحن علنی را بگیرد. ادامه رویه پرشتاب و غیرشفاف موجود در فرایند تصویب طرح، باعث افزایش شکاف بین مردم و حاکمیت میشود و ضمن کاهش سرمایه اجتماعی کشور، زمینهساز تسریع و تشدید خروج سرمایههای مادی و معنوی از کشور خواهد شد.
تمایل به فاصلهگذاری عامدانه بین تحولات فناورانه جهانی با ایران در جایجای این طرح دیده میشود؛ این فاصلهگذاری باعث کاهش معنادار مبادلات فرهنگی و اقتصادی ایران با جامعه جهانی خواهد شد که نهفقط از قدرت نرم کشور برای تأثیرگذاری در عرصه تبادلات بینالمللی کم میکند، بلکه باعث تقلیل هزینه تشدید تحریمها علیه ایران میشود. کاهش تولید محتوای فارسی در رسانهها و شبکههای اجتماعی بینالمللی، پیامد دیگر عدم حضور آزادانه ایرانیان در فضای مجازی است که دست بدخواهان ایران را برای ارائه تصویر دلخواهشان بیش از پیش باز میگذارد.
با همه این حرفها، برخی اصرار دارند راههای تکرارشده قبلی را دوباره بپیمایند. این سؤال برای برخی از ما وجود دارد که چرا؟ چرا برخی تصور میکنند چاره کار در ایجاد محدودیت است؟ چرا برخی تصور میکنند باید با فضای مجازی جنگید؟ ریشه این برخوردها در چیست؟ سؤالی که به نظر میرسد پاسخی روشن ندارد، ولی همه اتفاقنظر دارند که ریشه اصلی این رویکرد تقابلگرایی در عدم درک و شناخت است.
هر فردی که بداند در زمینی منافعی هست آن زمین را نابود نمیکند؛ درک منافع یک زمین باعث میشود با زمین برخوردی مهربانتر داشته باشیم. گاهی اوقات ممکن است بهدلیل منافع کوتاهمدت، منافع بلندمدت را به فراموشی بسپاریم، ولی نکته اصلی این است که در بیشتر موارد شناخت کافی نداریم.
عدم شناخت به برخوردهای ذهنی با یک پدیده منجر میشود. برخوردهای ذهنی بهمرور مانع یادگیری میشوند و زمانی که پدیدهای در حال تکامل و رشد است، ما با ذهنیات خود مشغول میشویم. به نظر میرسد پیچیدگیهای فضای مجازی (صحیحتر بگوییم، فضای سایبری) در سالهای گذشته افزایش یافته و کسانی که نخواستهاند یا نتوانستهاند مبانی و بنیانهای فکری این فضا را درک کنند و توانایی همراهی با تغییرات پیدرپی را ندارند، سادهترین راه را انتخاب میکنند. سادهترین راه هم برخورد سلبی است.
نمیدانیم در ذهن طراحان طرح چه میگذرد، ولی روشن است که هر مدل ذهنیای که داشته باشند فضای مجازی را دشمن میداند نه زمین بازی؛ هر زمینی در کنار محصولات خوب و مفیدی که میدهد، علفهای هرز هم دارد و هیچ ذهن عاقلی قبول نمیکند که بهخاطر علفهای هرز، زمینی حاصلخیز را نابود کنیم. یکی از دلایلی را هم که بسیاری با فضای مجازی بیگانه ماندهاند و در برابر آن موضع دارند باید در یک پدیده عجیب دیگر جستوجو کرد: صداوسیمای انحصاری! رسانهملی انحصاری بهدلیل اینکه فضای مجازی را رقیب خود میبیند، در تمام این سالها بهصورت پیوسته علیه این فضا تبلیغات کرده و از این فضا تصویر دشمنی را ساخته که بنیانهای خانواده، جامعه، اقتصاد و کشور را نابود میکند.
منابع یادگیری بسیاری از طراحان این طرح هم رسانههای انحصاری هستند که بهصورت پیوسته علیه دنیای جدید تبلیغ میکنند. طبیعی است که با مدلهای ذهنی اصلاحنشده نمیتوان مزایای دنیای جدید را درک کرد، بنابراین طرحهایی برای نابودی این دنیای جدید عرضه میشود.