راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

دولتی برای مدیریت ابرچالش‌ها

نیما نامداری، معاون طرح و توسعه شرکت تجارت الکترونیکی ارتباط فردا / در سال‌های اخیر در ادبیات سیاست‌گذاری عمومی از مفهوم قابلیت دولت (State Capability) برای توصیف توانایی نظام اداره کشور (منظور تنها قوه مجریه نیست بلکه همه اجزایی است که چگونگی اداره کشور را تعیین می‌کنند) در پیاده‌سازی توسعه بسیار سخن گفته می‌شود. در بسیاری از کشورها دولت‌ها در پیاده‌سازی برنامه‌های توسعه‌گرای خود ناتوان هستند. زمانی فکر می‌شد مسئله یا کمبود منابع است (عمدتاً در کشورهای آفریقایی) یا فقدان دانش و تخصص و ایدئولوژی توسعه‌گرا (مثلاً در بسیاری از کشورهای نفتی) است. اما در دهه اخیر با حمایت سازمان‌های بین‌المللی و کمک‌های مالی کشورهای توسعه یافته مشکل رهبران توسعه‌گرا و تأمین منابع مالی بسیار کمتر شده است.

مثلاً بسیاری از رهبران جوان کشورهای عربی در بهترین کشورهای دنیا تحصیل کرده‌اند یا میلیاردها دلار کمک‌های مالی به کشورهای آفریقایی شده است. اما اتفاق ملموسی در این کشورها رخ نداده است. در بسیاری از این کشورها بودجه زیادی صرف توسعه سیستم‌های نرم‌افزاری می‎شود اما مردم استفاده نمی‌کنند، بودجه صرف بهبود نظام سلامت می‌شود اما بیماری‌ها کاهش نمی‌یابد، زیرساخت حمل‌ونقل ساخته می‌شود اما رشد اقتصادی ایجاد نمی‌شود، مدرسه و تجهیزات آموزشی تأمین می‌شود اما یادگیری دانش‌آموزان بالا نمی‌رود، برای توانمندسازی زنان بودجه و طرح وجود دارد اما مشارکت اقتصادی زنان بالا نمی‌رود خلاصه رهبران این کشورها برنامه‌های مدرن دارند اما این برنامه‌ها منجر به ارتقای ملموس سطح توسعه‌یافتگی نمی‌شود.

به نظر می‌رسد تبدیل ایده و منابع به توسعه، نیازمند قابلیت‌هایی در بروکراسی اداره کشور است که به‌سادگی قابل ایجاد نیست. اثربخشی (Effectiveness) بروکراسی اداره کشور تحت تأثیر عواملی فراتر از تخصص مدیران ارشد دولت و منابع فیزیکی در اختیار دولت است.

گفته می‌شود این گونه دولت‌ها گرفتار نوعی در خودماندگی (Big Stuck) شده‌اند یعنی در تله قابلیت (Capability Trap) گیر افتاده‌اند و منابع صرف شده به دلیل فقدان قابلیت بروکراتیک عملاً هدر می‌روند. گاهی این مشکل به دلیل نداشتن راه‌حل‌های بومی و اتکا به نسخه‌های عمومی (Isomorphic mimicry) است. یعنی دولت ادای دیگران را در می‌آورد. چون کاری مورد تأیید جهانی است بدون آنکه آن را مناسب شرایط کند و عمدتاً با هدف بستن دهان منتقدان آن را کپی ناشیانه می‌کند. گاهی هم دولت واقعاً در مقابل انتظارات مستأصل می‌شود و به سراغ راهکارهای وصله‌پینه‌ای ضعیف برای مشکلات اساسی و جدی می‌رود (Premature Load Bearing).

در دانش سیاست‌گذاری عمومی ادبیات خوبی در خصوص بحران قابلیت در اداره امور کشور وجود دارد که به خوبی وضعیت امروز ایران را توصیف می‌کند. دولت (به معنای اعم آن و نه فقط قوه مجریه) با انبوهی از مشکلات و انتظارات روبرو است اما فاقد قابلیت‌های بروکراتیک برای حل مسائل است و به همین دلیل با روش‌های کپی‌کارانه یا وصله‌پینه‌ای به دنبال حل سریع و عوام‌پسندانه مشکلات فوری است. فساد مالی و اداری و نیز نبرد قدرت درون حاکمیت هم مزید بر علت شده است.

از سوی دیگر گسیختگی اجتماعی هم فشار را بر دولت بیشتر کرده، هم انتظارات روز به روز بیشتر می‌شود هم به دلیل زوال همبستگی اجتماعی، قابلیت دولت کمتر هم می‌شود. درآمد تقریبا نیمی از خانوارهای ایرانی مستقیم یا با یک واسطه از اشتغال در دولت یا نهادهای عمومی تأمین می‌شود. این افراد همان کسانی هستند که به‌عنوان شهروند گرفتار گسیختگی اجتماعی هستند و به‌عنوان کارمند در یک دولت کم‌قابلیت کار می‌کنند. دولتی که بتواند بر ابر چالش‌ها فائق آید از یک سو باید بتواند توان قابلیت‌سازی درون دولت داشته باشد و از سوی دیگر باید بتواند مانع گسیختگی اجتماعی شود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.