راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

یک کارشناس ارشد مدیریت در سرزمین فناوری / ناصر حکیمی را بیشتر بشناسید

ماهنامه عصر تراکنش / ناصر حکیمی تازه شهریورماه امسال معاون فناوری‌های نوین بانک مرکزی شده است، ولی سال‌هاست که فعالان فناوری‌های بانکداری و پرداخت ایران او را می‌شناسند. برخلاف تصور بسیاری او مهندس نیست.

حکیمی سال ۱۳۷۲ دیپلم ریاضی‌اش را از دبيرستان معروف البرز گرفته است و سال ۱۳۷۶ هم لیسانس مدیریت صنعتی از دانشگاه تهران گرفته و آن سال، نفر اول فارغ‌التحصیلان دوره ۱۳۷۶ مدیریت صنعتی شده است. حکیمی همچنین رتبه اول کنکور کارشناسی ارشد ۱۳۷۶ مدیریت ‌شده و سال ۱۳۷۹ فوق‌لیسانس مدیریت بازرگانی‌اش در گرایش مالی را از دانشگاه تهران گرفته است.

کسب رتبه‌های اول به‌صورت مکرر باعث شد طی دوره‌ای که در بانک مرکزی به‌روی نخبه‌های رشته‌های مختلف باز شد، او هم وارد بانک مرکزی شود. حکیمی از سال 1380 تا 1382 پژوهشگر اداره مطالعات و مقررات بانکی و از 1382 تا 1383 پژوهشگر اداره شبکه تبادل اطلاعات بین بانکی بوده است.

از سال 1383 تا 1389 رئیس گروه تحقیقات و تدوین مقررات اداره نظام‌های پرداخت بود. کار جدی مدیریتی او تازه از سال 1389 شروع ‌شده است. او از این سال تا سال 1391 مدیر اداره نظام‌های پرداخت و از سال 1391 تا شهریور امسال هم مدیرکل همین اداره بوده است.

شهریور امسال او معاون فناوری‌های نوين بانک مرکزی شد. حالا او با انبوهی از کسب‌وکارهای فناوری سروکار دارد که می‌خواهند فضای بانکداری و پرداخت ایران را دگرگون کنند. این کسب‌وکارها برخلاف کسب‌وکارهایی که در اوایل دهه 80 شکل گرفتند، سروصداهای زیادی دارند و نمی‌شود به شیوه‌های آن‌ها دهه آن را به خط کرد. حکیمی فعلا روندهای کلی را مشخص کرده و فعالان فناوری‌های مالی ایران نسبت به او خوش‌بین هستند.

2 دیدگاه
  1. ناشناس می‌گوید

    معاونت فناوری بانک مرکزی باید در دست یک دانش آموخته مجرب آی تی باشد نه در دست فردی که مدیریت خوانده. بویژه اینکه؛ در این مملکت به اندازه کافی نخبه آی تی داریم.
    از طرفی حکیمی امتحان خود را پس داده و ثابت کرده که فقط دور خودش میچرخه.

  2. سمیع امامی دانالو می‌گوید

    جناب آقای ناصر حکیمی
    استاد گرامی و برادر عزیز
    عرض سلام و احترام
    بر خود واجب دانستم که دیدگاه خود را در ارتباط با تک دیدگاه فرد ناشناس بیان کنم . افراد ناشناس، بی هویتی که در جامعه امروز کم نیستند. جرائت معرفی خود را نداشته و در ارتباط با اکثر موضاعاتی که تخصص و دانش آن موضوع را ندارند با هویت های جعلی و ناشناخته صحبت می کنند !!!
    استاد گرامی
    در بسیاری از موارد، آدمها وقتی پشت سرتان حرف میزنند که شما به چیزی رسیده باشید که آنها قدرت آن را نداشته باشند. پیشرفتها حسادت آور است و معمولاً جرقه شروع غیبت پشت سر شما میشود. کسانیکه خیلی موفق باشند معمولاً محبور میشوند پوسته هنجارهای اجتماعی و فرهنگی را بشکنند. این واقعیت دلیل غیبت کردن دیگران پشت سر شما است، چه در مدرسه، چه دانشگاه و چه محل کارتان .
    حرف زدن دیگران پشت سرتان به این معنی است که واقعاً کار بهتر و مفیدتری برای انجام دادن ندارند. مطمئناً همه ما میخواهیم که زندگی مفیدتری داشته باشیم، بسیار پرمفهوم تر از غیبت کردن و حرف زدن پشت سر این و آن. این فقط نشانگر یک واقعیت است: آنها افرادی بیچاره و قابل ترحم هستند.
    بدترین ضربه به کسی که پشت سر شما حرف میزند این است که ببیند با اعتماد به نفس کامل به آنها لبخند میزنید؛ لبخندی که میگوید «من میدانم که پشت سرم حرف میزنید اما برایم مهم نیست!» .
    استاد گرامی سکوت حضرتعالی هم در ارتباط با دیدگاه این فرد ناشناس و مجهول الهویه همان خنده شما به این فرد و یا افرادی از این طیف است .
    “و من الله التوفیق”
    سمیع امامی دانالو

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.