راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

دسته‌بندی و بررسی مزایای اقتصادی فین‌تک‌ها در گفت‌وگو با امیر کرمانی

هفته‌نامه تجارت فردا / امیر کرمانی در یک تقسیم‌بندی کلی، حوزه‌های فین‌تک را به سه حوزه کلی پرداخت، قرض‌دهی و پس‌انداز تقسیم می‌کند. به گفته استادیار دانشگاه برکلی، فین‌تک‌هایی که کار اصلی آن‌ها تسهیل جابه‌جایی مالی و مکمل نظام بانکی است در ایران نیز در حوزه پرداخت توانسته از رشد نسبی برخوردار باشد؛ اما فین‌تک‌های دو حوزه دیگر یعنی قرض‌دهی و پس‌انداز در ایران رشد نداشته است. کرمانی دلیل آن را فراهم نبودن زیرساخت‌های لازم می‌داند. به گفته او مشکل اول نبود بانک‌های اطلاعاتی برای راه‌اندازی سیستم قرض‌دهی است. مشکل دوم سودهای موهومی نظام بانکی است که با پرداخت سودهای بالا، قدرت رقابت را از فین‌تک‌های حوزه پس‌انداز می‌گیرد و مشکل سوم بالا بودن نسبی هزینه خریدوفروش اوراق قرضه دولتی است؛ اما او معتقد است اگر مشکل سودهای موهوم نظام بانکی و فرابورس کارکرد خود را در اوراق قرضه دولتی بیابد فین‌تک‌های حوزه پس‌انداز می‌توانند ظرف مدت کوتاه چندماهه رشد کنند.

 

فناوری‌های مالی مدت‌هاست فعالیت خود را در سراسر جهان آغاز کرده و به‌سرعت در حال رشداند. فین‌تک‌ها در چه حوزه‌هایی فعالیت می‌کنند؟

در یک تقسیم‌بندی کلی حوزه‌های فین‌تک به سه حوزه اصلی و دو حوزه فرعی تقسیم‌بندی می‌شود. اولین و مهم‌ترین حوزه فعالیت فین‌تک‌ها، حوزه پرداخت (Payment System) است که 40 تا 45 درصد فعالیت فین‌تک‌ها مربوط به این حوزه است و اتفاقاً در ایران هم در این حوزه فعالیت‌های خوب و روبه رشدی انجام شده است. دومین حوزه، حوزه قرض‌دهی و تأمین مالی است (Lending and Financing) که این قرض‌دهی می‌تواند هم به خانواده‌ها باشد، هم شرکت‌ها و هم برخی از خدمات اجتماعی و جذب کمک‌های مردمی از طریق (‌Crowd funding) را دربر بگیرد. سومین حوزه فعالیت فین‌تک‌ها هم مربوط به حساب‌های پس‌انداز (Saving Account) یا Saving Instrument است. علاوه بر این سه حوزه اصلی، دو حوزه فرعی دیگر هم وجود دارد که فین‌تک‌ها در آن فعال هستند، یکی بحث Foreign Exchange است و دیگری بحث Account Management یا مدیریت حساب‌های فردی است مثلاً فردی که بیش از یک حساب بانکی دارد از طریق این نرم‌افزارها می‌تواند آن‌ها را به هم وصل کند.

 

فین‌تک‌ها با سرعت بسیار زیادی در دنیا رشد کردند و نمونه‌های موفق جهانی بسیاری برای آن‌ها می‌شود مثال زد. مزیت اصلی آن‌ها چه بود که توانستند این‌گونه رشد کنند؟

هر کدام از این سه حوزه فین‌تک، مزیت‌هایی دارد که دلیل رشد آن‌ها شده است. همان‌طور که در ابتدا گفتم مهم‌ترین و پرکاربردترین حوزه فین‌تک سیستم‌های پرداخت (Payment System) است. این فناوری در حقیقت جابه‌جایی مالی را برای افراد تسهیل می‌کند. مثلاً پی‌پال در آمریکا (PayPal) یا وی‌چت در چین (WeChat) دو فین‌تک بسیار معروف جهانی هستند که کار اصلی آن‌ها تسهیل جابه‌جایی مالی است. مثلاً با فین‌تک WeChat افراد به‌سادگی چت کردن، می‌توانند جابه‌جایی مالی انجام دهند؛ بنابراین مهم‌ترین مزیت فین‌تک‌های پرداخت، تسهیل جابه‌جایی مالی است و دلیل اصلی رشد آن‌ها هم تسهیل این فرآیند بوده است. اینکه افراد بتوانند از طریق اسمارت‌فون خود جابه‌جایی‌های مالی را انجام دهند. این فین‌تک‌ها هم با روی کار آمدن اسمارت‌فون‌ها توسعه پیدا کرد. فین‌تک‌های مربوط به حوزه پرداخت بیش از آنکه رقیب نظام بانکی باشد مکمل آن هستند. چون تا زمانی که یک حساب بانکی وجود نداشته باشد، بسیاری از این خدمات بی‌معناست و نمی‌توان از آن‌ها استفاده کرد.

دو حوزه دیگر فین‌تک‌ها، حوزه قرض‌دهی و حوزه پس‌انداز، برخلاف فین‌تک‌های پرداخت، راه را برای اقدامات مالی خارج از نظام بانکی باز می‌کنند. به همین دلیل می‌توان گفت این اقدامات به‌نوعی رقیب نظام بانکی است. مثلاً در چین حساب Yu’ebao (وابسته به AliPay) این‌گونه است؛ یعنی پولی که شما در Yu’ebao دارید در یک حساب بانکی نیست. بلکه پولی است که پشتوانه آن یکسری از دارایی‌ها مانند اوراق قرضه دولت چین با سررسید زیر یک سال است که امکان پس‌انداز و پرداخت سود را به کاربران خود فراهم می‌کند. این فین‌تک‌ها به‌نوعی می‌تواند رقیب نظام بانکی باشد.

 

چه شده که فین‌تک‌ها در دو حوزه تأمین مالی و حساب‌های پس‌انداز با سرعت در حال رشد هستند؟ مزیت آن‌ها چیست؟

همان‌طور که گفتم دومین حوزه فعالیت فین‌تک‌ها حوزه قرض‌دهی و تأمین مالی (Lending and Financing) است که در دوره رشد بسیار سریع قرار دارد. بزرگ‌ترین زیرشاخه این حوزه قرض‌دهی به خانوارهاست و پس از آن هم قرض‌دهی به بنگاه‌ها و سپس Crowd funding در حوزه جذب منابع مالی برای فعالیت‌های با انگیزه اجتماعی (یا کمتر اقتصادی) قرار می‌گیرد.

در حوزه قرض‌دهی خانوار، نکته اصلی این است که در نظام بانکی بانک عامل واسطه است که در یک طرف سپرده‌های مردم را جذب می‌کند و در طرف دیگر آن وام‌هایی را به مردم می‌دهد؛ یعنی بانک زمان انجام این فعالیت مالی، دو کار را هم‌زمان انجام می‌دهد یکی maturity transformation و دیگری credit transformation؛ یعنی بانک تأمین مالی پروژه‌های بلندمدت را از طریق استقراض کوتاه‌مدت (قرارداد سپرده) انجام می‌دهد (maturity transformation). از طرف دیگر بانک در دارایی‌های ریسکی سرمایه‌گذاری می‌کند اما از طریق قرارداد سپرده بدون ریسک خود را تأمین مالی می‌کند (credit transformation). به عبارتی بانک از طرف دارایی‌ها ریسک‌پذیر است اما از طرف بدهی‌ها ریسک‌پذیر نیست. در چنین حالتی شما نیازمند ضمانت بانک مرکزی و دولت برای جلوگیری از فرار بانکی هستید؛ اما همین ضمانت می‌تواند منجر به ایجاد رفتار مخاطره‌آمیز از سوی بانک‌ها شود. برای همین است که مسئله قانون‌گذاری و نظارت در نظام بانکی از اهمیت زیادی برخوردار است و همواره ناظر و قانون‌گذار باید مراقبت کنند که ریسک‌های بانک‌ها از حد مجازی فراتر نرود؛ اما اتفاقی که در بخش زیادی از فین‌تک‌های حوزه قرض‌دهی رخ داده این است که maturity transformation و credit transformation دیگر اتفاق نمی‌افتد؛ یعنی سرمایه‌گذار مستقیماً در یک پروژه مشخص سرمایه‌گذاری می‌کند و اگر در یک سررسید مشخص بخواهد سرمایه خود را برداشت کند می‌تواند سرمایه خود را در بازار ثانویه به فرد دیگری واگذار کند. به عبارتی چون فین‌تک‌های حوزه قرض‌دهی مسئله credit transformation و maturity transformation را انجام نمی‌دهند می‌توانند نرخ بازده بالاتری به سرمایه‌گذاران خود پیشنهاد دهند و در مقابل سرمایه‌گذاران ریسک نسبتاً بالاتری را قبول می‌کنند.

در این میان مسئله قانون‌گذاری هم مطرح می‌شود. رگولاتوری در بانک بسیار بالاست اما فین‌تک‌های حوزه قرض‌دهی به دلیل تنوع در روش‌های تأمین مالی و عدم نیاز به maturity transformation در نوع قراردادهایی که به خانوارها پیشنهاد می‌کنند می‌توانند نوآوری بیشتری داشته باشند. بحث دومی که در فین‌تک‌های قرض‌دهی وجود دارد نحوه استفاده آن‌ها از داده‌هاست. در نظام سنتی یکی از ویژگی‌های بانک داشتن مونوپولی در خصوص اطلاعات افراد است. مثلاً یک بانک به دلیل رابطه بلندمدتی که با یک فرد یا بنگاه تجاری داشته، اطلاعات مالی بیشتری در خصوص افراد دارد و ریسک افراد و شرکت‌ها را بهتر می‌تواند تخمین بزند. این رانت اطلاعاتی برای نظام بانکی بسیار مهم است و به بانک‌ها کمک می‌کند ریسک خود را کاهش دهند. با توسعه بانک‌های اطلاعاتی، رانت اطلاعاتی بانک‌های سنتی کمتر شده است. علاوه بر این با افزایش قدرت پردازش توانسته‌ایم به درک بهتری از رفتار قرض‌گیرنده و میزان ریسکی بودن افراد برسیم. در نتیجه انحصار بانک‌های سنتی در دسترسی به اطلاعات افراد کاهش پیدا کرده است اما دسترسی به بانک‌های اطلاعاتی یکی از مهم‌ترین زیرساخت‌ها برای توسعه فین‌تک‌های این حوزه است که در ایران این زیرساخت هنوز فراهم نشده است. تا زمانی هم که این پایه اطلاعاتی وجود نداشته باشد، بحث قرض‌دهی فین‌تک‌ها رشد چندانی نخواهد داشت. چون پایه اولیه برای پذیرش ریسک قرض‌گیرنده وجود ندارد.

 

این مشکل زیرساختی مانع رشد فین‌تک‌های قرض‌دهی در همه کشورها شده است؟

نه من می‌توانم مثال‌هایی بزنم از کشورهایی که بدون وجود این زیرساخت‌ها هم فین‌تک‌های حوزه قرض‌دهی در آن‌ها رشد کرده است. Ali Pay ابتدا از پلتفرم AliBaba (شبیه دیجی‌کالا در کشور ما) شروع شد. روی آن پلتفرم شرکت‌های مختلف کالاهای خود را می‌فروختند. این‌ها بر اساس میزان فروش شرکت‌ها روی این پلتفرم تخمین می‌زدند که سرمایه در گردش این شرکت‌ها چقدر است و ریسک حدودی را اندازه‌گیری می‌کردند. این یک مثال از شرکتی است که در نبود بانک اطلاعاتی اقداماتی انجام داد؛ اما در کل زیرساخت بانک داده اعتباری باید فراهم باشد.

 

آیا فین‌تک‌ها می‌توانند به توسعه فعالیت‌های اجتماعی و خیرخواهانه هم کمک کنند؟

Crowd funding در حوزه جذب کمک‌های مردمی هم بخش دیگری از حوزه قرض‌دهی است که افراد در این حوزه‌ها بیشتر انگیزه‌های اجتماعی دارند و نمی‌خواهند الزاماً به خاطر انگیزه‌های اقتصادی کاری انجام دهند. مثلاً افراد می‌خواهند بر اساس انگیزه‌های اجتماعی مدرسه یا بیمارستانی بسازند یا مثلاً کمک کنند که منابع مالی لازم برای توسعه یک محصول جدید یا حتی آلبوم موسیقی یک خواننده گمنام فراهم شود. پلتفرم‌های Crowd funding انواع مختلفی دارد و کارهای بسیار زیادی در این حوزه انجام شده است.

 

فین‌تک‌های حوزه پس‌انداز چگونه فعالیت می‌کنند و انگیزه اقتصادی افراد برای فعالیت در این حوزه چیست؟

حوزه سوم فعالیت فین‌تک‌ها هم حوزه پس‌انداز یا Asset Management است. در توضیح این بخش هم باید به تفاوت میان نظام سنتی بانکی و فین‌تک‌ها توجه کنیم. در نظام بانکی افراد پول خود را در بانک می‌گذارند و نمی‌دانند چه دارایی‌هایی پشتوانه سرمایه‌گذاری آن‌هاست اما به اعتبار بانک این کار را انجام می‌دهند؛ یعنی ما نمی‌دانیم دارایی بانکی که در آن سرمایه‌گذاری کرده‌ایم چقدر است و تنها به اعتبار خود بانک و پشتوانه بانک مرکزی این سرمایه‌گذاری را انجام می‌دهیم. در فین‌تک‌های پس‌انداز این ضمانت وجود دارد که پولی که وارد این سیستم می‌شود مستقیم به دارایی با ریسک بسیار پایین تبدیل می‌شود؛ یعنی در این حالت هم مانند حالت پیشین نه credit transformation انجام می‌شود و نه maturity transformation‌. بلکه پول شما درجا به دارایی‌های کوتاه‌مدت و کم‌ریسک تبدیل شده است. چیزی که می‌تواند منجر به موفقیت فین‌تک‌های این حوزه شود، داشتن تعداد زیاد مشتریان است و اینکه میزان مبادلات داخل خود شبکه فین‌تک زیاد باشد. در این حوزه موفق‌ترین مثال در دنیا حساب سرمایه‌گذاری Yu’ebao وابسته به Ant Financial در کشور چین است.

 

تا اینجا در مواردی اشاراتی به مسئله قانون‌گذاری در فین‌تک‌ها داشتید؛ اما مشخصاً اگر قرار باشد درباره چگونگی قانون‌گذاری در فین‌تک‌ها صحبت کنیم، این قانون‌گذاری باید چگونه انجام شود؟

مسئله قانون‌گذاری در فین‌تک‌ها یک بحث بسیار مهم است. برخلاف نظام بانکی که سابقه بسیار طولانی در قانون‌گذاری دارد و قانون‌گذاری در آن به بلوغ رسیده و ادبیات مشخصی دارد، حوزه قانون‌گذاری فین‌تک هنوز حوزه بسیار نوپایی است. در بازار سرمایه آنچه قانون‌گذار باید بداند اطلاعات درست است. در فین‌تک‌ها بخش عمده قوانین از نوع ایجاد شفافیت اطلاعات و جلوگیری از کلاهبرداری است. این نوع از نظارت با آنچه شما در بانک‌ها نیاز دارید بسیار متفاوت است. بخش اصلی سرمایه‌گذاری‌ها باید از نوعی باشد که خانوارها بدانند با چه ریسکی دارند سرمایه‌گذاری می‌کنند یا سرمایه آن‌ها ممکن است تحت تأثیر چه ریسکی قرار بگیرد؛ یعنی مسئله شفافیت اطلاعات در فین‌تک‌ها بسیار مهم است؛ اما این را هم باید لحاظ کنیم که شما به‌محض آنکه حساب پس‌انداز موازی نظام بانکی داشته باشید، نرخ سودی که آن‌ها می‌دهند می‌تواند رقیب نرخ سود نظام بانکی باشد؛ اما به نظر من مادامی‌که آن‌ها این نرخ سود را با عددسازی انجام نمی‌دهند و از طریق فعالیت‌های واقعی اقتصادی به دست می‌آورند ما نباید نگران باشیم. آنچه بازارها را به هم می‌ریزد این است که شما بازیگرانی داشته باشید که مصداق کلاهبرداری باشند. بحث مؤسسات مالی غیرمجاز به این دلیل بازار پولی را به هم ریخت که مصداق بارز کلاهبرداری بودند. چون میزان دارایی‌های این مؤسسات کمتر از میزان واقعی بدهی‌هایشان بود. در واقع بخش اعظم سود اضافه‌ای که به سپرده‌گذاران می‌دادند از طریق عددسازی بود. علاوه بر اینکه در مؤسسات مالی غیرمجاز ما به موجودی غیر از بانک اجازه داده بودیم فعالیت بانکی انجام دهد؛ اما در بخش عمده فین‌تک‌ها نه credit transformation انجام می‌شود و نه maturity transformation‌. در نتیجه میزان ریسکی بودن دارایی‌ها و ریسکی که سرمایه‌گذار قبول می‌کند، یکسان است. سررسید دارایی‌ها و سررسید سرمایه‌گذاری با آنچه در آن سرمایه‌گذاری شده نیز یکسان است. مادامی‌که شما به این سمت بروید که credit transformation و maturity transformation انجام ندهید نوع قانون‌گذاری شما، مانند قوانین بازار سرمایه خواهد بود.

 

به نمونه‌های بسیار موفقی از فین‌تک‌ها در حوزه‌های مختلف در سطح جهان اشاره کردید. این در حالی است که در ایران تنها فین‌تک‌های حوزه پرداخت موفق بوده‌اند. برای رشد فین‌تک‌ها به چه زیرساختی نیاز است؟

زیرساخت‌های مورد نیاز در حوزه‌های مختلف فین‌تک متفاوت است. در حوزه فین‌تک‌های قرض‌دهی ما به زیرساخت‌هایی برای قرض‌دهی نیاز داریم که نشان دهد بدهی‌های کل هر شخص حقیقی یا حقوقی به بخش‌های مختلف نظام مالی چقدر است. این زیرساخت اطلاعاتی مهم‌ترین زیرساختی است که برای رشد فین‌تک‌های حوزه قرض‌دهی نیاز است. اگر این زیرساخت ایجاد شود احتمال اینکه ما پیشرفتی در کمک به اقشار متوسط و پرداخت وام‌های خرد داشته باشیم افزایش می‌یابد؛ اما بدون ایجاد زیرساخت اطلاعاتی بعید است پیشرفت خاصی ایجاد شود. زیرساخت دومی که تا درست نشود، فین‌تک‌ها در ایران نمی‌توانند توسعه بیابند مسئله اصلاح نظام بانکی است. وقتی در نظام بانکی سودهای موهومی بالا داده می‌شود، فین‌تک‌ها نمی‌توانند با فعالیت واقعی خود، به سودی مشابه آن دسترسی پیدا کنند. به همان دلیلی که بانک‌ها نمی‌توانستند با مؤسسات غیرمجاز در پرداخت سود رقابت کنند، فین‌تک‌های حوزه قرض‌دهی و پس‌انداز هم نمی‌توانند با بانک‌ها در پرداخت سود رقابت کنند. مگر اینکه ما نظام بانکی‌مان را اصلاح کنیم. زیرساخت سوم، وجود اوراق قرضه بدون ریسک یا با ریسک پایین با سررسید کوتاه‌مدت و پایین بودن هزینه مبادلات بازار ثانویه است.

 

سه زیرساختی که برای توسعه فین‌تک‌ها اشاره کردید در کشور ما یا وجود ندارد یا مشکلات اساسی در رابطه با آن‌ها مشاهده می‌شود. با این تفاسیر چه فین‌تک‌هایی در ایران می‌توانند فعالیت کنند؟

فین‌تک‌های حوزه پرداخت از جمله فین‌تک‌هایی است که در ایران رشد کرده است، چون زیرساخت‌های آن به‌طور نسبی وجود دارد؛ اما حوزه‌ای که هنوز جای رشد دارد و این رشد کمک شایانی به دولت و کاهش هزینه‌های مالی آن خواهد کرد ایجاد فین‌تک‌های حوزه پس‌انداز است. فین‌تک‌های حوزه پس‌انداز می‌تواند محمل خوبی برای خرید اوراق قرضه کوتاه‌مدت دولتی باشد. وقتی می‌گوییم اوراق قرضه دولتی به این معناست که این اوراق ریسکی ندارد و اولویت پرداخت اصل و سود آن بالاتر از پرداخت حقوق کارمندان دولت است. این ابزار به‌راحتی می‌تواند جایگزین حساب‌های کوتاه‌مدت شود؛ یعنی خانوارها می‌توانند سود بالاتری با سرمایه‌گذاری در این حساب‌ها دریافت کنند؛ اما نکته مهم‌تر این است که تقاضای بسیار خوبی برای اوراق قرضه دولتی ایجاد می‌شود که این امر سبب می‌شود عمق بازار ثانویه اوراق قرضه دولتی افزایش پیدا کند و هم سبب می‌شود، به دلیل افزایش تقاضای اوراق قرضه دولتی، سودی که دولت باید برای اوراق کوتاه‌مدت پرداخت کند پایین بیاید و شاید حتی به حدود 12 تا 13 درصد برسد. من فکر می‌کنم فین‌تک‌های حوزه پس‌انداز از جمله حوزه‌هایی است که می‌تواند در کوتاه‌مدت شکل بگیرد و با شکل‌گیری و توسعه فین‌تک‌های حوزه قرض‌دهی ما حتی می‌توانیم بحث‌های عدالت اجتماعی و وام‌دهی خرد به اقشار متوسط و ضعیف را جلو ببریم؛ اما متأسفانه زیرساخت‌های ما اجازه این کار را نمی‌دهد چون زیرساخت‌های ما در این حوزه ضعیف‌ترین زیرساخت‌هاست.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.