راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

فین تک، شماره به شماره

علی حاجی زاده مقدم؛ کارشناس حوزه پرداخت / کسب‌وکارهای مالی نوپا را اینجا با کمی اشتباه «فین‌تک» صدا می‌کنند. از میان این کسب‌وکارها، گروهی که واسطهٔ پرداخت فردبه‌فرد و یا ابزار دریافت پول توسط کسب‌وکارهای خانگی و خرد هستند بیش از همه چنین خوانده می‌شوند.

البته که بخش مهمی از «فین‌تک» همین‌هایند و البته که تأثیرشان بر فضای کلی کارآفرینی و ایجاد خوداشتغالی بیش از هر عامل دیگری در صنعت مالی است. عامل اصلی شهرت تازهٔ این بخش از خانوادهٔ «فین‌تک» اما فیلتر شدن دسته‌جمعی تعدادی از آن‌ها در نیمه تیرماه امسال بود.

شش شماره زیر، سؤالاتی هستند که پاسخ آن‌ها، سرنوشت این کارآفرینان سرنوشت‌ساز را می‌سازند:

 

۱- چرا اهمیت دارند؟

پول شریان حیاتی رشد هر کسب‌وکار است. امروز (همچون همه‌جای دنیا) در ایران هم دسترسی به مشتری و بازار، به یمن وجود ابزارهایی ارزان و همه‌گیر چون اینترنت، شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌های موبایلی (و البته زیرساخت قابل‌اتکا و ارزان پستی)، مرز و محدوده نمی‌شناسد.

زنی خانه‌دار در شهری کوچک در میان کویر، زیورآلات دست‌ساز خود را بی‌واسطه به دست مشتریان ثروتمند شمال پایتخت می‌رساند؛ اما مهم‌ترین بخش این فرآیند هنوز دشوار است: گرفتن پول سفارش.

داشتن وب‌سایت و گرفتن درگاه پرداخت اینترنتی نیاز به سازمان‌دهی و سرمایه‌ای دارد که فراتر از بسیاری از این کسب‌وکارهای میلیونی است. تنها راه‌حل قبلی، انتقال پول از راه کارت به کارت کردن بود، با دشواری‌های خاص خود. روغن‌کاری مسیر دریافت پول و برداشتن تشریفات آن از سر راه این کارآفرینان تنها، بی‌شک یکی از مهم‌ترین کارهایی است که برای کمک به رشدشان می‌توان انجام داد.

 

۲- چرا فیلتر شدند؟

با دستور مقام قضایی. مبنای این دستور البته شکایت خصوصی یا تصمیم کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه نبود. دو مشکل اصلی مطرح می‌شود.

اول: در تلگرام سرویس ندهید و حتی اجازه ندهید کاربران شما با استفاده از تلگرام لینک پرداخت را برای هم بفرستند.

دوم: هرچه زودتر بروید و از بانک مرکزی و مرکز توسعه تجارت الکترونیکی مجوز بگیرید. سرآخر هم تعهد نامه‌ای از آن‌ها گرفته شده که البته هیچ‌یک از این «فین‌تک‌ها» از امضایش سربلند و خوشحال نبودند.

 

۳- چه چالش‌هایی دارند؟

غیر همین نگرانی از فیلتر شدن (خاص همه کسب‌وکارهای برخط ایرانی) و غیر از چالش‌های مرسوم بقیه کسب‌وکارها (از نگرانی پلمپ شدن محل کار توسط شهرداری گرفته تا بازرس بیمه و مأمور مالیات و ده‌ها نهاد ناظر ریزودرشت خاص هر صنف و صنعت)، مهم‌ترین چالش پیش روی این «فین‌تک» ها این است که جلوی استفادهٔ غیرقانونی از ابزارشان را چگونه بگیرند: ما در چارچوب قوانین ایران کار می‌کنیم.

با ما قمار نکنید، مواد مخدر و سی‌دی پورن خریدوفروش نکنید، کارت کسی را ندزدید و اگر دزدیدید، با استفاده از ما محتوایش را خالی نکنید و مواردی ازاین‌دست.

 

۴- چگونه مشتریانشان را بشناسند؟

برای کاستن از ریسک استفادهٔ غیرقانونی، این «فین‌تک» ها باید مشتریان خود را بشناسند. ولی از سوی دیگر اگر زیاد بخواهند پاپیچ مشتریان شوند و از آن‌ها برای استفاده از سرویس سند و قباله بخواهند، طبعاً اولین اثرش این است که همان مشتریان خوب و قانون‌مدار و کارآفرین را هم از دست می‌دهند.

از سوی دیگر، گرفتن اطلاعات شخصی مشتریان توسط این کسب‌وکارها، خودش ریسک‌های دیگری را هم به نگرانی‌های بیرونی و رگولاتوری اضافه می‌کند. ولی راه دیگری هم هست: تکیه‌بر شناسایی مشتری در بانک. برای بانک‌ها شناختن مشتری یکی از مهم‌ترین و اولین قدم‌هاست.

اگر این «فین‌تک» ها طوری سازوکارشان را بچینند که هر دو طرف هر معامله‌ای (که آن‌ها واسطه‌اش هستند) توسط سیستم بانکی احراز هویت شوند، جای نگرانی برای هیچ‌کس باقی نمی‌ماند.

 

۵- چگونه حریم شخصی مشتریان را حفظ کنند؟

یکی دیگر از چالش‌های این «فین‌تک» ها، حفظ حریم و اطلاعات کاربرانشان است. تقریباً تمام نهادهای نظارتی، در اولین قدم می‌خواهند دسترسی تمام و کمالی به اطلاعات مشتریان این «فین‌تک» ها داشته باشند و این خبری نگران‌کننده است. مبنای این نگرانی، صرفاً هم مباحث اخلاقی نیست.

اصل کسب‌وکارهای مالی بر پایه اعتماد کاربر شکل می‌گیرد. اگر مشتریان احساس کنند اطلاعاتشان جای امنی نیست و مدام دست‌به‌دست می‌شود، آیا چیزی از اعتمادشان باقی می‌ماند؟ راستی چرا مردم دوست ندارند از پیام‌رسان‌های داخلی (باآن‌همه استیکرهای جذاب) استفاده کنند؟

چرا تلگرام این‌قدر تأکید دارد که رمزنگاری‌اش انتها به انتهاست و خودش هم از محتوای مکالمات کاربرانش خبر ندارد؟ به نظر می‌رسد چالشی کلیدی برای این «فین‌تک» ها، این است که نهادهای نظارتی را قانع کنند به نفع همه است که افشای اطلاعات کاربران موردی و بر اساس شکایت یا دستوری قضایی باشد.

 

۶- چگونه باید بر آن‌ها نظارت کرد؟

«فین‌تک» ها هم معصوم نیستند. بخصوص با زیادشدن بازیگران این حوزه، دغدغه نظارت جدی‌تر هم می‌شود. خوشبختانه گزینه‌های نظارتی برای این حوزه اصلاً کم نیست.

غیر از نهادهای نظارتی عمومی (مثل قوه قضاییه و پلیس) که خواه‌ناخواه بر این کسب‌وکارها نیز نظارت خواهند داشت، مراجعی تخصصی‌تر هم هستند که بتوانند متولی این کار شوند:

اول‌ازهمه بانک مرکزی، به‌عنوان نظم‌دهندهٔ همهٔ سیاست‌های پولی و مالی. دوم: شاپرک، به‌عنوان بازوی نظارتی بانک مرکزی در حوزهٔ پرداخت. سوم: مرکز توسعه تجارت الکترونیکی وزارت بازرگانی، به‌عنوان متولی نماد. چهارم: مرکز ساماندهی رسانه‌های دیجیتال وزارت ارشاد، به‌عنوان متولی ساماندهی کل اینترنت. پنجم: ….

تا همین‌جا می‌توان فهمید چرا رتبهٔ ایران در شاخص فضای کسب‌وکار جهانی این‌قدر اسفناک است. راه‌حل البته این نیست که بی‌خیال نظارت شویم. ولی شاید بتوان به این فکر کرد که بهترین مرجع برای نظارت بر هر صنف، خود اعضای آن صنف هستند. اتفاقی که در قدیمی‌ترین و مؤثرترین اصناف کشور هم سابقه‌ای موفق دارد و در راستای مدنیت و سپردن کار مردم به دست مردم و حکمرانی خوب است.

«فین‌تک» یک بهانه است. باید تکلیف خودمان را باانرژی و اشتیاق نسل آموزش‌دیده و آمادهٔ کارآفرینی کشور زودتر روشن کنیم. پیش از آنکه قانع شوند در این دنیای کوچک بدون مرز، باید چمدانشان را بردارند و فرصت‌هایشان را جای دیگری بجویند.

1 دیدگاه
  1. عباس ملک احمدی می‌گوید

    متشکرم مثل همیشه عالی بود

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.