راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

با پتک فندق می‌شکنیم / ابزارهای پرداخت در جایگاه نادرست استفاده می‌شوند

هومن رضوی؛ مدیر تحقیق و توسعه شرکت نبض افزار / پرداخت رکن اصلی یک معامله است. هر کسب‌وکاری رسالت اصلی‌اش فروش است که آن‌هم از طریق یک معامله صورت می‌گیرد و مرحله نهایی آن معامله پرداخت خواهد بود.

ابزارهای مختلفی برای پرداخت وجود دارد: ابزارهای سنتی مانند سکه و اسکناس که طی یک فرآیند تکاملی همراه با پیشرفت بشری متکامل شده است.

با کشف فلز نخستین ابزارهای پرداخت بیش از 5000 سال قبل پدید آمد که با آنچه ما امروز به معنای سکه می‌شناسیم متفاوت بود ولی پیش‌زمینه اختراع و ضرب سکه در تمدن لیدی را پدید آورد. به‌تدریج در قرون اخیر مفاهیم جدیدی مانند چک نیز در کنار سکه و اسکناس به‌عنوان ابزارهای پرداخت مورداستفاده بشر قرار گرفت.

در چند دهه گذشته با پیشرفت‌هایی که در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات و مهندسی الکترونیک حاصل شد، پرداخت‌های الکترونیک جایگاه خود را در کنار ابزارهای سنتی پیدا کردند.

کارت‌های بانکی در کنار درگاه‌های مانند کارت‌خوان، خودپرداز، تلفن، تلفن همراه، اینترنت و حتی شبکه‌های اجتماعی همگی ازجمله ابزارهایی برای پرداخت در دنیای مدرن به شمار می‌روند؛ اما آیا این ابزارها که منطقی واحد ولی فیزیک متفاوتی بر آن‌ها حاکم است در جایگاه مناسبی مورداستفاده قرار می‌گیرند؟

انگیزه اصلی نگارش این یادداشت پاسخ دادن به این پرسش و تعیین جایگاه ابزارهای مختلف پرداخت در یک فضای ایدئال است.

ابزارهای پرداخت بر اساس برخط بودن یا غیر برخط بودن، زمان تسویه و هزینه تمام‌شده آن ابزار باید در جایگاه مناسب خود استفاده شوند و اگر یکی از ابزارها تضعیف شود سایر ابزارها خودبه‌خود نیاز مردم را پوشش داده که این مسئله می‌تواند هزینه‌های زیادی را بر سیستم بانکی وارد کند ضمن آن‌که تغییر عادت مشتریان خود کاری دشوار است.

ابتدا یک شرایط ایدئال و شاید طبیعی استفاده از ابزارهای پرداخت را موردبررسی قرار دهیم. سکه و پول خرد یک ابزار ارزان‌قیمت است که به دلیل خارج بودن از بانک‌ها نرخ سود بانکی به آن تعلق نمی‌گیرد.

این ابزار با سرعت و حجم بالا در معاملات روزمره به کار می‌رود. فرض کنیم که یک سکه 5 هزار ریالی در طول عمر خود در 300 پرداخت به کار برده شود. اگر هزینه ضرب این سکه برابر با 3000 ریال در نظر گرفته شود به عبارتی هزینه هر پرداخت تنها 10 ریال خواهد بود.

این در حالی است که ابزار تراکنش برخط با هزینه 200 الی 300 برابر این تمام می‌شود. پس از اتمام عمر این سکه اگر ذوب هم شود بانک مرکزی 2000 ریال سود کرده است و درعین‌حال مقداری از حجم نقدینگی سوخت شده است؛ بنابراین به نظر می‌رسد همچنان اقتصادی‌ترین روش برای پرداخت‌های خرد اسکناس و مسکوکات باشد.

در کنار این ابزار سنتی، کیف پول الکترونیکی قرار دارد که اگر به‌صورت صحیح و با تراکنش و تسویه غیربخط پیاده‌سازی شود ابزار کارآمد و ارزانی خواهد بود. غیربخط بودن آن هزینه زیادی به شبکه وارد نمی‌کند و همچنین تجمیع تراکنش‌ها باعث می‌شود که ابزار تسویه ACH نیز در جایگاه خود باقی بماند.

شکل 1 شمایی کلی از جایگاه مناسب ابزارهای پرداخت را نشان می‌دهد. در این شکل محور عمودی حجم تراکنش‌ها، محور افقی مبلغ تراکنش و هر نمودار توزیع مبالغ را نمایان می‌کند.

بررسی‌های صورت گرفته نشان می‌دهد که ابزارهای پرداخت در بعد مبلغ تراکنش از توزیع لاگ-نرمال پیروی می‌کنند. همان‌طور که در شکل 1 نیز مشخص شده پیش‌بینی می‌شود که با ورود کیف پول به حوزه پرداخت شارژ و هزینه حمل‌ونقل درون‌شهری این ابزار ازنظر تعداد تا 70 درصد اسکناس و مسکوکات تراکنش داشته باشد.

ابزار بعدی تراکنش‌های خرید به‌صورت برخط است. این تراکنش‌ها به دلیل گران‌تر بودن نسبت به تراکنش کیف پول الکترونیکی باید در مبالغ بالاتر و تعداد کم‌تر مورداستفاده قرار گیرد. اجرای یک مکانیسم کارمزد صحیح می‌تواند رفتار دارنده کارت و فروشنده را به‌گونه‌ای مناسب تغییر دهد تا برای خریدهای با مبالغ خرد از این ابزار استفاده نکنند.

شکل 1. توزیع تراکنش‌ها برحسب مبلغ به تفکیک ابزارهای مختلف در حالت ایدئال

تراکنش‌های انتقال وجه در خودپرداز، تراکنش‌های ACH، چک و RTGS نیز ابزارهای پرداختی هستند که مطابق شکل 1 هرکدام باید در جایگاه خود مورداستفاده قرار گیرند. اگر هرکدام از این ابزارها در دسترس مردم نباشد و یا مشتری حس کند که در استفاده از این ابزارها تفاوت و محدودیتی وجود ندارد ممکن است نظمی که در حالت ایدئال برای ابزارهای پرداخت متصور هستیم به هم بریزد.

حال به این موضوع بپردازیم که در حال حاضر بانک مرکزی، بانک‌ها و شرکت‌های پرداخت چه شرایطی را برای ابزارهای پرداخت در کشور به وجود آورده‌اند.

بزرگ‌ترین ضعف در طراحی ابزارهای پرداخت کشور در حوزه پرداخت‌های خرد دیده می‌شود. اسکناس و مسکوکات دچار تضعیف شده به‌طوری‌که حجم آن نسبت به حجم نقدینگی از 7 درصد در سال 91 به کم‌تر 3 درصد در سال جاری رسیده است.

مردم برای پرداخت‌های خرد با مشکل مواجه‌اند و اساساً نظام‌های پرداخت بانک مرکزی عمده توجه خود را معطوف پرداخت‌های الکترونیکی کرده غافل از این‌که سکه و اسکناس یکی از اصلی‌ترین ابزارهای پرداخت هستند. عدم اخذ کارمزد در تراکنش‌های برخط شبکه شاپرک به همراه خلأ کیف پول الکترونیکی که مسبب هردوی آن، بانک مرکزی است موجب شده تا دارندگان کارت برای خردترین پرداخت‌ها از دستگاه کارت‌خوان استفاده کنند.

در این میان هر تراکنش کارت‌خوان 500 ریال درآمد برای بانک مرکزی دارد که این امر خود می‌تواند دلیلی برای عدم تحرک بانک مرکزی در این موضوع باشد. سرعت بالای تسویه و عدم‌کفایت پول خرد فروشندگان و صاحبان دستگاه کارت‌خوان را نیز در این تعادل نادرست راضی نگه داشته است.

نمودار شکل 2 توزیع مبالغ تراکنش‌های خرید از درگاه کارت‌خوان را نشان می‌دهد. همان‌طور که در شکل 2 مشخص است 35 درصد از تراکنش‌های شاپرک کم‌تر از 000,100 ریال است و 50 درصد آن کم‌تر از 000,150 که نشان‌دهنده جایگاه نادرست این ابزار برخط با تسویه سریع را دارد.

به عبارتی بعد از چند سال که از توسعه شبکه کارت‌خوان در کشور می‌گذرد و مردم به تراکنش‌های رایگان آن عادت کرده‌اند، تغییر این عادت برای بانک مرکزی و شبکه بانکی هزینه اجتماعی به همراه خواهد داشت.

شکل 2. توزیع مبالغ تراکنش خرید کارت‌خوان

در مورد خودپرداز نیز مشکلات طراحی به‌شدت به چشم می‌خورد. خودپرداز به یکی از مهم‌ترین بازیگران در بازی چرخش پول نقد تبدیل شده است.

درحالی‌که سقف مبلغ برداشت وجه چند سالی است که تغییر نکرده است و که انتظار می‌رود این پارامتر با نرخ تورم رشد کند. بالا بردن سقف مبلغ قابل‌برداشت از خودپرداز همچنین باعث کاهش تعداد این تراکنش و پوشش مناسب نیاز مردم به پول نقد می‌شود.

همچنین استفاده از سرویس خود دریافت در کنار خودپرداز باعث بسته شدن حلقه پول نقد، کاهش هزینه‌های پول گذاری و دسترسی بهتر مردم به اسکناس می‌شود.

تراکنش انتقال وجه خودپرداز نیز یکی دیگر از ابزارهای پرداخت محسوب می‌شود که علاوه بر نیاز به بازنگری در سقف مبلغ انتقال، کف مبلغ نیز باید به‌گونه‌ای طراحی شود که این ابزار را در جایگاه خودش قرار دهد. ضمن آن‌که باید تصریح کرد که رفتار مشتریان در تراکنش انتقال وجه به دلیل کارمزدی که از دارنده کارت دریافت می‌کند معقول‌تر از سایر ابزارهاست.

ابزار ACH که در کشور ما با پایا انجام می‌شود نیز به دلیل آن‌که برای تسویه شاپرک مورداستفاده قرار می‌گیرد در جایگاه مناسب خود قرار ندارد.

در ایران مبالغ تراکنش پایا بسیار پایین است و این تراکنش گران‌قیمت به‌گونه‌ای نامناسب مورداستفاده قرار می‌گیرد. در مورد تراکنش چک که با سامانه کاوک و تراکنش RTGS که با سامانه ساتنا صورت می‌گیرد نیز مکانیسم کارمزد درستی وجود ندارد.

به‌عنوان جمع‌بندی مطالب اشاره‌شده می‌توان گفت که ما در کشور ابزارهای پرداخت را به‌درستی طراحی نکرده‌ایم. به عبارتی از پایا و شاپرک داریم به‌عنوان ابزارهای پرداخت خرد استفاده می‌کنیم و با پتک فندق می‌شکنیم.

مکانیسم کارمزد باید به‌صورت جامع و با در نظر گرفتن همه ابزارها و تراکنش‌های موجود به‌گونه‌ای طراحی شود که رفتار مشتری را کنترل و امکان استفاده به‌جا از همه ابزارها را برای وی فراهم آورد. در طراحی مکانیسم کارمزد نمی‌توان بخشی نگری کرد به‌عنوان‌مثال اگر به‌تنهایی تراکنش‌های خرد شبکه شاپرک را مشمول کارمزد کنیم آنگاه ممکن شاهد گرسنگی جامعه برای دریافت پول نقد از شعب و خودپردازها باشیم.

لذا جامعیت مکانیسم کارمزد اهمیت بالایی دارد. سایر پارامترها مانند سقف و کف مبلغ تراکنش، زمان تسویه و هزینه هر سامانه و ابزار پرداخت نیز سایر پارامترهای اساسی برای طراحی ابزارهای پرداخت هستند که باید موردتوجه قرار گیرند.

ابزارهای نوین مانند کیف پول الکترونیکی، پرداخت‌های اپلیکیشنی و شبکه‌های اجتماعی نیز هرکدام جایگاهی در منظومه ابزارهای پرداخت دارند که رگولاتور و شبکه بانکی باید در جهت توسعه آن گام‌های جدی بردارد.

منبع: ماهنامه پیوست

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.