راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

۴ نکته درباره رویداد پرداخت ایران

رضا قربانی؛ نویسنده در حوزه فناوری‌های بانکداری و پرداخت /  روز سه‌شنبه و چهارشنبه هفته گذشته قرار بود رویدادی تخصصی در زمینه فناوری‌های پرداخت در ایران برگزار شود؛ به دلایل نامعلوم این رویداد در آخرین لحظه‌ها لغو شد و مهمان‌های بسیاری که از کشورهای مختلف آمده بودند، بعد از یکی دو روز سرگردانی ایران را به مقصد کشورهایشان با ناامیدی ترک کردند و با خود یاسی را همراه بردند که در بسیاری از فعالان اقتصادی ایران هم به وجود آمده بود. ابتدا همه آن چیزی که می‌دانیم را مرور کنیم و در ادامه بپردازیم به ۴ نکته درباره این لغو نابه‌هنگام.

.

زمینه‌های برگزاری و لغو رویداد پرداخت ایران

در زمینه فناوری‌های پرداخت در ایران رویدادی که دارای حداقل‌ استاندارد و کیفیت باشد وجود ندارد. قبل از سال ۹۰ دوست نستوه من فرنود حسنی رویدادی برگزار می‌کرد که از دل بخش خصوصی آمده بود و تمرکزش بر بانکداری الکترونیکی بود. بعد از سال ۹۰ پژوهشکده پولی و بانکی به پشتوانه سرمایه مادی و معنوی بانک مرکزی و شرکت ملی انفورماتیک و با حمایت بی‌سابقه کسب‌وکارهای دولتی و خصوصی رویدادی را آغاز کرد با عنوان «بانکداری الکترونیک و نظام‌های پرداخت». با این‌که این رویداد موردتوجه جدی قرار گرفت اما صدای بخش خصوصی و فعالان و کارآفرینان نبود؛ بلکه رویدادی بود برای بیان خواسته‌های بخش حاکمیتی. در جای خود این رویداد قابل قبول و دفاع است و چه خوب می‌شد که رویدادی با تمرکز بر بخش خصوصی واقعی فعالیت می‌کرد.

به همین دلیل در سال‌های گذشته بسیاری از کسب‌وکارهای بزرگ خصوصی و حتی دولتی به سراغ حضور در رویدادهای بزرگ جهانی مانند کارتس (تراستک) و کارت و پرداخت خاورمیانه (سیملس) رفتند. علاقه کسب‌وکارهای ایرانی برای تعامل با جهان و دلبستگی کسب‌وکارهای جهانی برای تعامل با ایران، یکی از بزرگ‌ترین برگزارکننده‌های رویداد در سطح خاورمیانه یعنی شرکت تراپین را به فکر انداخت که رویدادی مشابه کارت و پرداخت خاورمیانه در ابعاد کوچک‌تر در تهران برگزار کند.

از ۱۸ ماه پیش آن‌ها فعالیت‌هایشان برای برگزاری رویداد در ایران را آغاز کردند و به پشتوانه اعتباری که در شرکت‌های بزرگ جهان داشتند به ایران آمدند تا رویدادی با عنوان «پرداخت ایران» برگزار کنند. نمایندگان تراپین به سراغ پژوهشکده پولی و بانکی رفتند. گویا به دلیل این‌که بانک مرکزی و پژوهشکده رویداد بانکداری الکترونیک و نظام‌های پرداخت را دارند، علی‌رغم میل اولیه در ادامه اعلام کردند که تمرکزشان بر رویداد خودشان است و علاقه‌ای به درگیری اجرایی در برگزاری یک رویداد دیگر را ندارند. با این وجود، نه بانک مرکزی و نه پژوهشکده مخالفتی با برگزاری رویداد پرداخت ایران نداشتند.

ببینید: پنج نکته درباره لغو رویداد پرداخت ایران و شرکت تراپین

نمایندگان تراپین در ادامه با شرکتی خصوصی که در کار برگزاری رویداد است مذاکره کردند که در سال ۹۱ ثبت شده و پیش از آن و از سال ۸۶ بخشی از وزارت اقتصاد بوده است. این شرکت خصوصی به پشتوانه اعتباری که به دلیل سال‌های دولتی بودن برندش داشته، سال گذشته رویدادی را در ایران برگزار کرد. از قضا نمایندگان این شرکت با نمایندگان تراپین نیز دیدار کردند تا با همکاری هم این رویداد را در ایران برگزار کنند. اما درنهایت مذاکرات به دلایل مالی به نتیجه نرسید. همچنین مدیران این شرکت خصوصی ایرانی، اردیبهشت ماه 95 در نمایشگاه کارت و پرداخت خاورمیانه در دبی نیز حاضر شده بودند.

با وجود عدم به نتیجه رسیدن مذاکرات بین تراپین و شرکت خصوصی ایرانی و مشخص نبودن مجری ایرانی رویداد، شرکت‌های مختلف ایرانی حامی برگزاری این رویداد شدند. بخش جهانی و شرکت‌های بین‌المللی هم تخصص تراپین است و برای اولین بار قرار بود رویدادی با حضور برترین کسب‌وکارهای جهانی در حوزه پرداخت در ایران برگزار شود. قرار بود این رویداد با حضور بخش خصوصی و شرکت‌های مطرحی از جهان سه‌شنبه و چهارشنبه دوم و سوم آذر ماه در برج میلاد برگزار شود و مجری ایرانی این رویداد هم در ماه‌های پایانی شرکت پارسان شد که از شرکت‌های قوی و خوش‌سابقه در حوزه برگزاری رویداد است. رویداد پرداخت ایران در یک قدمی برگزاری بود که علی‌رغم کسب مجوز از اداره اماکن از مدت‌ها پیش، مجوز این رویداد به دلایل نامعلومی باطل شد و با این‌که کار غرفه‌سازی از روز شنبه آغاز شده بود، روز دوشنبه یکم آذر ماه 95، حراست برج میلاد مانع از ادامه کار شد و پیگیری‌ها برای اخذ مجدد مجوز تا ساعت ۴ روز دوشنبه به‌جایی نرسید و در کمال ناباوری رویداد به زمان دیگری موکول شد؛ این در حالی بود که بسیاری از مهمان‌های رویداد به تهران رسیده بودند.

آن چیزی که باعث شد حساسیت‌ها درباره برگزاری این رویداد زیاد شود سلسله مطالبی بود که در روزهای نزدیک به برگزاری رویداد در خبرگزاری‌های فارس، نسیم، تسنیم و پایگاه خبری مشرق نیوز منتشر شده بود. خلاصه آن مطالب این بود که شرکت تراپین یک شرکت انگلیسی – صهیونیستی است و برگزاری این رویداد بستری را فراهم خواهد کرد که صهیونیست‌ها به اطلاعات حساس مالی دسترسی پیدا کنند.

حدس و گمان‌هایی زده می‌شود که یکی از شرکت‌های ایرانی که در کار برگزاری رویداد است این مطالب را به شکلی سوگیرانه در اختیار رسانه‌ها گذاشته است. هرچند که مدیران این شرکت خصوصی که قبلا دولتی بوده است این موضوع را رد می‌کنند.

ارائه اطلاعات سوگیرانه به رسانه‌ها و گمراه کردن آن‌ها در جهت تخریب یک رویداد علمی بین‌المللی، ظاهرا اهداف کسب‌وکاری داشته است. از طرفی، رسانه‌ها دغدغه‌هایی دارند که حتماً باید آن دغدغه‌ها را در نظر گرفت ولی در مقابل اگر کسی هم از اعتماد آن‌ها سوءاستفاده کرده، باید پاسخ مناسب دریافت کند. در ادامه ۴ نکته درباره رویداد پرداخت ایران را بررسی می‌کنم.

.

۱. بازی با آبروی ایران به خاطر پول؟

اماکن مجوز برگزاری رویداد پرداخت ایران را از مدت‌ها پیش صادر کرده بود. لغو مجوز این رویداد درست در روزهای پایانی چه دلیلی داشته است؟ آیا صرفاً به دلیل مطالبی رسانه‌های فوق‌الذکر اماکن مجوز را لغو کرده است؟ برخی صحبت از دلایل امنیتی و اطلاعاتی کرده‌اند. با توجه به این‌که مرجع مسائل اطلاعاتی وزارت اطلاعات است پیگیری‌ها نشان داده که وزارت اطلاعات هیچ نقشی در این زمینه نداشته است. پلیس امنیت هم دلیلی برای لغو این رویداد اعلام نکرده است. برگزار کنندگان این رویداد در ماه‌های گذشته بارها به ایران رفت‌وآمد داشته‌اند و هدف آن‌ها هم در تمام این مدت برگزاری این رویداد بوده است. اگر این شرکت استرالیایی یک کسب‌وکار مشکل‌دار است، نباید از همان ابتدا ویزای ورود به آن‌ها داده نمی‌شد؟

لغو لحظه آخری مجوزی که از مدت‌ها پیش صادر شده، صدمات جبران‌ناپذیری به برند ایران زده است. چه کسی پاسخگوی آبروی ریخته شده است؟ بسیاری از کسب‌وکارهای بین‌المللی می‌پرسند وقتی یک رویداد خصوصی در ایران در روز آخر لغو می‌شود، چگونه می‌توان برای سرمایه‌گذاری و تعامل روی ایران حساب کرد؟ آیا قبول داریم که سیاست‌های نظام تعامل با دنیاست؟ اگر چنین است، چرا این چنین به خودمان و آبرویمان ضربه می‌زنیم؟ آیا شنیده‌ها درست است که شرکتی برای از دست ندادن بازار، محتوایی به دروغ آماده کرده و از اعتماد رسانه‌ها سوءاستفاده کرده است؟

.

۲. فضاسازی رسانه‌ای در روزهای نزدیک به برگزاری رویداد با چه هدفی انجام شده است؟

بسیاری از رسانه‌ها به حق دغدغه نفوذ دارند. باید به کسانی حق داد که از موضع انصاف، نگران نفوذ بیگانگان به خاک ایران هستند. با توجه به مدرن شدن شیوه‌های نفوذ طبیعی است که مقابله با نفوذ هم پیچیده‌تر شده است. به همین دلیل فعالیت رسانه‌ها در مقابله با نفوذ افرایش یافته و گاهی ممکن است در برخی موارد شاهد افراط باشیم.

در این مورد خاص این شک وجود دارد که شخصی از این احساس پاک برخی رسانه‌ها سوءاستفاده کرده باشد. البته هنوز چیزی ثابت نشده است. منتها اگر واقعیت این باشد که جایی به دلایل اقتصادی، متوسل به رسانه‌ها شده است و رویدادی که می‌توانست منشأ خیروبرکت باشد را موردتهاجم قرار داده است، چه باید کرد؟ آیا این شیوه درستی است که فرض کنیم همه گناه‌کار هستند مگر این‌که خلافش ثابت شود؟ قصد ندارم از تراپین دفاع کنم. منتها تراپین یک شرکت استرالیایی است که دفاتری در نقاط مختلف جهان دارد. طبق مطالبی که در وب‌سایت همین شرکت منتشر شده فعالیت آن‌ها برگزاری رویدادهای مختلف است و طبق همین اطلاعات هیچ دفتری در رژیم اشغالگر قدس ندارند. اگر مشخص شد که این شرکت هیچ ارتباطی با رژیم اشغالگر قدس ندارد، آبروی ریخته شده از ایران را چگونه باید جمع کرد؟ به فرض که این شرکت دچار مشکل بوده است؛ آیا نباید در طول ۱۸ ماه گذشته جلوی فعالیت آن‌ها گرفته می‌شد؟ فضاسازی رسانه‌ای درست در ماه‌های نزدیک به رویداد چه علتی داشته است؟

.

۳. اعتماد به‌نفس کسب‌وکارهای خصوصی

مهم‌ترین اتفاقی که در این رویداد خودش را نشان داد، علاقه بخش خصوصی به شکل‌گیری نهادی بود که بتواند از طریق آن حرفش را بزند. حاج محمدحسن امین‌الضرب در سال ۱۲۶۳ مجلس «وکلای تجار» را بنیان نهاد که یکی از دیرپاترین نهادهای اقتصادی ایران است که در طوفان‌های سیاسی و اقتصادی پایدار مانده و امروز ما آن را با نام اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران می‌شناسیم. امین‌الضرب جزو پایه‌گذاران بانکداری در ایران هم بوده است. امین‌الضرب با سختی فراوان سنگ بنای فعالیت را گذاشت که تا امروز با قوت ادامه دارد.

حتی اگر مشخص شود تراپین شرکت مشکل‌داری بوده است، واقعیت مهمی که در پس این رویداد نباید فراموش گردد، شکل‌گیری اتحادی بین شرکت‌های خصوصی فعال در زمینه فناوری‌های پرداخت در ایران بوده است. تاکنون این همراهی اتفاق نیفتاده بود و دولت در ایران تصور می‌کند اگر پای او وسط نباشد، کسب‌وکارهای خصوصی نمی‌توانند در کنار هم کاری را جلو ببرند. اتاق‌های بازرگانی نشان داده‌اند که بخش خصوصی بهتر از دولت می‌توانند تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری کنند.

آفتاب پس ابر نمی‌ماند و همه چیز روشن خواهد شد. این‌که کسب‌وکارهای خصوصی در کنار هم، صدایی واحد داشته باشند، رویایی بزرگ است که باید آن را پاس داشت. کسب‌وکارهایی که توانسته‌اند نیاز ما در زمینه نرم‌افزارهای اساسی به کشورهای غربی را قطع کنند مطمئناً این توان را هم خواهند داشت که در کنار هم، صدایی واحد داشته باشند. این موضوع را هم نباید فراموش کرد که در این رویداد بسیاری از کسب‌وکارهای مطرح فناوری‌های بانکی جهان هم حضور داشتند و این قدرت، قوت و اعتمادبه‌نفس کسب‌وکارهای خصوصی ایران را نشان می‌دهد که حاضر شده‌اند از رویدادی حمایت کنند که رقبای مطرح جهانی آن‌ها هم در آن حضور دارند.

.

۴. آبروی ریخته شده ایران را چگونه جمع کنیم؟

از همین الان باید به فکر آبرویی باشیم که ریخته شده است. مطمئناً شرکت‌هایی که به دلیل لغو این رویداد آسیب مالی و معنوی دیده‌اند مسیرهای قانونی را دنبال خواهند کرد. این موضوع به‌هیچ‌وجه سیاسی نیست و باید مراقب بود که برخی آن را دستمایه بازی‌های سیاسی نکنند. حتماً باید از رئیس‌جمهور محترم کمک خواست که فعالیت‌های بخش خصوصی در راستای سیاست‌های دولت چرا باید این چنین با بی‌مهری مواجه شود. حتماً باید به فکر برگزاری رویدادی با حضور بخش خصوصی واقعی باشیم که از طریق آن بتوانند صدایشان را بیان کنند. حتماً باید از شرکت‌های خارجی برای حضور در ایران رویداد دعوت کرد و در این مسیر می‌توان از شرکت‌های مطرح جهانی کمک گرفت.

همین هفته پیش بسیاری از کسب‌وکارهای پرداخت که وضع مالی خوبی دارند در «کن» فرانسه و در رویداد «تراستک» حضور داشتند. متأسفانه بسیاری از کسب‌وکارهای ضعیف ایرانی فرصت حضور در رویدادهای بزرگ جهانی را ندارند و لغو رویداد پرداخت ایران این فرصت را از کسب‌وکارهای کوچک هم گرفت. حتماً معاونت فناوری ریاست جمهوری باید به این ماجرا ورود کند و از ماهیت اتفاقی که در بند سوم گفته شد حمایت کند. ما هزینه می‌کنیم که کسب‌وکارهای کوچک به نمایشگاه‌های جهانی بروند آنگاه نمایشگاهی بدون حتی یک ریال کمک دولتی در کنار ما لغو می‌شود و فرصت از کسب‌وکارهای کوچک گرفته می‌شود. دولت اگر از بخش خصوصی واقعی حمایت نکند، چگونه می‌توان انتظار داشت شاهد شکوفایی اقتصادی باشیم؟ حالا که بخش خصوصی به درک بالاتری نسبت به قبل دست یافته است و به دنبال کمک‌های مادی نیست و تصمیم گرفته روی پای خودش بایستد، دولت هم باید کمک‌های معنوی‌اش را از فعالان بخش خصوصی دریغ کند؟ درست است که قدمی در راستای ایران هراسی برداشته شده است اما هنوز هم فرصت جبران هست.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.