راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

کدام تخلف؟ فلسفه برکناری مدیران بانکی چیست؟

رضا قربانی / قرار نیست از مدیران بانکی دفاع کنم. به من چه! اصلاً بزنید قلع‌وقمعشان کنید ولی لطفاً به این سؤال جواب بدهید: اگر رئیس‌جمهور احمدی‌نژاد با آن شکل طالبی را از بانک خصوصی پارسیان اخراج کرد و سعی کرد این‌گونه برای خود یک مبارزه با تخلف را بسازد؟ امروز هم رئیس‌جمهور روحانی برای نشان دادن قاطعیتش در مبارزه با فساد، با همین سبک به برخورد با مدیران بانکی (متخلف یا نه مهم نیست) پرداخته، پس تفاوت کجاست؟ مگر کشتی را کاپیتانی دیگر نیامده است؟ دقیقاً چه چیزی تغییر کرده؟ اگر آن زمان کار با همان یک مدیر و آبروریزی برای او تمام شد، این بار که به‌صورت فله‌ای مدیران بانکی عوض می‌شوند! کجای دنیا مدیران بانکی را یک‌شبه و این‌طور گله‌ای عوض می‌کنند؟ مگر همین دیروز حقوق‌ها مصوب و پرداخت شده بود؟ این چه سیستمی است که مدیران بانکی، آن‌هم نه مدیران میانی بلکه ارشدترین مدیران تخلف می‌کنند بعد که رسانه‌های جریان مخالف دولت روی آن‌ها دست می‌گذارند، دولت خودش پیشگام عزل و برکناری می‌شود؟ دولت می‌خواهد چه چیزی را ثابت کند؟ این‌که برای مقابله با رقیب حاضر است هرکسی را حذف کند؟ اگر این مدیران تخلف نکرده‌اند که وامصیبتا! همین‌طور آبروریزی می‌کنیم! یا اصلاً ماجرا این نیست. این کسانی که برکنار شدند مدیر حرفه‌ای هستند. چند صباحی اینجا بودند و بعد جایی دیگر. بهترین رفتاری هم که از آن‌ها انتظار می‌رود سکوت است و سکوت. فقط باید زمان بگذرد!

این بلا را سر چه کسی می‌آوریم؟ سر بانک و بانکداری یا سر مردم؟ شنیده‌اید که می‌گویند سرمایه ترسو است. سرمایه هرگز جایی که خطری در آن باشد نمی‌رود. خب ما چه بلایی سر خودمان می‌آوریم؟ من کاری به مدیران بانکی ندارم. به این‌که تخلف کردند یا نه ندارم. یک خارجی که بیرون نشسته چه تصوری از این ماجرا دارد؟ تصور می‌کند که چه سیستم خوبی داریم که چیزی که تا امروز هم پنهانی نبوده یک‌باره کشف می‌شود و همین باعث می‌شود تعداد زیادی مدیر برکنار شوند؟ خب مگر کسی نمی‌دانسته که این مدیران حقوق‌های کلان می‌گیرند؟ تازه متوجه می‌شویم بانکی که سال‌هاست تأکید می‌کند خصوصی است یک‌باره درمی‌آید که دولتی است؟ داریم چه‌کار می‌کنیم؟ مگر این بانک‌ها خصوصی نشده بودند؟ پس این اصطلاح تمسخرآمیز خصولتی درست است و اشتباه نیست دیگر. شرکت‌های دولتی که اثربخشی پایینی دارند اما مدیران ارشد حقوق و مزایایی در حد شرکت‌های خصوصی می‌گیرند؟ این روشی که ما در پیش‌گرفته‌ایم به نفع هیچ‌کس نیست. اگر قرار نباشد شفافیت اصل باشد و با تغییر چند مدیر اصل ماجرا فراموش شود چند وقت دیگر همان آش است و همان کاسه. اگر چند مدیر را انداختیم بیرون و بعداً جایی دیگر برای آن‌ها صندلی ریاستی جور کردیم و آب‌ها از آسیاب افتاد، همه ما باختیم. شفافیت مهم‌ترین چیزی است که من و امثال من در این سال‌ها مدام آن را فریاد زدیم؟ چند بار گفتیم که بانک‌ها و شرکت‌ها نباید این هم درهم‌تنیده شوند؟ چند بار گفتیم که شرکت‌هایی که ارتباط مگو با بانک‌ها دارند، همه را دچار آفت می‌کنند؟ در آخرین مورد مثلاً درآمده که مدیرعامل بانک ملت از یکی از شرکت‌های زیرمجموعه‌اش یک و نیم میلیارد تومان پاداش گرفته است. دقیقه داریم چه‌کار می‌کنیم؟

منبع: هفته‌نامه عصر ارتباط

3 دیدگاه
  1. فاطمه می‌گوید

    من فکر میکنم بهتر راه پرداخت اصلا وارد مسایل و تحلیل سیاسی نشود و تخصصی بماند
    چون در همان تحلیل های فنی اش هم گاها اشتباه میبینیم چه برسه به اینکه پا را از مسائل فنی هم فراتر بگذارد
    چون راه پرداخت هنوز در مسائل فنی به بلوغ نرسیده است و نیاز به رسیدگی و مطالعه بیشتر و فشرده تری دارد

    1. رضا قربانی می‌گوید

      درود فراوان بر شما
      ممنون از نکته‌سنجی‌ شما
      کاش هر زمان که ایرادی و خطایی دیدید همان‌جا دقیق بگویید. رویکرد راه پرداخت در تمام این سال‌ها انجام دادن یک کار به بهترین شکل آن بوده است و این که به صورت کلی بگوییم جایی بالغ نیست و خطا دارد درست نیست. مثل این می‌ماند که بیاییم بگوییم شرکت خدمات کلا خوب نیست!
      جدای از این که موضوع طرح شده نه تنها سیاسی نیست بلکه بیماری فراگیری است که اتفاقا در این سال‌ها فناوری را دچار مشکل هم کرده است. این که به این بپردازیم مدیرعامل ساخت و پاخت داشته باشد با جایی و ابزارهایش را از جایی بخرد که برایش دارد، به نظر شما سیاسی است؟
      علاوه بر این بیشتر از این که از زاویه فنی به مسائل ورود کردیم تلاش کردیم از منظر جامعه‌شناسی ورود کنیم.
      در هر حال ممنون از شما

  2. یاکین می‌گوید

    گاهی عدو شود سبب خیر گر خدا خواهد!!!

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.