راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

کمی معنویات در صنعت پرداخت

این‌همه تحلیل فلسفی و فنی در سال 1393 برای صنعت پرداخت انجام شد و رفت. مدت زیادی به کارمزد گیرکرده بودیم و مدتی مشغول نمایشگاه‌ها و محصولات بودیم و رفت. به نظرم آمد که کمی چاشنی معنویت برای این صنعت در این روزهh بد نیست، به همین دلیل چند مورد زیر را نوشتم، باشد که مقبول بیفتد.

زمانی که در سال 87، پس از دو سال، سامانه جامع بانکداری تولیدشده در شرکت … اولین روزهای اجرایش را آغاز کرد، یکی از چیزهایی که آن روزها ما را می‌ترساند، این بود که یک بنده خدایی دچار حادثه شده و رفته بیمارستان و بیمارستان به او می‌گوید تا پول ندهی بیمارت را بستری و درمان نمی‌کنیم، بعد آن شخص بخواهد کارت بکشد و سیستم به او جواب ندهد چه می‌شود؟ آن زمان ما هنوز آن‌قدر آدم‌های امروزی نشده بودیم، نگران بودیم، خیال می‌کردیم مسئولیت مشکل آن بنده خدا با ماست. به همین دلیل اگر از همسر بنده بپرسید زندگی ما در آن 6 سال چگونه طی شد؟ فکر کنم صدای پیامک‌های نصفه‌شبی که می‌گفت یک تراکنش ناموفق در سیستم اتفاق افتاده است را خیلی خوب به یاد می‌آورد.

یکی از رخدادهایی که در بانک‌ها یک واقعه مهم حساب می‌شود، عملیات پایان سال است. این رویداد بایستی در ساعات پایانی سال و پیش از ورود به سال جدید اتفاق بیفتد. انبوهی از اتفاقات، به‌خصوص در حسابداری تعهدی باید در آن چند ساعت انجام می‌شد تا بهترین و دقیق‌ترین خروجی برای بانک ایجاد شود. به همین دلیل ما همیشه مراسم پایان سال را روزهای 29 اسفند یا 30 اسفند در خدمت بانک‌های عزیز و تا دقایق آخر آخرین روز سال مشغول بودیم. ازآنجاکه یکی از دغدغه‌هایمان هم حداقل پایین بودن سرویس‌های قابل‌ارائه به مردم بود درنتیجه به هر چه فشرده‌تر شدن داستان اصرار می‌کردیم. کافی است فرض کنید عملیات چند بانک در یک روز در ساعات پایانی آن بایستی با کیفیت کامل اتفاق بیفتد، بدون یک ریال این‌ور و آن‌ور. به قول یکی از دوستان در آن زمان، مهم این است که پایان سال خوبی داشته باشی، سال نو خودش شروع می‌شود.

یادم هست در محاسبه سود سپرده‌ها، با توجه به‌عنوان محاسبه سود روزشمار و پرداخت ماهانه، سیستم به‌گونه‌ای طراحی‌شده‌ بود که سود سپرده‌ها را روزانه حساب می‌کرد و اعشار آن را گرد می‌کرد و درنهایت روزهای ماه را جمع می‌کرد و می‌پرداخت. اختلاف این مدل محاسبه با مدل محاسبه بدون گرد کردن روزانه، در ماه حداکثر می‌شد سی ریال یعنی 3 تا تک تومانی در ماه. این سه تومان آن‌چنان بازخوردهای غریبی در بین مردم ایجاد کرد که ای‌داد و ای بیداد بانک دارد پول ما را می‌خورد و این حرف‌ها که علیرغم مقاومت بسیار زیاد ما در موردمحاسبه روزانه، درنهایت مجبور شدیم به همان روش غلط تغییرش بدهیم. واقعاً آن 3 تا تک تومانی در ماه چقدر روی زندگی مردم تأثیر داشت؟! اتفاقاً این داستان همزمان بود با اختلاس سه هزار میلیارد تومانی. جالب است جفتش 3 تومان بود …

و خاطره معنوی آخر، برادران زحمت‌کش کلر بودند که شب‌ها اطلاعات چک‌ها را در سیستم وارد می‌کردند و موتورسوارهای مربوطه که چک‌ها را جابجا می‌کردند. تعهد خدمتی که در این جماعت می‌دیدم واقعاً برایم عجیب بود، این یعنی ته اشتغال‌زایی بود که هیچ‌کس دنبال راهی برایش نبود. خدا را شکر بعد از سالیان دراز شاید طرح چکاوک ما را باهوش‌تر جلوه دهد.

آمدن سال 1394 مبارک، امیدوارم این سال را باایمان تر، معنوی‌تر و بامرام‌تر از همیشه طی کنید.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.