راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

چه شرکتی در جهان، آینده پرداخت همراه را دست خواهد گرفت؟ / پرداخت همراه در آستانه بیگ بنگ قرار دارد

پی‌پال (PayPal) در مرکز دو نبرد بزرگ قرار گرفته است: یکی برای کنترل تمام تراکنش‌های صورت گرفته در جهان و دیگری برای کنترل سرنوشت خود. دیوید مارکوس مدیر ۴۰ ساله پی‌پال، از‌‌‌ همان ۲۱ ماه پیش که به این سِمت برگزیده شد، در عجله و اضطراب به سر می‌برد. او در این مدت شاهد از بین رفتن فناوری‌های شرکت‌های بزرگ پرداخت بوده و همین، عامل ارایه دسته مهمی از محصولات شرکتش شده است، که ۱۴۳ میلیون کاربر فعالش بتوانند از طریق گوشی‌های همراه خود پرداخت‌هایشان را انجام دهند. او همچنین این روز‌ها شاهد هدف قرار گرفتن شرکت والد خود یعنی ای‌بی‌ (eBay) است.

پرداخت همراه در آستانه بیگ بنگ قرار دارد

اشتیاق‌مان برای تماشای بخشی از جادوی مارکوس درپی‌پال، ما را به «برکس» که رستورانی در سیلیکون ولی است، می‌کشاند. این رستوران از مشتریان خود، پرداخت از طریق پی‌پال را نیز قبول می‌کند. مارکوس برنامه پی‌پال را بر روی گوشی آیفون خود اجرا می‌کند. این برنامه موقعیت او را در رستوران تشخیص می‌دهد و امکان اسکن کردن بارکد غذا را به او می‌دهد. همچنین به صورت هم‌زمان وضعیت حساب بانکی او را نیز بررسی می‌کند. ایده کار این است که سرعت و راحتی خریدهای اینترنتی را به فروشگاه‌های فیزیکی منتقل کنیم. مارکوس با پوزخند و لهجه‌ای که نشان از اصالت فرانسوی و سوییسی‌اش دارد می‌گوید: «دوست دارم، به این، به عنوان ماتریکس نگاه کنم.»

ولی یک چیز درباره این ماتریکس قطعی است، هنوز هم در رستوران برنامه به روز شده وجود ندارد و هیچ بارکدی را نمی‌توان در غذا‌ها یا فاکتورِ پرداخت پیدا کرد. مارکوس مجبور است کد هفت رقمی زیر فاکتور را در برنامه گوشی خود وارد کند. ولی مشکل اصلی اینجاست که وقتی فاکتور می‌رسد، از کد هفت رقمی خبری نیست. مارکوس در حالی که سعی می‌کند خشم خود را پنهان کند می‌گوید: «موضوع فقط بحثِ گستردگی مقیاس فناوری نیست و افزایش دانش تاجران نیز مهم است.» ۱۰ دقیقه بعد گارسون به همراه کد سر می‌رسد و مارکوس انعام و مبلغ فاکتور را از طریق برنامه آیفون پرداخت می‌کند و می‌گوید: «زمانی که کار کند دیگر نیازی به صبر کردن نخواهد بود.»

مارکوس و پی‌پال اشکالات چندانی در کار خود ندارند و صبر هم نخواهند کرد. پول، روز به روز به سمت فناوری‌های همراه پیش می‌رود و رقابت بر سر کنترل بیت‌ها و پول‌های نقد بین میلیارد‌ها گوشی هوشمند و میلیون‌ها موقعیت فیزیکی و مجازی است. طبق تخمین موسسه تحقیقاتی گارتنر، پرداخت توسط موبایل تا سال ۲۰۱۷ به سالانه ۷۲۰ میلیارد دلار خواهد رسید، در حالی که این رقم در سال ۲۰۱۳، ۲۳۵ میلیارد دلار بوده است. سوی دیگر ماجرا عظیم‌تر است: مردم در سال ۲۰۱۳ در خرده‌فروشی‌ها بیش از ۱۵ تریلیون تراکنش انجام داده‌اند. هر کسی که بتواند کنترل این اکوسیستم دیجیتال جدید را به دست بگیرد، میلیارد‌ها دلار در تراکنش‌های مالی به دست می‌آورد، حجم عظیمی از اطلاعات کاربران را جمع آوری می‌کند و کنترل نوع خاصی از تبلیغات هدفمند را بدست می‌آورد که باعث سرخوشی بازاریابان می‌شود. شرکت‌های بزرگی مانند اپل، آمازون، گوگل، ویزا و مسترکارت می‌خواهند که خود را به کیف پول دیجیتال شما تبدیل کنند. برای این‌کار هم استارت‌آپ‌های اقتصادی خوبی را مانند اسکویر (Square) که توسط میلیاردر خالق توییتر، جک دورسی پدید آمده است، راه انداخته‌اند.

در مرکزیت همه این‌ها پی‌پال، فرزند باهوش آخرین انفجار دات کام یعنی ای‌بی قرار گرفته است که با فشارهایی که بر شرکت والد خود می‌آورد، سعی در بانکداری جهانی دارد. پی‌پال در سال گذشته ۱۸۰ میلیارد دلار در ۲۶ واحد پولی را بین ۱۹۳ کشور دنیا جابجا کرده است و جریان درآمدی‌اش با ۲۰ درصد افزایش به ۶/۶ میلیارد دلار می‌رسد که معادل ۴۱ درصد از کل جریان درآمدی ای‌بی و ۳۶ درصد از سود خالص آن است. در حقیقت، دیگر عادلانه نیست که اگر ای‌بی را صرفا یک شرکت حراجی اینترنتی بدانیم. پی‌پال در سال ۲۰۰۲ به قیمت باورنکردنی ۱/۵ میلیارد دلار توسط ای‌بی خریداری شد و حالا ارزشی معادل نصف سرمایه ۷۰ میلیارد دلاری ای‌بی را دارد. ارزشی که بسیاری معتقدند جای دارد از این هم فرا‌تر باشد.

ایکان (Icahn) که تقاضای فروش و تغییر رویه پی‌پال را دارد می‌گوید: «اگر سهام شرکت را به صورت عمومی عرضه کنید، به دلیل رشد زیاد آن سود خوبی به دست خواهد آمد.» همچنین الون ماسک که یکی از نابغه‌های پشت سرویس‌های Tesla و SpaceX و از اولین پدیدآورندگان پی‌پال است، به صراحت می‌گوید: «جالب نیست که یک سیستم پرداخت جهانی زیرمجموعه‌ای از یک وب‌سایت حراجی باشد.»

او اضافه می‌کند پی‌پال اگر بخواهد به بخشی از ای‌بی بودن خود ادامه دهد، توسط سیستم‌های پرداخت آمازون، اپل یا استارت‌آپ‌های دیگر از بین خواهد رفت. برنده نهایی مسابقه پرداخت از طریق موبایل، اولین شرکتی خواهد بود که بتواند پی‌پال را کنترل کند.

ای‌بی که یکی از خلاقانه‌ترین استارت‌آپ‌های همه دوران است، حال خود را در جایگاه موجود سنگینی می‌بیند که حرکت کردن برایش سخت است، ولی ادعای به حقی برای موفقیت‌های آینده بر اساس تیم کارآفرین پدیدآورنده‌اش را دارد. در ابتدا ماسک (Tesla، SpaceX)، پیتر تیل (Facebook، Palantir) و مکس لویچ (Yelp،Slide) به هم پیوستند؛ با ماموریتی که بیت‌کوین قصد دارد ۱۵ سال بعد به آن برسد، یعنی ایجاد یک واحد پولی مستقل از دولت‌ها و بانک‌های مرکزی. به مرور رید هافمن (لینکدین، دیوید ساکس (Yammer)، چاد هارلی و استیو چن (یوتیوب) هم به جمع پی‌پال اضافه می‌شوند و تقریبا غیرممکن بود که استارت‌آپ مهمی در سیلیکون ولی بدون ارتباط با مافیای پی‌پال شکل بگیرد.

اولین موفقیت پی‌پال در این بود که متوجه شد چگونه می‌توان دلار‌ها را بین Palm Pilotها منتقل کند، سپس توانست سیستم ارسال پول نقد از طریق ایمیل را ایجاد کند. پی‌پال هم مانند شرکت‌های کارت اعتباری از خریدار مبلغی معادل ۳ درصد از هر تراکنش دریافت می‌کرد. بنیان‌گذاران به چگونگی دست‌یابی سود مناسب در تجارت کم سود پردازش تراکنش پی بردند؛ آن‌ها این کار را با استفاده از تشویق افراد به سرمایه‌گذاری در حساب‌های بانکی انجام دادند و موجب شدند که دیگر پی‌پال نیازی به خرد کردن آن ۳ درصد به بانک‌های ارئه دهنده کارت‌های اعتباری نداشته باشد. تا به امروز همین برقراری ارتباط مستقیم با حساب‌های بانکی یک مزیت رقابتی است که آمازون، گوگل و اسکویر از آن بی‌بهره‌اند.

سرعت، آسودگی و امنیتِ پی‌پال در سال‌های اولیه پدید آمدنش به قدری به آن محبوبیت بخشید که در سال ۲۰۰۰ بیش از ۳ میلیون کاربر را گرد هم جمع کرده بود. به عنوان یکی ازIPOهای بعد از حملات ۱۱ سپتامبر پی‌پال توانسته بود از روز اول پدید آمدن خود ۵۰ درصد رشد بیشتر داشته باشد. کمتر از یک سال بعد ای‌بی آن را به قیمت ۱/۵ میلیارد دلار خریداری کرد. تیم اصلی پی‌پال هم تا زمانی که قرارداد پشتیبانی‌شان تمام شود، ماندند و بعد همگی از آن جدا شدند. تا آن زمان اغلب پدیدآورندگان پی‌پال نیز از آن جدا شده بودند.

اریک جکسون مدیر Caplinked که در دوران انتقال شرکت، مسئولیت معاونت بازاریابی پی‌پال را بر عهده داشت و بعد‌ها کتاب جنگِ پی‌پال را نوشت، در این باره می‌گوید: «ای‌بی روش متفاوتی برای انجام امور داشت. دیدارهای پشت سر هم، اسلایدهای پاورپوینت فراوان و کامیونیتی‌های زیادی که تصمیم‌گیری را سخت می‌کردند.»

دپارتمان مهندسی آن متشکل از ۹ گروه سخت کوش بود که همواره بر سر به دست آوردن منابع در رقابت بودند و اغلب محصولات مرتبط تولید می‌کردند (صفحات ورود، فرم‌های ثبت نام و …). برنامه‌نویس‌ها در سراسر دنیا اسکریپت‌هایی می‌نوشتند که اصلا نمی‌دانستند و برای‌شان مهم نبود که به چه دردی می‌خورد. هیل فرگوسن مدیر بخش محصولات پی‌پال می‌گوید‌: «آن‌ها می‌خواستند چرخ را دوباره اختراع کنند. هر بار که چیزی را تغییر می‌دادی باید این کار را ۳۰ بار دیگر هم تکرار می‌کردی. به جای دو روز، چندین ماه طول کشید تا یک سرور جدید اضافه شود و نزدیک به ۷۰ روز طول کشید تا نوشته صفحه خانه وب‌سایت تغییر کند.» مارکوس در این باره می‌گوید: «طبق این حالت بسیاری از متخصصان فناوری قوی رفتند، چرا که اگر انتخابی بین گوگل یا پی‌پال داشتند، گوگل را انتخاب می‌کردند.»

طرح وب‌سایت آن‌ها نیز جالب نبود؛ تصویر‌‌‌ همان زوجی که در حال بوسیدن هم بودند در صفحه اصلی آن مانده بود و دو سال پیش بود که عوض شد. سرویس‌دهی مشتریان هم به‌قدری ضعیف بود که به‌ نظر می‌رسید تنها کارایی وب‌سایت، خراب کردن شرکت باشد. جان دوناهویه مدیر ای‌بی در این باره می‌گوید: «برخی از محصولات و سرویس‌های ما نیازمند به روزرسانی بود.»

برای دوناهویه تامپسون، مدیر اسبق پی‌پال تعقیب کردن محصولات خلاقانه‌ای مانند Square یک رشد جهانی واهی است. اسکات در این باره می‌گوید: «آیا ترجیح می‌دهید که یک سیستم پرداخت جهانی در مقیاس بزرگ داشته باشید و یا بر روی سیستم پرداخت داخلی که به شکل یک نرم‌افزار روی آیفون نصب شده است و بازار هدفش کسب و کارهای آفلاین است متمرکز شوید؟ برای پاسخ به این پرسش کافی است که نگاهی به ده سال گذشته بیندازیم.»

در زمان مدیریت تامپسون جریان درآمدی پی‌پال بیش از دو برابر شده است و از ۱/۹ میلیارد دلار به ۴/۴ میلیارد دلار رسیده است.

با این حال از نظر ایکان این شرکت بر روی یک موج قرار گرفته است: من فکر نمی‌کنم که ای‌بی شرکت خوبی باشد. کافی است که ای‌بی را با آمازون مقایسه کنید. پی‌پال مثل گنجینه‌ای است که توسط ای‌بی مخفی شده است. از زمانی که دوناهویه به ای‌بی آمده است سهام آن فقط ۸۰ درصد رشد کرده است، در حالی که این عدد برای آمازون ۴۰۰ درصد و برای ویزا و مسترکارت معادل ۲۴۵ درصد بوده است.

پرداخت همراه در آستانه بیگ بنگ قرار دارد

دشمنی بین ایکان و ای‌بی کار را برای پی‌پال در مقابل غول‌های بزرگ فناوری سخت‌تر می‌کند. گوگل به تازگی یک کیف پول الکترونیکی برای میلیارد‌ها کاربر اندرویدی خود منتشر کرده است و با قراردادی که با مسترکارت منعقد کرده به اطلاعات میلیون‌ها خرده فروش دست یافته است. اپل هم در تلاش است تا همه ۶۰۰ میلیون کاربر iTunes خود را به کاربران کیف پول‌های الکترونیکش تبدیل کند. شرکت آمازون هم با سیستم پرداختی که برای روی کیندل قرار داده است این امکان را برای ۲۳۰ میلیون مشتری خود فراهم می‌کند که به انتقال پول بین یکدیگر بپردازند.

ولی ترسناک‌تر از همه این‌ها برای پی‌پال قدرت گرفتن Square است. هر چند این استارت‌آپ جدید هیچ یک از ویژ گی‌های غول‌های بزرگ‌تر از خودش را ندارد، ولی در حال ساخت بستری است که تبدیل به نوعی استاندارد برای پرداخت از طریق موبایل شود. مارکوس در این باره می‌گوید: «این شوکه کننده است که پی‌پال تا کنون چنین کاری نکرده است. اگر به پی‌پال این امکان داده می‌شد که سرنوشت خودش را انتخاب کند، می‌توانست به بزرگ‌ترین شرکت پرداخت الکترونیک جهان تبدیل شود.»

.

مارکوس کیست؟

حال مردی که در میانه چرخش رویه پی‌پال قرار گرفته، شخصی است که به تصادف وارد این جریان شده است. تا آگوست ۲۰۱۱، دیوید مارکوس صرفا کارآفرینی بود که تجربه شرکتی بزرگ‌تر از ۲۵۰ کارمند را نداشت. بزرگ‌ترین شرکتش آخرین کسب و کاری بود که به قیمت ۲۴۰ میلیون دلار آن را به پی‌پال فروخت. او قصد ادامه فعالیت‌های تجاری خود را نداشت ولی به خاطر احساس دِینی که به تامپسون داشت با وجود عدم نیازش به این درآمد، بخش موبایل پی‌پال را به عهده گرفته و شیفته این چالش شد. مارکوس در پاریس و در خانواده‌ای پولدار به دنیا آمده و از هشت سالگی مشغول برنامه‌نویسی بوده است. او در دانشگاه جنووا شروع به تحصیل کرد ولی بعد از تخریب دیوار برلین، خانواده‌اش دچار مشکلات مالی شدیدی شدند و او به ناچار از دانشگاه خارج و در بانکی مشغول به کار شد، که هزینه‌های خانواده‌اش را تامین کند. البته به گفته خودش، این بهترین اتفاقی بود که می‌توانست برایش بیافتد.

پرداخت همراه در آستانه بیگ بنگ قرار دارد

کار در بانک به او آموخت که ساختن یک شرکت بهتر از بانکداری برای آن است. در زمان آشفتگی صنعت مخابرات سوییس، مارکوس شرکت تلفنی خود را احداث کرد و در سال ۲۰۰۰ آن را به مبلغ ۵۰ میلیون دلار به شکل سهام به شرکت فروخت. ولی با پدید آمدن اینترنت، Atlanta ورشکسته شد و بسیاری از دارایی‌های مارکوس را نیز با خود برد. مارکوس که از این شکست شوکه شده بود، شرکت Echovox را پدید آورد که نرم افزارهایی برای تشخیص صدا از روی مکالمه تلفنی را توسعه می‌داد. این کسب و کار هم راه به جایی نبرد و شرکتش یک سیستم رای‌گیری مانند سیستم American Idol برای اروپا نوشت. زمانی که تعداد گوشی‌های هوشمند افزایش پیدا کرد، هنوز مردم به پرداخت از طریق گوشی موبایل عادت نکرده بودند. برای همین مارکوس سیستمی به نام Zonga را پدید آورد که به مردم اجازه می‌داد، محصولات مجازی نه چندان گران را خریداری کنند و مبلغ آن را از طریق قبض تلفن‌هایشان بپردازند. سه سال بعد پی‌پال شرکت Zonga را خرید و ناگهان مارکوس در حال مدیریت صنعت موبایل بود.

او در اولین روز کاری‌اش برای یک سیستم کشنده Square برنامه ریزی کرد که اکنون با نام پی‌پال Here می‌شناسیمش. این سیستم به صاحبان کسب و کارهای کوچک این اجازه را می‌دهد که از طریق گوشی همراه یا تبلت هم بتوانند اطلاعات مربوط به کارت‌های اعتباری را دریافت کنند. هفت ماه طول کشید تا این محصول بصورت رسمی ارائه شود، مارکوس در این باره می‌گوید: «سال‌ها بود پی‌پال هیچ محصولِ اصیلی را روانه بازار نکرده بود.»

در‌‌‌ همان زمان‌ها بود که تامپسون شرکت را ترک کرد و به یاهو رفت؛ البته تامپسون زیاد در یاهو دوام نیاورد چرا که جعلی بودن مدرک دانشگاهی‌اش فاش شد. مارکوس فکر نمی‌کرد که بعد از رفتن تامپسون به تواند به سِمتش در پی‌پال ادامه دهد ولی او دوباره از طرف دوناهویه برای اینکار انتخاب شد. او در این باره می‌گوید: «موبایل به عنوان یک تغییر بزرگ در بسترهای ارتباطی است. ما به شخصی نیاز داشتیم که تجربه ساخت نرم‌افزارهای بزرگ و ارتباط با مشتری را داشته باشد.»

مارکوس مردد بود. زمانی که یک استارت‌آپ راه می‌اندازیم، آزادی عمل زیادی داریم … ولی اینجا او درگیر یک روند کاملا برنامه‌ریزی شده بود. مجبور بود سفر کند و خانواده‌اش را کمتر می‌دید. مارکوس می‌گوید: «با خود فکر کردم که آیا این واقعا‌‌‌ همان چیزی است که به دنبالش هستم؟»

همان شب او به دیدار دوناهویه رفت تا راجع به ماندن یا رفتنش صحبت کنند. بعد از بحث فراوان مارکوس به شرطی حضور در پی‌پال را پذیرفته بود که اجازه اعمال تغییر از بالا تا پایین آن را داشته باشد. دوناهویه هم در پاسخ گفته بود که اگر علاقه‌مند به روند قبلی بود فرد سنّتی‌تری را برای این سمت انتخاب می‌کرد.

مارکوس کار بر روی چیزی که خود آن را تغییر نامرئی می‌داند آغاز کرد. معماری پی‌پال نیازمند یک مهندسی جدید بود ولی جریان درآمدی آن حفظ می‌شد و قدرت بیشتری پیدا می‌کرد. او مهندسان را به گروه‌های کوچکی تقسیم‌بندی کرد که بتوانند نرم افزارهایی را از اول تا آخر بنویسند و شروع به استخدام برنامه نویس‌های با استعدادی از شرکت‌هایی نت‌فلیکس، گوگل، آمازون و باکس کرد.

مهم‌تر از همه این‌ها این بود که مارکوس فرهنگ پی‌پال را به ریشه‌های آن باز می‌گرداند. او نزدیک به یک میلیارد دلار صرف خرید استارت‌آپ‌هایی کرد که فکر می‌کرد شرکتش در آن نواحی دچار نقص است و کارآفرین‌هایی را به مجموعه اضافه کرد که مسیری مشابه مسیر خودش را پیموده بودند.

هیل فرگوسن رییس بخش محصولات شرکت می‌گوید: «ما در سال ۲۰۱۳ نزدیک به ۲۸ محصول جدید به مجموعه اضافه کردیم در حالی که سال قبل از آن این رقم به صفر میل می‌کرد.»

پی‌پال جدید و چابک یک هدف مهم و ساده را در سر دارد. حضور در مرکز تمامی تراکنش‌های جهان. بر روی همه بسترهای فیزیکی و مجازی. مارکوس در این خصوص می‌گوید: «یکی از سوال‌هایی که هر شرکتی باید از خود بپرسد این است که اگر وجود نداشت آیا حفره‌ای در زندگی مردم بوجود می‌آمد؟ من می‌خواهم پی‌پال چنین شرکتی باشد.»

و خب گوگل و اپل رقبای کوچکی برای او نیستند. با این وجود پی‌پال نیروی بزرگ تراکنش‌های اینترنتی است و خرید استارت‌آپ‌های موفقی مانند Braintree و حضور در Fab.Com ،HotelTonight و… می‌تواند این موقعیتش را روز به روز قوی‌تر کند. حضور در فروشگاه‌های فیزیکی چالش دیگری است که پی‌پال باید بتواند آن را حل کند. تا وقتی که سیستم پرداخت با پول‌های کاغذی به خوبی کار می‌کند و مشوّق خوبی برای این تغییر وجود ندارد، تغییر سیستم پرداخت سخت خواهد بود. مخصوصا که نرم‌افزارهای پرداخت از طریق گوشی هنوز هم جایگاه خود را در گوشی‌های کاربران پیدا نکرده‌اند.

پی‌پال تمرکز خود را بر روی تاجران و خرده‌فروشان گذاشته است و تابحال بیش از ۱ میلیون فروشگاه فیزیکی را زیرمجموعه خود کرده است. مارکوس امیدوار است که خود خرده‌فروشان روشی برای مجاب کردن مشتریان‌شان برای پرداخت از طریق گوشی همراه پیدا کنند.

مارکوس به دنبال ساخت محصولی نیست که در همه جا کار کند بلکه بیشتر در جستجوی ساخت یک سیستم عامل برای بستر پرداخت‌های همراه است. ایجاد شبکه‌ای از نرم افزار‌ها و سخت افزارهایی که به خرده فروشان و توسعه دهندگان نرم افزار امکان تولید محصولات جدیدی را می‌دهد.

استفاده از این بستر باید بهترین اتفاق آنلاینی باشد که در طول روز برای شما افتاده است. چیزی که می‌خواهید را به سرعت به دست می‌آورید، به سرعت پرداخت می‌کنید و خارج می‌شوید. برای فروشنده هم همه چیز راحت‌تر است و اطلاعات بیشتری درباره شما به‌دست می‌آورد.

برای اینکه دقیقا متوجه نحوه کار پول موبایل (پول همراه) پی‌پال شوید، بهتر است سری به یک شعبه استارباکس بزنید. آمار نشان می‌دهد که نزدیک به ۱۰ میلیون نفر از کاربرانش از طریق موبایل پرداخت‌های خود را انجام می‌دهند که به کارت اعتباری یا حساب کاربری پی‌پال متصل شده است. این میزان خرید منجر به ۵ میلیون تراکنش در هفته می‌شود. برنامه روی گوشی موبایل این اجازه را می‌دهد که پول را به حساب استارباکس خود واریز کنید و با گوشی پرداخت‌هایتان را انجام دهید و امتیازهایی در ازای خریدتان دریافت کنید. در واقع شما داخل برنامه‌ای هستید که امکانات فراوانی را در اختیار شما قرار می‌دهد و هم‌زمان می‌توانید از طریق آن در صورت نیاز پرداخت هم انجام دهید.

در زمینه سخت‌افزار هم، مارکوس امسال دستگاهی به نام Beacon را معرفی می‌کند. یک دستگاه ارزان قیمت و کوچک که با بلوتوث کار می‌کند و گوشی شما را به سیستم پرداخت فروشگاه متصل می‌کند. Beacon این امکان را به شما می‌دهد که بدون درآوردن گوشی از جیبت‌ان و توسط کارت اعتباری یا حساب بانکی‌تان خرید کنید و امتیازهای وفاداری مشتری را کسب کنید.

البته مسائل فرهنگی کماکان پا برجاست. هر چند دوناهویه به پی‌پال اجازه داده است که مستقل از ای‌بی عمل کند ولی هم‌افزایی قدیمی بین این دو از بین رفته است. از ۱۸۰ میلیارد تراکنش پی‌پال در سال گذشته فقط ۳۱ درصد از آن از طریق ای‌بی انجام گرفته است در حالی که این رقم در سال ۲۰۰۸، ۵۱ درصد بوده است. مارکوس تکمیل می‌کند که: «ما یک شرکت با ۱۳ هزار نفر کارمند هستیم و سعی می‌کنیم که همه چیز را از بالا تا پایین تغییر دهیم. در شرکت‌های بزرگ‌تر همیشه همه به دنبال دلیلی برای کار نکردن هستند، این نوعی از بی‌رحمی است.»

مارکوس معتقد است که نیازی به مستقل شدن پی‌پال نیست و فقط ترجیح می‌دهد که ای‌بی آن را به شرکتی بزرگ‌تر بفروشد ولی ماسک و دیگر مدیران پی‌پال ترجیح می‌دهند که این شرکت به عنوان یک سازمان مستقل عمل کند. آن‌ها معتقدند که در این صورت ارزش آن از ۴۰ میلیارد دلار فعلی به ۱۰۰ میلیارد دلار افزایش پیدا خواهد کرد. ایکان هم چنینی نظری دارد. هر چند او ممکن است شناخت صحیحی از نحوه عملکرد پی‌پال نداشته باشد ولی به‌صورت کلی می‌تواند این پتانسیل را در آن مشاهده کند.

ترجمه سعید چوبانی؛ کارشناس گروه رسانه‌ای شفق

منبع: نشریه بانکداری الکترونیک مرکز فابا / شماره 51

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.