راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

دیگر بانکداری از الکترونیک جدا نیست؛ گفت‌وگو با دکتر نیما امیرشکاری در آستانه همایش چهارم

چهارمین همایش بانکداری الکترونیک و نظام‌های پرداخت به زودی برگزار می‌شود. رویدادی که اولین دوره‌اش زمستان سال 1390 برگزار شد و از همان اولین همایش استقبال بالایی از همایش صورت گرفت و بیش از 2 هزار نفر در آن شرکت کردند و این استقبال همچنان بیشتر شد ولی کمتر نشد. مانند هر رویداد جوان دیگری نیز، این رویداد با چالش‌های متعددی روبرو شد و انتقادهای زیادی بر آن وارد می‌شود. اما هیچ‌کدام این انتقادها باعث نشد این رویداد اهمیت و جایگاهش را از دست دهد و بلکه هر سال مهم‌تر و بیشتر موردتوجه قرار گرفت. بسیاری این اهمیت را در ذات موضوع محوری این رویداد می‌دانند، یعنی بانکداری الکترونیک و نظام‌های پرداخت. موضوعی که در سال‌های اخیر و مخصوصا در یکی دو سال گذشته موضوع روز بانکداری دنیاست.

بعد از برگزاری دومین دوره همایش بانکداری الکترونیک و نظام‌های پرداخت، پژوهشکده نقش جدی‌تری در فضای بانکداری الکترونیکی کشور پیدا کرد و همین انگیزه‌ای برای راه‌اندازی گروه بانکداری الکترونیکی در پژوهشکده پولی و بانکی شد و اکنون این گروه کمک بسیاری به برگزاری چهارمین همایش می‌کند. به همین بهانه به سراغ دکتر نیما امیرشکاری مدیر گروه بانکداری الکترونیک پژوهشکده پولی و بانکی رفتیم تا با او گفت‌وگوی مفصلی درباره فعالیت‌های این گروه داشته باشیم.

نیما امیرشکاری مدرک کارشناسی مهندسی نرم‌افزار خود را از دانشگاه علم و صنعت و سپس کارشناسی ارشد تجارت الکترونیک را از دانشگاه خواجه‌نصیرالدین طوسی دریافت کرده است و برای تحصیل در مقطع دکترا راهی سوئیس می‌شود و سرانجام دکترای مدیریت فناوری اطلاعات خود را از دانشگاه UIBS سوئیس دریافت می‌کند و به ایران باز می‌گردد. پس از اتمام تحصیلاتش، از سال 1382 در شرکت ملی انفورماتیک ایران مشغول شده و در حال حاضر علاوه بر سمتش در پژوهشکده پولی و بانکی مشاور مدیرعامل شرکت خدمات انفورماتیک و مدیر پروژه سناب است. در کارنامه کاری‌اش پروژه‌های سیستم پرداخت ملی شامل RTGS (ساتنا)، ACH (پایا) و تابا را داشته و در پژوهشکده پولی و مالی عضو هیئت‌علمی نیز هست. هر چند از لحاظ سنی جوان به نظر می‌آید اما علاوه بر این‌ها او مشاور بانک‌های اقتصاد نوین، تجارت و رسالت نیز هست و در پژوهشکده پولی و بانکی مدیر پروژه مبنا (مدل بانکی نوین ایران) و مدیر گروه بانکداری الکترونیک است.

.

همه را دور هم جمع کنیم

برای شروع کمی درباره گروه بانکداری الکترونیکی به‌عنوان یکی از 4 گروهی که در پژوهشکده پولی و بانکی فعالیت می‌کند صحبت می‌کنیم. امیرشکاری دراین‌باره می‌گوید: همان‌طور که می‌دانید هدف همایش بانکداری الکترونیک و نظام‌های پرداخت این است که بتوانیم همه فعالان در این حوزه را گرد هم بیاوریم تا برای معرفی محصول، سخت‌افزار، نرم‌افزار و فضاهای کسب‌وکار متمرکز شوند. از طرف دیگر، هدف ایجاد گروه بانکداری الکترونیک در سال 92، عملیاتی کردن همایش‌هایی مانند بانکداری الکترونیک و نظام‌های پرداخت بود. با برگزاری دوره‌هایی مانند مدرسه بانکداری الکترونیک برای آموزش کارکنان بانک‌ها که در تابستان 93 برگزار کردیم؛ درواقع در پی آن هستیم که اتفاقات در حوزه بانکداری الکترونیک و نظام‌های پرداخت را به بانک‌ها بشناسانیم و نیازهای بانکداری الکترونیک را پوشش دهیم و افراد فعال در این حوزه را به هم وصل کنیم.

.

اهداف تاسیس گروه بانکداری الکترونیکی

آن‌طور که از سوی پژوهشکده پولی و بانکی اعلام شده است اهداف تاسیس گروه بانکداری الکترونیکی در این مرکز، 4 مورد بوده است؛ ازجمله کمک به تدوین، پایش و به‌روزرسانی نقشه راه بانکداری الکترونیک کشور، ایجاد بانک دانش در حوزه فناوری‌ها و استانداردهای بانکداری الکترونیکی، پژوهش در حوزه مدل‌ها، معماری‌ها، استانداردهای و فناوری‌های بانکداری الکترونیکی و بومی‌سازی الگوهای کسب‌وکار، حقوقی، اقتصادی و اجتماعی مرتبط با بانکداری الکترونیکی. از نیما امیرشکاری به‌عنوان مدیر این گروه می‌خواهیم بگوید در هر کدام از این چهار حوزه چه فعالیت‌هایی انجام شده است؟

امیرشکاری می‌گوید: بانک مرکزی برای حوزه بانکداری الکترونیک پروژه‌هایی دارد که گروه بانکداری الکترونیک به این پروژه‌ها کمک می‌کند. یکی از این پروژه‌ها، نقشه راه 1400 بانک مرکزی است که شرکت ملی انفورماتیک متولی آن است. در این نقشه راه، بانک مرکزی به دنبال سازوکاری است که آن را در بانک‌ها پیاده‌سازی کند، ما با مشاوره به بانک‌ها و شرکت‌های فعال در حوزه بانکداری الکترونیک، کمک می‌کنیم که این پروژه در مسیر درست حرکت کند.

هدف دوم گروه بانکداری الکترونیک، ایجاد بانک دانش در حوزه فن‌آوری و استانداردهای بانکداری الکترونیک توسط این گروه است، در یک سالی که از آغاز این کار می‌گذرد دو سه پروژه را در حوزه بانک دانش، داده‌کاوی و حوزه‌های جمع‌آوری و استفاده از اطلاعات شروع کرده‌ایم که نتایج آن‌ها به‌تدریج مشخص می‌شود.

Nima-Amirshekari-Index-way2pay-93-11-03b

ما در زمینه ایجاد مرکز داده‌های بانکی و بانکداری الکترونیک در شروع راه هستیم، در این پروژه که روی داده‌ها کار می‌کند قسمت عمده وقت، صرف جمع‌آوری و مرتب کردن داده‌ها می‌شود. با استفاده از منابعی که به آن‌ها دسترسی داریم داده‌های خوبی استخراج کرده‌ایم که این داده‌ها را مرتب‌سازی می‌کنیم، شاخصه‌های کمی روی آن‌ها تعریف کرده و به‌صورت دوره‌ای گزارش می‌گیریم و پایگاه دانش را درست می‌کنیم.

پروژه مبنا (مدل بانکداری نوین ایران) پروژه‌ای است که از طرف بانک مرکزی به خدمات انفورماتیک و پژوهشکده محول شده است که یکی بال فنی و دیگری بال کسب‌وکاری را پیش بگیرد و بتواند مدل‌های جدیدی را برای بانکداری ایران معرفی نماید. نمونه‌های موفق یا همان بِست پرکتیس‌های دنیا را اقتباس می‌کنیم که بعد از بومی‌سازی به کمک خبرگان بانکی داخلی بتوانیم استفاده کنیم؛ این پروژه از شهریور امسال شروع شده است.

او در ادامه در پاسخ به این‌که در مورد بومی‌سازی الگوهای کسب‌وکار حقوقی، اقتصادی و اجتماعی مرتبط با بانکداری الکترونیک چه کارهایی در این گروه انجام شده است می‌گوید: یکی از فعالیت‌های پروژه مبنا، بومی‌سازی الگوهاست که شامل دو فاز است؛ فاز اول شناسایی الگوهاست که در هدف قبلی می‌گنجد. ما باید بدانیم نمونه‌های موفق دنیا کدام‌ها هستند و کدام یک در ایران قابل‌استفاده است. سپس روی هرکدام تیم کارشناسی تشکیل می‌دهیم، برای مثال یکی از کارهایی که به‌زودی در پژوهشکده آغاز می‌کنیم بحث فعالیت روی بازل است که ما بتوانیم بازل 2 و 3 را حتی با کمک مشاور خارجی به بانک‌ها معرفی کنیم و به بانک‌ها مشاوره بدهیم؛ یعنی شرکت‌هایی بیاوریم که در کنار ما باشند که در صورت تمایل بانک‌ها، پژوهشکده به کمک آن شرکت خارجی که به کمیته بال و رهنمودهای آن مسلط است، یک نقشه راه برای اجرایی کردن بازل 2 و 3 راه‌اندازی کند. این یکی از سرویس‌هایی است که بعد از این همایش در اختیار بانک‌ها قرار می‌دهیم.

بال یا همان بازل یکی از مفاهیمی است که در دنیا برای بانک‌ها بسیار حائز اهمیت است، اما در ایران فقط در حد یک موضوع جذاب باقی‌مانده است و نمونه موفقی در بانک‌های کشور از توجه به این مفهوم دیده نمی‌شود. امیرشکاری با تایید این موضوع می‌گوید: متاسفانه اطلاعات بانک‌ها در این زمینه بسیار کم است و شاید تعدادی از بانک‌ها چیزهایی هم شنیده باشند یا مطالعاتی در این زمینه داشته‌اند. اما همان‌طور که برای مثال، اگر بخواهید پرداخت الکترونیک و مسائل بانکداری الکترونیک را در یک بانک اجرا کنید به کوربنکینگ نیاز دارید، برای اجرای بازل و مدیریت ریسک هم سیستم‌هایی لازم است. به ساده‌ترین زبان اگر بخواهم بگویم، بازل تماماً در مورد مدیریت ریسک است و برای پیاده‌سازی بازل و مدیریت ریسک هم سیستم لازم است؛ سیستم‌هایی که داده را می‌گیرد، سپس شاخص‌های ریسک را محاسبه می‌کند و به شما امکان مدیریت ریسک را می‌دهد. ما این سیستم را در ایران نداریم، شاید در حد چند گزارش که با هم جمع و تفریق کنیم و نسبتی دربیاوریم هم کارهایی شده باشد، اما به‌صورت سیستماتیک و با قابلیت پایش مداوم تاکنون چیزی در کشور نداشته‌ایم. اکنون می‌خواهیم با کمک چند شرکت بین‌المللی این کار را انجام دهیم.

.

 ضعف در حوزه‌های مختلف بانکی

از بحث اهداف این گروه که بگذریم، می‌رویم سر یک موضوع مهم‌تر و آن ضعف در حوزه‌های مختلف بانکی است؛ برای تحلیل وضعیت بانکداری در کشور، چند کلیدواژه مدام تکرار می‌شوند، برای مثال کمبود منابع اطلاعاتی موثق، کمبود دانش فنی مدیران، نظارت ضعیف، عدم امکان مقایسه خدمات الکترونیکی، فقدان نقشه راه و استانداردسازی ضعیف، از امیرشکاری می‌پرسیم که نگاهی به این کلیدواژه‌ها داشته باشد و بگوید چرا ما در این موارد ضعف داریم؟

.

کمبود منابع اطلاعاتی موثق

مدیر گروه بانکداری الکترونیکی پژوهشکده پولی و بانکی می‌گوید: بعضی از علوم و صنایع به بلوغ خوبی رسیده‌اند؛ مثل صنعت فولاد که خیلی قدیمی است یا صنعت ساختمان. این صنایع به رشته‌های دانشگاهی، آموزشی، اجرایی و کسب‌وکاری مدونی تبدیل شده‌اند. ولی بعضی صنایع جدید که در 60-50 سال اخیر به وجود آمده‌اند مانند فناوری اطلاعات، هنوز به بلوغی مانند صنعت ساختمان نرسیده‌اند. از طرف دیگر علومی مثل فناوری اطلاعات در بقیه رشته‌ها مانند صنعت ساختمان، صنعت بانکداری و صنعت بیمه نفوذ کرده‌اند؛ بنابراین باید افرادی تربیت شوند که هر دو بال را با هم داشته باشند تا بتوانند خوب تصمیم بگیرند، شناسایی کنند، رفتارها را تشخیص دهند و بتوانند ابزارهای مرتبط با آن‌ها را خوب استفاده کنند. به خاطر سطح بلوغ پایین، سرعت تغییرات بالا و کمبود دانش حوزه‌های ترکیبی، کمبود منابع اطلاعاتی به وجود می‌آید و لازم است از عمر این دانش بیشتر بگذرد. ولی راهکارهایی برای هرکدام وجود دارد و قطعا افرادی هستند که این علوم را بشناسند و بتوانند آن را به جلو ببرند. فقط تعدادشان کم است که خیلی هم پرمشغله هستند و به‌راحتی قابل‌دسترس نیستند.

.

 کمبود دانش فنی مدیران

در مورد کمبود دانش فنی مدیران، باید بگویم مدیران بانکی ما، در حین کار تجربه کسب می‌کنند؛ اما تجربیات لزوما منطبق بر نمونه‌های موفق نیستند. زیرا تجربیات با مسیری که نیاز مشتری است حرکت می‌کنند نه با مسیری که از روی استراتژی از قبل تعیین شده باشد. دانش استراتژیک و ثبات برای یک مدیر خیلی ضروری است، وقتی استراتژی نداشته باشید، باعث می‌شود که به‌مرورزمان از مسیر اصلی فاصله بگیرید، تجربیات روزمره شما را به سمتی ببرد که الزاما نمی‌خواهید. فکر می‌کنم کمبود دانش مدیران از طریق کارگاه‌های آموزشی تا حدی قابل جبران است، به شرطی که خود مدیران شرکت کنند.

.

 نظارت ضعیف

در مورد ضعف در نظارت، دو بحث مطرح است، یکی نظارت داخلی بانک‌ها و یکی نظارت بانک مرکزی که در هر دو یک مشکل مشابه وجود دارد؛ حوزه کسب‌وکار مدام تغییر می‌کند اما روش‌های نظارت تغییر نمی‌کند و فاکتورهای نظارتی عوض نمی‌شوند. به این دلیل است که می‌گوییم نظارت ضعیف است. برای نظارت، باید دانش مدیران و ناظران افزایش یابد. لازم است الگوهای نظارتی را وارد کنیم، اگر بتوانیم نظارت داده محور را در مدیران تقویت کنیم، می‌توانیم آرام‌آرام به سمت بهبود کیفی پیش برویم.

.

عدم امکان مقایسه خدمات الکترونیکی

در مورد عدم امکان مقایسه خدمات الکترونیکی، بانک مرکزی فعالیت‌هایی در این حوزه انجام داده و آمارهایی منتشر کرده است و الان امکان مقایسه بیشتر شده است. پژوهشکده هم با داده‌هایی که از خود بانک‌ها استخراج می‌کند، کارهایی در حوزه شناسایی و رتبه‌بندی و ارزش‌گذاری شاخص‌ها انجام می‌دهد که بتوان این کمبود را حتی‌المقدور جبران کرد و زمینه درست قیاس کردن به وجود آید.

.

فقدان نقشه راه

بحث فقدان نقشه راه هم که به آن اشاره کردید، درست است. اخیرا نقشه‌های راه کلانی در بانک مرکزی تدوین شده یا حداقل در ذهن بانک مرکزی وجود دارد، فقط باید پخش و منتشر شوند و به بقیه ارائه شوند که بتوانند واضح‌تر استراتژی خود را تعیین کنند. شاید با کمک رسانه‌ها، بانک مرکزی و روابط عمومی‌ها بتوانیم نقشه‌ها و برنامه‌های مدیران ارشد را پیاده‌سازی کنیم و همه از آن مطلع شوند.

.

استانداردسازی ضعیف

از نظر استانداردسازی هم درست می‌گویید. در دنیا کمیته‌هایی مثل بیان (BIAN) و غیره به سمت استانداردسازی این نظام حرکت می‌کنند. ما هم طبیعتا پیرو این جریان هستیم و پروژه‌ای مثل مبنا سعی در بهبود فضای استانداردسازی با توجه به نمونه‌های بین‌المللی دارد.

او راجع به کمبود دانش فنی مدیران معتقد است از طریق آموزش قابل جبران است؛ اما کار سختی به نظر می‌آید چراکه مدیران اکثرا به‌صورت تجربی جلو آمده‌اند و احتمالا نسبت به آن جبهه می‌گیرند؛ از او می‌پرسیم نظرش دراین‌باره چیست و جو حاکم بین مدیران را چطور می‌بیند؟

او دراین‌باره می‌گوید: من تجربه خودم در این زمینه را می‌گویم؛ مدیران سابق در بانک مرکزی ابتدا به‌وسیله بانک مرکزی در کشورهای پیشرفته بورسیه می‌شدند و آنجا تحصیل می‌کردند و پس از فراگیری روش‌ها، به کشور برمی‌گشتند و حضورشان باعث تقویت نظام بانکی می‌شد. این رویه تا جایی که می‌دانم در بانک‌های دیگر مانند سپه و ملی هم بوده است؛ یعنی آن زمان فرهنگی در بانک‌ها بوده که روی افراد سرمایه‌گذاری بلندمدت می‌کردند، فردی که قرار بود ده سال بعد مدیر باشد برای تحصیل به یکی از کشورهای پیشرفته فرستاده می‌شد و در همان حین برای یکی از شعب بانک‌های ایرانی در آنجا کار می‌کرد. پس از برگشت به ایران در رده‌های بالای مدیریتی بانک‌های بزرگ فعال می‌شد. همین‌الان هم خیلی از مدیران موفق بانکی، همان‌هایی هستند که در آن دوره تحصیل کرده‌اند و تجربه اندوخته‌اند؛ بنابراین به عقیده من یکی از روش‌های موثر این است که با دانشگاه‌ها و بانک‌های معتبر در کشورهای پیشرفته ارتباط داشته باشیم.

.

چرا آمار بانک مرکزی این‌قدر سطحی هستند؟

او در پاسخ‌های قبلی‌اش در مورد عدم مقایسه خدمات الکترونیکی گفت: بانک مرکزی فعالیت‌هایی در این حوزه انجام داده و آمارهایی منتشر کرده است و الان امکان مقایسه بیشتر شده است. اما یکی از بزرگ‌ترین ایرادهایی که به اطلاعات منتشر شده از سوی بانک مرکزی گرفته می‌شود این است که این آمار خیلی سطحی است؛ مثلا فقط تعداد کارت، تعداد خودپردازها، تعداد کارت‌خوان‌ها یا تعداد تراکنش‌ها اعلام می‌شود، درصورتی‌که با همین آمارها می‌توان شاخص‌هایی ارائه کرد که نشان دهد بانک‌ها در کدام زمینه ضعف یا قوت دارند. آماری که بسیاری بانک‌ها از آن‌ها فقط برای تبلیغات خود استفاده می‌کنند. اما آیا واقعا بانکی که تعداد خودپرداز یا کارت بیشتری دارد، از رقبا موفق‌تر است؟ از نیما امیرشکاری می‌خواهیم دراین‌باره هم توضیحی بدهد.

Nima-Amirshekari-Index-way2pay-93-11-03a

او در پاسخ می‌گوید: کاملا درست است، این مسئله دو راهکار دارد؛ یکی اینکه بانک مرکزی باید اطمینان داشته باشد که آمارهایی که استخراج می‌کند بر پایه استاندارد و تعریف واحد استخراج شده؛ ولی این اتفاق نمی‌افتد، چون سیستم بانک‌ها و تعریف‌های درون آن‌ها از بعضی مفاهیم متفاوت است. دوم اینکه بانک مرکزی نگران است که اگر این آمارها را به شاخص تبدیل کند و بر مبنای این آمار شاخص استخراج کند باعث تشنج در بازار شود و بعضی از بانک‌ها این آمار را قبول نکنند، چون تعریف‌ها واحد نیست. بانک مرکزی انتظار دارد که مراکز مستقلی این آمارها را تحلیل کنند و از جانب خودشان مطرح کنند که حساسیت‌زا نشود؛ چون مطرح شدن یک مسئله از سمت بانک مرکزی با مطرح شدن آن از سمت یک ارگان خبری یا آکادمیک به‌عنوان تحلیل خیلی فرق دارد؛ بنابراین بانک مرکزی آمارهای خام را در اختیار می‌گذارد تا بانک‌ها و پژوهش‌گرها روی آمارها فعالیت کنند. به‌این‌ترتیب آرام‌آرام استانداردها شکل می‌گیرند و مطمئن می‌شویم که همه روی یک پایه کار می‌کنیم و آن موقع رتبه‌بندی و ارزش‌گذاری شاخص انجام دهیم.

.

 سه حوزه فعالیت گروه بانکداری الکترونیک

همان‌طور که مشخص شده است، فعالیت گروه بانکداری الکترونیک در سه حوزه پژوهشی، نظارتی، مشاوره و اجرایی تقسیم می‌شود؛ از مدیر گروه بانکداری الکترونیک پژوهشکده پولی و بانکی می‌خواهیم بگوید در هر کدام از این سه زمینه در خصوص فعالیت‌های انجام شده و یا فعالیت‌های پیش روی توضیحی بدهد.

او می‌گوید: این زمینه فعالیت‌های زیادی را شروع کرده‌ایم که بعضی از این فعالیت‌ها به بانک‌ها برمی‌گردد. همان‌طور که یک شرکت وقتی شروع به کار در بازار می‌کند باید شناخته شود، مشتری خاص خود را پیدا کند و تاثیرگذار باشد، ما هم در ابتدای راه هستیم. در گروه بانکداری الکترونیک با خیلی از بانک‌ها مکاتباتی انجام داده‌ایم و جلساتی داشته‌ایم، بانک‌ها در حوزه‌های مختلف علاقه‌مند هستند که برایشان نقشه راه بانکداری الکترونیکی تدوین کنیم، مشاوره دهیم و نظارت بر بعضی از پروژه‌هایشان را بر عهده بگیریم. همین حالا هم در حال نهایی کردن این مسئله با بعضی از بانک‌ها هستیم؛ اما مهم‌ترین فعالیت سال گذشته همان همایش بود که با کمک افرادی که در این گروه فعالیت دارند برای بهبود وضیعت محتوایی همایش انجام دادیم. اینکه افراد کلیدی در سطح بین‌المللی را بتوانیم دعوت کنیم و با تمامی افراد فعال در این حوزه در داخل کشور ارتباط را حفظ کنیم. ایده ما این است که پژوهشکده بتواند نقش رابط را ایفا کند، رابط بانکداران الکترونیک و حتی بانک‌ها در حوزه‌های مختلف باشد. هر چند وقت یک‌بار آن‌ها را با برگزاری کنفرانس، همایش و یا سمیناری حتی یک‌روزه دور هم جمع کنیم تا با هم در ارتباط باشند. خیلی‌ها می‌گویند این همایش باعث می‌شود ارتباط بین ما برقرار شود و باعث دیدارهای حداقل سالیانه می‌شود. این یکی از اهداف ماست که در این حوزه تبادل‌نظر و افکار صورت گیرد.

حوزه فعالیت گروه بانکداری الکترونیکی پژوهشکده پولی و بانکی در شش دسته طبقه‌بندی‌شده است که به این شکل است نظام‌های پرداخت خرد، نظام‌های نظارتی و کنترل سازگاری، نظام‌های تسویه و پرداخت بین‌بانکی، سیستم‌های متمرکز بانکی و اتوماسیون بانکی، امنیت، تشخیص تخلفات و مدیریت ریسک» وکانال‌ها و ابزار پرداخت. از نیما امیرشکاری می‌خواهیم به‌طورکلی توضیحی دراین‌باره بدهد.

او در پاسخ می‌گوید: بیشتر فعالیت‌های ما در سال گذشته، شناسایی و طبقه‌بندی بود؛ یعنی اینکه دنیا در هرکدام چه حرفی دارد، آیا نظام بانکی را می‌توان با آن‌ها منطبق کرد؟ پژوهشکده به بانک‌ها و شرکت‌های فناوری اطلاعات آن‌ها، در زمینه منطبق کردن نظام‌های موجود با آن چیزی که مطلوب آن‌هاست، از طریق همایش‌ها و آموزش کمک می‌کند. برای مثال با برگزاری مدرسه بانکداری الکترونیک توانسته‌ایم یک همسویی بین تفکرات و ادبیات بانک‌ها ایجاد کنیم. همچنین سال گذشته دو یا سه بار کارگاه چکاوک را برگزار کردیم چون می‌دانستیم بانک‌ها باید سیستم‌هایشان را بر آن منطبق کنند و حتی مدیر پروژه چکاوک را آوردیم. نمونه دیگر پروژه سپام و سوئیفت بود که برایش کارگاه برگزار کردیم. روی بحث استانداردسازی IFW چندین جلسه گذاشتیم و سعی‌مان بر این است که بحث‌های روز را به اطلاع بانک‌ها برسانیم. کار دیگری که امسال انجام دادیم و خوب نتیجه گرفتیم این بود که اکوسیستم کشورهای هم‌جوار را آوردیم و از طریق خودشان به بانک‌های کشورمان شناساندیم؛ متولیان نظام پرداخت ترکیه را چند ماه پیش دعوت کردیم و در سمیناری با مطرح شدن پرسش و پاسخ‌هایی، موفق به ایجاد دیدگاهی نو در مدیران بانک‌ها شدیم. همین‌که بانک‌ها بدانند در اطراف چه می‌گذرد و اینکه چه جایگاهی داریم مفید است.

اگر ما بتوانیم در هر یک از این حوزه‌ها تعاریف واحدی در نظام بانکی ایجاد کنیم می‌توان خیلی از مشکلاتی که در سر راه مذاکرات وجود دارد را برطرف کرد. چون پایه و اساس ما مشترک نیست، خیلی اوقات عدم تفاهم ارتباطی به وجود می‌آید و سو تفاهم‌هایی در تعریف کارها به وجود می‌آید. اگر این ادبیات مشترک را ایجاد کنیم در سال‌های اول گروه بانکداری الکترونیک به هدف خود رسیده‌ایم.

.

 توجه خاص پژوهشکده پولی و بانکی به بانکداری الکترونیک

رویکرد پژوهشکده در برگزاری همایش‌ها تغییر کرده است؛ همایش سیاست‌های پولی خیلی جدی‌تر برگزار می‌شود و همایش بانکداری الکترونیک و نظام‌های پرداخت نیز دومین همایش بزرگی است که پژوهشکده برگزار می‌کند و حتی تمرکز خاصی روی همایش بانکداری الکترونیک دارد. از امیر شکاری می‌پرسیم دلیل توجه خاص پژوهشکده به بانکداری الکترونیک چیست؟

او در پاسخ می‌گوید: امسال بیست و چهارمین همایش سیاست‌های پولی برگزار شد و چهارمین همایش بانکداری الکترونیک و نظام‌های پرداخت هم به‌زودی برگزار خواهد شد. همان‌طور که در بیانیه‌های همایش در سه سال پیش هم مطرح کرده‌ایم، اعتقاد داریم که بانکداری و الکترونیک از هم جدا نیستند و بدون الکترونیک دیگر نمی‌توان بانکداری کرد و چیزی به‌عنوان سند کاغذی و عملیات بانکی روی کاغذ نداریم. باید بانکداران به ابزار الکترونیکی مسلط شوند و بتوانند با آن کار کنند، نظارت کنند، تصمیم بگیرند و همه‌چیز را بر بستر الکترونیک پیاده کنند. ناظرین هم باید از این فناوری‌ها استفاده کنند. ما اعتقاد داریم که فناوری اطلاعات در سال‌های آینده از صورت ابزار خارج می‌شود و به‌صورت پیشران و محرک این صنعت خواهد بود. کما اینکه الان نیز شواهدی می‌بینیم، برای مثال تلفن همراه، بانکداری را به سمت خود کشیده است، یعنی فناوری، بانکداری را به دنبال خود می‌کشد، نه بانکداری فناوری را. قبلا بانکداری، فناوری را هدایت می‌کرد و فناوری اطلاعات را برای بالا بردن کیفیت، سرعت و دقت استفاده می‌کرد، اما الان فناوری اطلاعات، بانکداری را به سمت فناوری‌های ایجاد شده مثل رایانش ابری و ابر داده‌ها می‌کشد. سیاست‌گذار، بانک مرکزی، از این تغییر پارادیم به‌راحتی نمی‌گذرد و حتما لازم است که به این فضا وارد شود و شناخت پیدا کند، خودش را تقویت کند و ذهنیت‌ها را پرورش دهد. به این دلیل بانکداری الکترونیک اهمیت دارد.

.

 چرا برخی غایب‌اند؟

بهمن 1390 اولین همایش بانکداری الکترونیک برگزار شد و قرار است چهارمین دوره آن نیز بهمن ماه امسال برگزار شود؛ از همان اولین همایش استقبال بالا بود، اما نقدهایی هم بر آن وارد می‌کنند، ازجمله اینکه نسبت به رویدادهای مشابه در دنیا مثل کارتس فرانسه یا کارت و پرداخت دبی خیلی از صاحبان ایده و کسب‌وکار در همایش حضور ندارند و بیشتر دولتی‌ها هستند و به‌نوعی جایی شده برای اعلام سیاست‌های بانک مرکزی؛ نظر مدیر گروه بانکداری الکترونیکی پژوهشکده پولی و بانکی را در این زمینه می‌پرسیم.

Nima-Amirshekari-Index-way2pay-93-11-03

امیرشکاری در پاسخ می‌گوید: اینجا دو بحث مطرح است که من مقداری را قبول دارم و مقداری را نه. اگر صاحب نامی در این عرصه هست خوشحال می‌شویم که بیاید و همکاری کند، کما اینکه هرسال از شرکت‌های صاحب‌نام مانند توسن، فناپ، خدمات انفورماتیک و یا هر شرکت دیگری که در این زمینه فعال است دعوت می‌کنیم که اگر پیشنهادی دارد ارائه دهد یا در حوزه‌هایی که دوست دارد بیاید و فعالیت کند. همیشه با بانک‌ها و شرکت‌های شناخته‌شده مکاتبه داریم و از افراد صاحب‌نام دعوت کرده‌ایم. بحث دیگر این است که ما در ایران هستیم که دولت بزرگی دارد و تصمیمات بیشتر در دولت گرفته می‌شود. مدل کسب‌وکار ما مبتنی بر دستورات دولتی است، این همایش نه یک همایش صرفا آکادمیک است و نه یک همایش کاملا سیاستی که قانون‌گذار بیاید سیاست‌های خود را اعلام کند. همایش پولی بانکی از این جنس است ولی این همایش از این جنس نیست. این همایش نیمی کسب‌وکاری است و نیمی انتشار دانش و معرفی فناوری است. پارسال فضا را بازتر کردیم که شرکت‌ها بیایند محصولات خود را نیز معرفی کنند. ولی شاید در این سه چهار سال هنوز بعضی افراد را شناسایی نکرده‌ایم و این طبیعی است، دسترسی به آن‌ها محدود است و بهترین راه همکاری ما از طریق، شرکت‌های فعال این حوزه است.

.

چرا مبنا؟

امیرشکاری در معرفی خودش اشاره کرده به اینکه در پروژه مبنا از سمت پژوهشکده مدیر این پروژه است. کمی صحبت را می‌بریم سمت این پروژه. در بیانیه‌ای مربوط به مبنا گفته شده بود که شاهد فقدان مدل‌های بانکی، فقدان زبان واحد بین خبرگان بانکی، نظارت‌پذیری ضعیف، سردرگمی برخی بانک‌ها در حوزه بانکداری یکپارچه، دور بودن بانک‌های ایران از استانداردهای بین‌المللی و مقایسه ناپذیری عملکرد و صورت‌های بانکی با یکدیگر و سایر بانک‌ها اشاره شده بود. امیرشکاری در این خصوص می‌گوید: اولین بانک‌های ایران، ایرانی نبودند بلکه اقتباس‌شده از غرب، روسیه و یا ژاپن بوده‌اند که بنا بر نیاز بومی شده‌اند و بانک‌های ایرانی را به وجود آوردند و بانک‌های قشون یا همان سپه، ملی و غیره با تأثیرپذیری از بانک‌های خارجی تاسیس شدند. درواقع ما بانکداری را از افرادی یاد گرفتیم که آن را قبلاً تجربه کرده‌اند و بعد به ما انتقال دادند. ما تا سال‌ها بر همان روش‌های اولیه بانکداری باقی ماندیم، چون درها بسته بودند. تقریبا سی سال این روش‌ها را تکرار کردیم و روش‌های جدیدی نیامد. دنیا در این زمان مسیرهای جدیدی را پیمود. سپس بانکداری بدون ربای اسلامی را بر همین بستر اجرا کردیم که باعث شکاف بیشتر شد. با بد یا خوب بودن آن کار ندارم؛ بحث این است که ادبیات ما دیگر قابل‌مقایسه با دنیا نیست و تعاریف واحدی با آن‌ها نداریم. شاید بتوان از طریق مطالعه نمونه‌های موفق دنیا و بومی‌سازی با مقررات خود، بعضی جاها فرایندها و حتی قوانین را بهبود داد و نیز می‌توان مواردی را به‌صورت یک لایحه و پیشنهاد به قانون‌گذار ارجاع داد.

پروژه مبنا مبانی علم بانکداری را بازنگری می‌کند و در حقیقت یک دانشگاه بانکی است. این پروژه می‌خواهد با استفاده از نمونه‌های موفق غربی و بومی‌سازی آن‌ها، دانشگاه جدید بانکی را به وجود آورد. برای مثال اگر فارغ‌التحصیلان بانکداری، بانکداری 1 و 2 و مدیریت ریسک را خوانده‌اند، شاید چهار سال دیگر مستندات مبنا منابع دروس دانشجویان بانکی شوند و این باعث شود که در مسیر حرکت دنیا قرار گیریم. بحث دیگر، استانداردسازی است، ما ابزارهایی مثل اِل‌سی (LC) داریم که در سطح بین‌المللی یکپارچه عمل می‌کنند، در اِل‌سی خارجی کمترین تخلفات، کمترین انحراف از معیار، کمترین اعمال سلیقه و پراکندگی رفتار را می‌بینید، چون استانداردشده است و فرآیندها و استثنائات در سطح بین‌المللی مشخص است، ولی در اِل‌سی داخلی کاملا برعکس است. در عقود اسلامی که خودمان تعریف کرده‌ایم باز این پراکندگی و اعمال سلیقه مشاهده می‌شود، در کارت اعتباری هم خیلی از ادبیات دنیا فاصله داریم. حالا اگر این حوزه‌ها را مانند مفاهیم بین‌المللی خوب تعریف کنیم می‌توانیم انتظار داشته باشیم که موفق شویم.

.

آیا اهداف مبنا دست یافتنی هستند؟

اهدافی برای پروژه مدل بانکی ایران تعریف شده است ازجمله تهیه مد‌ل‌های موردنیاز در تدوین استراتژی بانکی ایران، ایجاد زبان استاندارد، حرفه‌ای و واحد در سطح صنعت بانکی ایران، تدوین دانشنامه بانکی ایران بر پایه مدلی شبیه به ویکی‌پدیا، تسهیل و تقویت نظارت بر بانک‌ها، تدوین چارچوب مرجع برای کسب‌وکارهای بانکی و اجماع‌سازی بین خبرگان در مورد مدل‌های بانکی قابل پیاده‌سازی در ایران. از نیما امیرشکاری به‌عنوان مدیر پروژه مبنا در پژوهشکده پولی و بانکی می‌پرسیم که چقدر این اهداف قابل‌دسترس هستند؟ و آیا بانک‌ها و شرکت‌ها در تدوین این مدل نقش دارند؟

امیرشکاری در این خصوص می‌گوید: به نظر من اهدافِ قابل‌ِدسترسی هستند و باید مشارکت داشته باشیم. در کارگروهی که تشکیل شده است افرادی از بانک‌ها حضور دارند که خیلی به ما کمک می‌کنند. این کارگروه از شهریور فعالیت خود را آغاز کرده است و دو سند هم منتشر کرده است. در مراحل بعدی، حوزه‌های تخصصی شناسایی می‌شوند و از خبرگان هر حوزه برای اظهارنظر دعوت خواهیم کرد. ما ابتدا استراتژی را درمی‌آوریم، برای مثال طبقه‌بندی انواع بانک‌ها در ایران را مشخص می‌کنیم. البته قصد امرونهی نداریم، مثلا ما می‌گوییم به نظر ما این پنج مدل کسب‌وکار بانکی در ایران جوابگوست، حالا انتخاب با شماست که عضو یک، دو و یا هر پنج مدل باشید، برای مثال مدل‌های بانکداری تجاری، تخصصی، توسعه‌ای و قرض‌الحسنه می‌توانند نوعی طبقه‌بندی در بانک‌های کشور باشند. ما برای آن‌ها تعاریفی ارائه می‌دهیم و بانک‌ها مختار به الگوبرداری از مدل‌های ارائه شده خواهند بود.

بعد از تحلیل، این بانک‌ها می‌توانند درآمدزا شوند، برای مثال بانک مسکن یا بانک کشاورزی از کجا منابع بیاورند، کجا خرج کنند و چه محصولاتی داشته باشند و در قالب چه عقودی فعالیت کنند. همه این‌ موارد را به‌تدریج معرفی می‌کنیم، اما هیچ الزامی وجود ندارد که مثلا بانک مسکن برود فلان کار را انجام دهد. می‌گوییم اگر بانک مسکن می‌خواهد با ادبیات روز دنیا به‌عنوا ن یک بانک توسعه‌ای منطبق باشد، این مدل‌ها و فرایندها را انجام دهد مفید است. در استانداردسازی فرایندها می‌گوییم که اگر بانکی بخواهد وام بدهد مراحل فرایند به این صورت است، دنیا به وام دادن به این شکل نگاه می‌کند و به‌هیچ‌وجه دست بانک‌ها را در تنوع محصول نمی‌بندیم، فقط فعالیت‌ها را بر ادبیات دنیا و تجربیات موفق منطبق می‌کنیم.

.

چگونگی مشارکت بانک‌ها و شرکت‌ها در پروژه مبنا

در سندی که در خصوص پروژه مبنا منتشر شده است مراحل آن به این شکل مشخص شده‌اند: انتخاب چارچوب‌های مرجع، مطالعه، توافق، تصویب و جلب مشارکت. به نظر می‌رسد بهتر بود مشارکت در مرحله اول قرار می‌گرفت و گفته می‌شود چون مشارکت در آخر است ممکن است ضریب موفقیت را پایین بیاورد. از امیرشکاری در این خصوص می‌پرسیم.

او می‌گوید: اینجا اولویت‌بندی انجام نشده است، منظور از مشارکت در اینجا مشارکتِ عموم از طریق اظهارنظر است. وقتی ما در پروژه سندی را تهیه می‌کنیم، کار را از ابتدا با کمک منتخبین بانک‌ها و شرکت‌ها انجام می‌دهیم. به‌ویژه وقتی به مدل‌سازی فرآیندها می‌رسیم، قطعا به شرکت‌هایی نیاز داریم که قبلاً سیستم بانکی تولید کرده‌اند و لازم است بعدها سیستم‌های خود را بهبود ببخشند. مشارکتی که مطرح کرده‌ایم مشارکت عموم است. مستنداتی که تنظیم می‌شود در انتها به معرض دید عموم قرار داده می‌شود و مانند ویکی‌پدیا همه می‌توانند مشارکت کنند و نظر بدهند.

در پاسخ صحبت‌هایش از او می‌پرسیم یعنی الان تمام بانک‌ها در این پروژه هستند؟ او می‌گوید: تمام بانک‌ها نیستند، چون نمی‌توان 30 بانک را آورد و به اجماع رسید. ما افراد متخصص در حوزه‌های خاص در بانک‌ها را شناسایی می‌کنیم. مثلا در حوزه اعتبارات شرکتی چهار پنج متخصص سرشناس وجود دارد، در هفته چند ساعت از همکاری آن‌ها استفاده می‌کنیم. برای دیگر حوزه‌ها هم به همین شکل عمل می‌کنیم.

مثل همیشه تقریبا دیگر وقت نداریم درحالی‌که هنوز کلی سوال برای پرسیدن داریم. امیرشکاری دیگر باید کم‌کم به یک جلسه برسد. او در پایان با تاکید به اهمیت کیفیت برگزاری چهارمین همایش بانکداری الکترونیک و نظام‌های پرداخت می‌گوید: امیدوارم که همه متخصصان بیایند و همکاری کنند؛ این همایش تنها جایی است که این همفکری به وجود می‌آید. ما از هر پیشنهاد و همکاری استقبال می‌کنیم و مشارکت می‌خواهیم. از سایت همایش، ایمیل شخصی خودم، سایت‌های فعال در این حوزه و رسانه‌ها برای این تبادل‌نظرات استفاده می‌کنیم. تنها با همکاری و مشارکت جمعی است که می‌توانیم به اهداف بلندمدت برسیم.

 گفت‌وگو با دکتر نیما امیرشکاری مدیر گروه بانکداری الکترونیکی پژوهشکده پولی و بانکی

منبع: ماه‌نامه پرداخت و بانکداری الکترونیک عصر ارتباط؛ شماره 16

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.