راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

اثنی عشری: بزرگترین چالش نظام بانکی، از دست رفتن اطمینان عمومی نسبت به شبکه بانکی است

تحولات پیش روی نظام بانکداری ایران و به تبع آن اقتصاد ایران یکی از نکاتی است که شناخت آن به عنوان یکی از دغدغه‌های فعالان حوزه‌های مختلف اقتصاد ایران تبدیل شده است. متخصصان اقتصادی و کارشناسان این حوزه می‌توانند تا حدودی چشم‌انداز قابل تصور در این خصوص را روشن کنند.

دکتر جمشید اثنی عشری عضو هیات علمی ایکوبیگ در خصوص فرصت‌هایی پیش روی اقتصاد ایران می‌گوید: «اگرچه می‌توان فهرست طولانی از فرصت‌های پیش روی اقتصاد تهیه کرد، اما به نظرم می‌توان فرصت‌های مختلفی را برای اقتصاد ایران تصور کرد که یکی از مهمترین فرصت‌های پیش روی اقتصاد ایران، سرمایه اجتماعی ناشی از آگاهی نسبت به وجود چالش‌ها و فرصت‌های اقتصادی است که در بین متخصصان و مردم به وجود آمده است. در سال‌های قبل تفهیم اینکه اقتصاد دچار مشکل است و یا برای توسعه اقتصاد نیازمند بهره‌گیری از دانش و تخصص افراد متخصص هستیم با مشکلات جدی مواجه بودیم، اما اکنون شاهد نوعی همراستایی در باور این وضعیت هستیم.»

وی در اشاره به تنگناهای پیش روی اقتصاد کشور می‌گوید: «در این زمینه فهرست بلندی قابل ارایه است. این روزها بحث‌های زیادی در مورد تورم شنیده‌ایم؛ به نظر من درست است که تورم بالای ۲۰درصد در چند سال باعث به هم ریختن چشم‌انداز فعالیت‌های اقتصادی می‌شود و یا مشکلات به وجود آمده در تعامل بین اقتصاد ایران و جهان نیز باعث بروز مشکلات شده است، اما به نظر من دو تنگنای اصلی در پیش روی اقتصاد ایران است؛ از یک سو از دست رفتن اعتماد عمومی نسبت به ساختار اقتصاد کشور یک مشکل اصلی برای اقتصاد ایران محسوب می‌شود و از سوی دیگر سیاست زدگی بیش از حد فعالیت‌های اقتصادی به عنوان یکی از خصوصیت‌های اقتصاد ایران است.»

این فعال اقتصادی که فارغ‌التحصیل دکترای اقتصاد توسعه است با اشاره به بانک محور بودن اقتصاد ایران، فرصت‌های پیش روی نظام بانکی ایران را این چنین بیان می‌کند: «بر اساس گزارشی که اخیرا منعکس شده بیش از ۸۰ درصد از تامین منابع برای سرمایه گذاری کشور توسط نظام بانکی انجام می‌شود. در مورد خوب بودن یا نبودن این سهم صحبت نمی‌کنم اما به عنوان یک حقیقت اقتصادی نشان دهنده یک فرصت بالقوه در پیش روی نظام بانکی کشور است. هر برنامه توسعه یا حرکت رو به جلو اقتصاد به طور ضمنی به معنای فرصت‌های جدید برای نظام بانکی کشور است.

در کنار آن شرایط کنونی نظام بودجه کشور و برنامه آن برای سال ۱۳۹۵ یک فرصت خاص برای نظام بانکی فراهم خواهد آورد. بر اساس اعلام معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور، قرار است از سال ۱۳۹۵ نظام بودجه­ریزی کشور از نظام نقدی به نظام تعهدی تبدیل شود، این یک فرصت مناسب برای بانک‌ها و به ویژه بانک‌های خصوصی است. البته شفاف­سازی‌های انجام شده و مشخص شدن برنامه‌های بانک مرکزی، صرف نظر از مداخله جویانه بودن آن‌ها، به نظام بانکی فرصت برنامه‌ریزی را می‌دهد.»

دکتر جمشید اثنی عشری عضو هیات علمی ایکوبیگ
دکتر جمشید اثنی عشری عضو هیات علمی ایکوبیگ

دکتر اثنی عشری در ادامه به تنگناهای پیش روی نظام بانکی کشور اشاره می‌کند و می‌گوید: «به نظر من بزرگترین چالش نظام بانکی ایران، از دست رفتن اطمینان عمومی نسبت به شبکه بانکی کشور است که با پرونده‌های مرتبط با اختلاس کلان شدت یافته است. اطمینان به عنوان یک سرمایه برای بانک‌ها از اهمیت خاصی برخوردار است.

از منظر اجرایی نیز هزینه بالای عملیات، عدم بهره گیری از روش‌های نوین بانکداری، تراکم بالای نیروی انسانی، نوسان در ارتباطات بانکی بین‌المللی با شبکه بانکی کشور، عدم استقلال بانک مرکزی، حجم بالای مطالبات و معوقات، به روز نبودن برخی قوانین و حجم بالای آیین‌نامه‌ها و دستورالعمل‌ها از جمله مشکلات جدی نظام بانکی کشور است.

البته مشکلات و مشخصه‌های نظام بانکی ایران به میزان قابل توجهی به نظام پولی کشور گره خورده است که به جرات می‌توان گفت نرخ بالای رشد نقدینگی به شدت ساختار بانکی را با چالش مواجه کرده است. تصور اینکه نظام بانکی کشور طی پنج سال با بیش از دو برابر حجم نقدینگی مواجه شود ولی ساختار اجرایی و نظارتی آن روند رو به رشد مشابه را طی نکرده باشد.»

با وجود این حرف‌ها، وی درباره تحولات پیش روی نظام بانکی معتقد است در مسیر توسعه اقتصادی و رفع چالش‌های کنونی اقتصاد، نظام بانکی کشور محکوم به اصلاح خود است و می‌گوید: «مشکلاتی که به چند مورد آنها اشاره شد باعث می‌شود که به صورت جدی سودآوری و حیات اقتصادی نظام بانکی تحت‌الشعاع قرار گیرد و با توجه به مفاهیم اقتصادی بی‌تردید راهی برای تامین و تضمین منافع خود پیدا خواهد کرد. تحولات متعددی قبل پیش بینی است اما در هر شرایطی تجربه بانک پارسیان نشان داده است که هر بانکی که اولین قدم را در مسیر اصلاح فعالیت‌های خود بردارد، شانس موفقیت بالاتری خواهد داشت اما سایر بانک‌ها در زمانی کوتاه به دنبال آن حرکت خواهند کرد.»

عضو هیات علمی دومین کنفرانس بین‌المللی صنعت بانکداری و اقتصاد جهانی در مورد سرمایه گذاری خارجی و توسعه اقتصادی می‌گوید: «به نظر من بیشتر از آنکه این رابطه به عنوان یک تعامل مالی قابل ارزیابی و ارزش گذاری باشد، ابعاد آن مهم و قابل تامل است. ارتباط با اقتصاد جهانی که یکی از الگوهای آن سرمایه گذاری خارجی است، می‌تواند باعث کاهش هزینه‌ها، ایجاد بازارهای هدف گسترده‌تر و امکان جذب دانش عملی بالاتر شود. در این مقوله بحث‌های جدی‌ای مطرح است اما نباید فراموش کنیم که این نتایج در صورت بلند مدت بودن ارتباط و آرام بودن بستر تعامل حاصل می‌شود. ارتباط هیجانی با اقتصاد جهانی و منقطع بود؛ ارتباطات می‌تواند نتایج حاصل از سرمایه گذاری خارجی را به زیان تبدیل کند.»

از وی می‌پرسیم به نظر می‌رسد تامین منابع مالی خارجی تاثیر مهمی در توسعه اقتصادی و نظم بانکی دارد، تصور می‌کنید چگونه مسیر تامین منابع مالی خارجی هموار می‌گردد؟ وی در پاسخ می‌گوید: «البته با فرض با ثبات بودن روندها این نظر شما را می‌توان پذیرفت و در این شرایط به نظر من آرامش و حذف چالش‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی عامل اصلی در هموار کردن چنین جریانی است. اگر این قاعده را بپذیریم که سرمایه به دنبال امنیت و آرامش است، یک خط کش به دست مدیران و برنامه­ریزان داده‌ایم که به خوبی می‌دانند با کدام برنامه و عمل می‌توانند مسیر را به راحتی هموار یا ناهموار کنند.»

دکتر اثنی عشری در خصوص نقش بانکداری اسلامی درتحولات اقتصادی می‌گوید: «آنچه به عنوان چشم‌انداز و بهبود ساختار مطرح شد، به فرض داشتن بانکداری اسلامی است. شاید در برخی موارد ما شاهد عدم اجرای بانکداری اسلامی باشیم، اما در کلیات، بانکداری اسلامی در حال اجراست. اگر از من سوال کنید که «اگر بانکداری غیر اسلامی در دستور کار قرار گیرد چه آثاری در پی خواهد داشت؟» می‌توانم بگویم که در این شریط بحث ربا و آثار آن مطرح می‌شود که از منظر اقتصادی آثار مخرب آن قابل اثبات است که در نهایت به ناکارآمدی اقتصاد منجر خواهد شد.»

در ادامه از وی می‌پرسیم چرا نگرش تحول گرا ضرورت توسعه نظام بانکی است و ابعاد این نگرش چگونه است؟ دکثر اثنی عشری در پاسخ می‌گوید: «توسعه یک واژه متنوع المعنی است. یعنی به قول مولوی «هرکسی از ظن خود» به آن می‌پردازد و اجماع خاصی در مورد آن وجود ندارد. اما اگر منظور از توسعه نظام بانکی، به روز شدن با همه الزامات و قواعد و ابزارهاست، این اتفاق باید روی دهد. یکی از تعاریف توسعه «زندگی کردن در امروز با همه شرایط، لوازم و الزامات» است. در سایه این تعریف، نظام بانکی حق ندارد و یا به عبارتی وقت ندارد که بخواهد عقب بماند یا در دیروز متوقف شود و با پذیرش این واقعیت، باید اتفاقاتی در دنیای اندیشه مدیران و صاحب نظرات بانکی بیافتد. چرا که تحول، فرآیندی بطنی ولی قطعی و برخواسته از تفکر و نگرش صحیح علمی است. ابعاد تحول به ویژه در نظام بانکی، به ماموریت‌های اصلی صنعت بانکداری بر می‌گردد که جذب و هدایت منابع، توام با حاشیه سود منطقی و کمک به تعالی اقتصادی مهمترین آن است، که عمل به این ماموریت‌ها، به هیچ وجه دستوری و از بالا به پایین نیست، بلکه نیازمند مشارکت معنی‌دار و مستمر همه فعالان صنعت بانکداری اعم از دولتی و خصوصی است و به نظرم، رویکرد اصلی نگرش تحول گرا، متوجه سرمایه انسانی فرهیخته، ماهر، صادق و آموزش دیده است و هر بخش یا بانکی در این عرصه درست عمل کند، حتما نتایج بهتری می‌گیرد.»

دکتر جمشید اثنی عشری در پایان نیز به نقش کنفراس بین‌المللی صنعت بانکداری و اقتصاد جهانی در توسعه اقتصادی اشاره می‌کند و می‌گوید: «این کنفرانس یک اقدام هوشمندانه و البته شجاعانه است. به این معنی که در دنیای امروز، نمی‌توان در خلاء اندیشید و در ملاء اقدام نمود. نفس برگزاری کنفرانس بین‌المللی موید این باور است که ما می‌خواهیم آنچه را می‌دانیم ارائه کنیم تا اصلاحات لازم را در آن انجام دهیم و آنچه را می‌خواهیم بدانیم، از دیگران بشنویم و به کار گیریم. در واقع تعامل، پیش شرط توسعه است و برگزاری کنفرانسی در این سطح، زمینه تقاطی افکار، تبادل تجربیات، مبادله دانشی، آشنایی با نگرش­های نوین و از همه مهم­تر، ایجاد حساسیت در صنعت بانکداری را فراهم می­کند. برخی از مدیران و همکاران بانکی نیاز دارند که به آنها هشدار داده شود یا حداقل به طور دقیق بدانند کجا هستند و به کجا باید بروند و یا خوب است بروند. این کنفراس حداقل می‌تواند هدف‌گذاری و ریل‌گذاری کند تا قطار اقتصاد کشور، سرانجام به ایستگاه توسعه اقتصادی برسد.»

منبع: ایکوبیگ

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.